فرهود
تاریخ پیوستن: ۱۸م شهریور ۱۴۰۲
آمار مشارکتها: | |
---|---|
حاشیهها: |
۳۱۲ |
ویرایشهای تأیید شده: |
۴٬۴۵۷ |
ترانههای مرتبط تأیید شده: |
۷ |
فرهود در ۳ روز قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۳۴ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۲ - حکایت عیاضی رحمهالله کی هفتاد غزو کرده بود سینه برهنه بر امید شهید شدن چون از آن نومید شد از جهاد اصغر رو به جهاد اکبر آورد و خلوت گزید ناگهان طبل غازیان شنید نفس از اندرون زنجیر میدرانید سوی غزا و متهم داشتن او نفس خود را درین رغبت:
درود
در هنگام جنگ همراه مسلمانان است و وقت گریز، بر نمیگردد. (یعنی در وقت گریز دیگران، او نمیگریزد و به نبرد ادامه میدهد)
کر و فر: جنگ و گریز
(شاید اشاره به غزوه احد نیز باشد)
فرهود در ۴ روز قبل، سهشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۰ در پاسخ به افسانه چراغی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور:
با درود
تشبیه لب به تنگ شکر منظور همان شکرپاش است. و بار شکر مورد نظر نیست؛ دهان معشوق بهسبب کوچکی و شیرینی به دهانه شکرپاش تشبیه میشود.
به گل میگفت کای تَنگ شکرپاش (عطار)
در بیت زیر هم خواجوی کرمانی تَنگ شکر را همراه با نمکدان استفاده کرده است.چو تنگ شکر در شکرگون پرند
شکر ریخته از نمکدان به قند
در اشعار به هر دو معنی (بار شکر) و (کوزه شکر و شکرپاش) بکار رفته است ولی وقتی که به لب تشبیه میشود یا شکرپاشی، استعاره برای سخن گفتن بکار میرود بیشتر کوزه و شیشه شکر مورد نظر است.
فرهود در ۱۱ روز قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۵۱ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵:
«برافراخت گوش و فرو برد یال»
یعنی متوجه شد و حالت اطاعت بهخود گرفت
(گوش برافراختن: گوش تیز کردن، متوجه شدن
یال فرو بردن: حالت متواضعانه و اطاعت بهخود گرفتن)
فرهود در ۱۱ روز قبل، سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۵۰ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵:
در هر میدان جنگ که اسب سیاه تو بتازد
لشکر ثابت و آرام، (در پی تو) به شتاب میآید.
فرهود در ۱۲ روز قبل، یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۴ - حکایت آن زن کی گفت شوهر را کی گوشت را گربه خورد شوهر گربه را به ترازو بر کشید گربه نیم من برآمد گفت ای زن گوشت نیم من بود و افزون اگر این گوشتست گربه کو و اگر این گربه است گوشت کو:
کسی که وابسته و مالوف جسم است
جز بخل نصیبی نمییابد.
فرهود در ۱۲ روز قبل، یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۷ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۴ - حکایت آن زن کی گفت شوهر را کی گوشت را گربه خورد شوهر گربه را به ترازو بر کشید گربه نیم من برآمد گفت ای زن گوشت نیم من بود و افزون اگر این گوشتست گربه کو و اگر این گربه است گوشت کو:
اگر گوش این چیزها را میتوانست بشنود کی «گوش» میماند؟ (یعنی گوش به الزام آنچه که هست و جسم است نمیتواند آنها را بشنود)
و اگر میشنید کی میتوانست کلمات و صداها را بشنود؟
فرهود در ۱۲ روز قبل، یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۷ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۷ - رفتن امیر خشمآلود برای گوشمال زاهد:
کسی که عیبهایت را در روی تو و مقابل تو بگوید آینه است که سخترو و دلیر است.
رویی سخت همچون آینه لازم است تا بهتو عیبهایت را بنماید. (توضیح: آینههای قدیمی از آهن بودهاند)
فرهود در ۱۳ روز قبل، شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۴ در پاسخ به غلامحسین مرادی دربارهٔ عنصری » اشعار منسوب » شمارهٔ ۹:
درود
اگر شما نیز با حذف معانی هوشمصنوعی از گنجور موافق هستید لطفا با ایمیل گنجور در اینجا تماس بگیرید و دلایل خود را بگویید
ممنون
فرهود در ۱۳ روز قبل، شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۲۲ در پاسخ به مریم نصیری پور مژدهی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴:
درود
اگر شما نیز با حذف معانی هوشمصنوعی از گنجور موافق هستید لطفا با ایمیل گنجور در اینجا تماس بگیرید و دلایل خود را بگویید
ممنون
فرهود در ۱۳ روز قبل، شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۱۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۲ - حکایت کافری کی گفتندش در عهد ابا یزید کی مسلمان شو و جواب گفتن او ایشان را:
آنکه صد میلش سوی ایمان بود
چون شما را دید آن فاتر شود
کسی که شما را ببیند حتی اگر با صد اشتیاق بسوی دین و ایمان آمدهباشد، دلسرد و سست میشود
زانک نامی بیند و معنیش نی
چون بیابان را مفازه گفتنی
زیرا از (ایمان) فقط اسمی میشنود و معنییی نمیبیند همچون آنکه یک بیابان (برهوت) را مفازه و جای پناه و رهایی بنامی (و به کسی بنمایی)
فرهود در ۱۴ روز قبل، شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۱۴ در پاسخ به احمدرضا ضیایی دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۱ - داستان سگ و صیاد و روباه:
مصرع دوم بهنظر میرسد که بهمعنی این باشد که همچون «سایه» میتوانست یک آهو را دنبال کند.
چنانکه ما امروزه نیز از کنایه "سایه به سایه تعقیب کردن" به معنی بسیار نزدیک تعقیب کردن استفاده میکنیم؛ در اینصورت معنی بیت میشود آن شیرسگ چنان سریع میدوید که همچون سایه و بسیار نزدیک آهو را دنبال میکرد.
فرهود در ۱۵ روز قبل، پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۴ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۱ - افسانهٔ ارشمیدس با کنیزک چینی:
آن غزال زیباچشم چینی، مستی و زیبایی چشمش رفت و آنرا باخت.
فرهود در ۱۵ روز قبل، پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۵۲ در پاسخ به احمدرضا ضیایی دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۸ - مقالت پنجم در وصف پیری:
جناب احمدرضا؛ با درود به شما، و عذرخواهی بابت تاخیر در پاسخ،
و با آرزوی بهروزی و روزهایی بهتر؛
حاشیههای مربوطه را در حد بضاعت خود نوشتم امیدوارم کمک کرده باشد و پاسخهای بهتر پیدا کنید.
در مورد حذف حاشیهها از نظر من اشکال ندارد.
سلامت و پیروز باشید
فرهود در ۱۵ روز قبل، پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۸ - خلوت دوم در عشرت شبانه:
مجبورم پاسخ این سؤال را به شکل برداشت شخصی بدهم نه میشود گفت که مجلس خیالی است نه رئال. منظورم معنای کلمات (رئال و خیالی) است.
هرکس پس از آشنایی کافی با نظامی میتواند خود به پاسخ برسد که مخاطب کیست و مجلس چیست؛ نظر منه.
فرهود در ۱۵ روز قبل، پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۹ - داستان ملکزاده جوان با دشمنان پیر:
با تو برون از تو درون پروریست
گوش تو را نیک نصیحتگریست
در درون تو اما فراتر از تو درونپرور و راهنمایی وجود دارد؛ گوش تو یک نصیحتگر خوب و نیکو دارد.
یک نفس آن تیغ برآر از غلاف
چند غلافش کنی ای بر خلاف
یک دم این شمشیر را (شجاعانه) برکش تا کی این شمشیر را بیاستفاده در غلاف میکنی؟ ای آدم برخلاف و نسنجیده.
آن نفس از حقهٔ این خاک نیست
این حق آن همنفس پاک نیست
جنس آن دم و آن یار از جنس زمینی نیست؛ حق (آن یار تو) آن یار پاک، این نیست (که به او بیتوجهی)
فرهود در ۱۵ روز قبل، پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۸ - مقالت پانزدهم در نکوهش رشگبَران:
زخم تنُک زخمه پیران خوش است
آب جوانی چه کنم کهآتش است
زخمهای نازک و خفیف که این پیران ضعیف بهمن میزنند ناچیز است اما چه کنم که غرور جوانیام شعله کشیده و پاسخشان را میدهم
گرچه جوانی همه فرزانگی است
هم نه یکی شاخ ز دیوانگی است؟!
اگر جوان حتی دانا باشد به طبیعت جوانی که سرکشی و دیوانگی است (کارهای جوانان را انجام میدهد)
یاسمنی چند که بیدی کنند
دعوی هندو به سپیدی کنند
وقتی چند جوان پیدا میشوند و پیر و دانا هستند، آن سیاهرویان ادعای سپیدرویی میکنند. (چوب بید سفید است همچنین درخت بید افتاده است مانند پیر. در مصرع اول بیدی (پیری و دانایی) در مصراع دوم سپیدی: پاکی و آبرو)
فرهود در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۳ در پاسخ به احمدرضا ضیایی دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۸ - مقالت پنجم در وصف پیری:
خواهش میکنم
بفرمایید اگر بتوانم پاسخ بدهم خوشحال میشوم خودم شاگرد هستم
فرهود در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۹ در پاسخ به احمدرضا ضیایی دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۸ - مقالت پنجم در وصف پیری:
سلام
خواهش میکنم؛ خاک خَم روانتر خوانده میشود علاوه بر آن در شعر شاعران قدیم از فلک به عنوان دایره زیاد یاد شده است. (خم: منحنی، گوژ ـ دهخدا)
گردون و فلک به خُم نیز تشبیه میشود از جهت رنگآمیزی و نیرنگبازی او، ولی در اینجا بهنظر میرسد خَم باشد.
فرهود در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۱۸ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۴ - تازه کردن داستان و یاد دوستان:
هر از گاهی قلم نغزنگار (شعر و سخن)، قامت شاعری نو را برمیافرازد و او را نامآور میکند.
فرهود در ۳ روز قبل، چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۴۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۳ - حکایت آن مجاهد کی از همیان سیم هر روز یک درم در خندق انداختی به تفاریق از بهر ستیزهٔ حرص و آرزوی نفس و وسوسهٔ نفس کی چون میاندازی به خندق باری به یکبار بینداز تا خلاص یابم کی الیاس احدی الراحتین او گفته کی این راحت نیز ندهم: