ملیکا رضایی در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ خلیلالله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:
بله با حرف شما موافق هستم .
ناصر در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷:
مصرع اول از بیت دوم: با حسن (طبق تصویر مرتبط)
ناصر در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶:
مصرع دوم در بیت سوم: نگران بلا (طبق تصویر مرتبط)
مصرع اول از بیت چهارم: داد نشانم (طبق تصویر مرتبط)
ناصر در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵:
به نظر میرسد در مصرع دوم از بیت اول «بیوفایی» صحیح باشد
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴ - قصهٔ اهل ضروان و حیلت کردن ایشان تا بی زحمت درویشان باغها را قطاف کنند:
خوف آن کس راست کو را خوف نیست
کسی باید بترسه از اتفاقات اطرافش که از خدا نمیترسه
مهیار در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۱ - مدح امیرالمومنین ابوبکر:
در مصراع دوم پذیرفته درست است
ملیکا رضایی در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۴۵ دربارهٔ خلیلالله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:
با سلام
از نظر من شاعر در بیت دوم به چیز دیگری اشاره میکند یاران نیز از دنیا رفته اند (دوری از دوستان و ...)-و همچنین با توجه به بیت اول :-پس مرگ و زندگی بر ما برابر خواهد بود ،یکسان خواهد بود ؛یعنی خوشی و ناخوشی بر ما هم گذر خواهد کرد
در واقع اینجا زندگی به معنای خوشی ست و مرگ به معنای ناخوشی ... .و با این معنا مرگ و زندگی و جدایی از عزیزان و دوستان را نمایش داده است ... .
در مورد برزخ و ... ،که دو عزیز بحث میکردند ،من نیز این دست سخنان را شنیده ام اما به حق نمیدانم ولی در این برزخ هست و خداوند عادل و حکیم اعمال ما را مورد حسابرسی قرار میدهد شکی نیست که هم در قرون آمده است و هم منطق آدمی با دیدن ظلم ظالمان به نتیجه میرسد که این دنیا اگر همینگونه پایان یابد آفرینش ما بی دلیل است و آیات قرآن زیر سوال خواهد رفت پس دنیای دیگری هست ...
درمورد برخی دیگر از نظرات واقعا نمیدانم که هم میتواند درست باشد و هم نه و به همین علت نمیدانم ؛
رنج و عذابی که در آن دنیا در برزخ کشیده میشود به حق کسی نمیداند چگونه است ،اما همین جدایی از خدا سخت ترین عذاب بر آدمی ست ...گویی تنها یار و یاور خود را و تنها کسی که صدایت را میشنود و تنها کسی که تو را از عذاب ها و سختی ها نجات داده و دورت میکند از دست داده ای پس همین یک عذاب است !یک لحظه زیستن بیتو وجود خدا با زندگی در برزخ چه تفاوت دارد ...این آتش در برزخ همان عذابی ست که بر عشق روح و روان تو در برزخ رخ میدهد ... .
البته بنده به این موضوع که اجداد و نیکان به استقبال ما میآید باور ندارم یعنی یقین ندارم
ملیکا رضایی در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
از نظر من این شعر مولانا با عرفان و عشق درآمیخته است ...و از دل عشق عرفان را نمایان کرده و از دل عرفان عشق را نمایان میکند ... .
ملیکا رضایی در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
با سلام
مرسی از شما جنابnabavar حتما گوش میدهم امیدوارم که همان آهنگ بوده باشد ...
سپاس.
میــــرِ سلطان احمـــد در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۵۳ دربارهٔ شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۳ - فیالعقل:
نیر اعظم دوباشد شمس و عقل
جسم و جان باشد عقل و شرع و نقل
گر تو توصیف عقل از من نشنوی
گوش کن ابیات چند از مثنوی
عقل ایمانی چو شحنۀ عادل است
پاسبان و حاکم شهر دل است
کوروش در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳ - دعوت باز بطان را از آب به صحرا:
جز کسی کاندر قضا اندر گریخت
خون او را هیچ تربیعی نریخت
غیر آن که در گریزی در قضا
هیچ حیله ندهدت از وی رها
کسی میتونه اینارو تفسیر کنه ؟
nabavar در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
گرامی گدای درب خانه ی حافظ
درب لغت فارسی نیست، بهتر است بنویسی: گدای درِ خانه ی حافظ
” در“ از فارسی به عربی رفته و به صورت درب در آمده و جمع آن دروب است به مانای دروازه، ولی به جای در به کار نمی رود
nabavar در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
گرامی ملیکا
همایون شجریان نیز این غزل را زیبا خوانده:
https://chakaame.com/music/883
nabavar در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۳:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
گرامی ملیکا
این شعر را عباسیون هم خوانده است، رجوع کنید به یوتیوب
https://www.aparat.com/v/oiLw5
nabavar در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
غزلی از عباس نیای نوری “ نیا “
مجالآمدم بر سر کویت که ببینم سر زلفت
نگرانم نگرانم که سر بام نیاییآمدم بر سرکویت که ببینم رخ گلگوننگرانم نگرانم که مگر رخ ننماییتا که در حلقه ی زلف تو اسیرم، چو اسیرمنگرانم، نگرانم که مگر بند گشاییهمه کس ناله کنند از قفسِ تنگِ اسیریمن نه آنم که بنالم مگر از بند، رهاییچو به دام، خوش گرفتی و دل از اسیر بردینه توانم ات بگویم که به صید بی وفاییز نگاه خوبرویان به کجا توان گریزیاگرت هزار هجران بِکشی و بس جداییچه خوش است درد دوری و فراغ روی یارَتچو امید وصل باشد پسِ آن غم جداییاگرم دمی نشستی و مجالِ گفت دادیچو ز داغ دل بگویم بشنو که آشناییبه همین امید خوشتر، نه شکایتی بگویمچو ” نیا “ به خدمت است و تو به تختِ پادشایی
گدای درب خانه ی حافظ در ۲ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۰۰:۵۹ در پاسخ به ملیکا رضایی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
وحید تاج
شیوا در ۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:
سلام و عرض ادب ؛
در بیت پنجم " سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار .... "
تلفظ واژه سپهر در فرهنگ معین و فرهنگ انوری به صورت sepehr است .
اما در فایل صوتی ، sepahr تلفظ شده بود . آیا این صحیح است ؟
مستانه در ۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۴:
تپه شد رو لطفا تصحیح بفرمایید به "تبه" شد
مختار در ۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
درود پر مهر
هیچ چیز هراس افکنتر از نیروی وحشی نفرت و شیفتگی به همراه تعصب و کینه در وجود انسانی نسبت به کسی و چیزی نیست، که چو این نیروی اهریمنی بر انسانی چیره شود، از اون جانوری وحشی میسازد که آماده است با افتخار و بدون هیچ مانع وجدانی و هیچ شرم و حیایی دگر اندیشی را مهدور الدم بداند و به سادگی و خونسردی و حتی نوعی افتخار خاص فرومایگان، همانگونه که انسانی برهای را سر میبرد، دیگری را شکنجه کند و بر دار بزند.
در تفسیر این غزل بویژه بیت نخست، گویی فرصتی فراهم شد برای نقاب برداشتن از چهرهی تعصب و کینه، از نفرت و شیفتگی، کسانی، که نمیتوانند بپذیرند کسی هم چون حافظ، این نابغه آزاد اندیش با باور ژرف به انسانیت فراتر از دین و مذهب، مشهوری است متفاوت از قبیله محدود تفکر من نوعی.
ای کاش هر آن مدعی دانایی امروزی که نفاق آلود نقاب ناسزای روشنفکری بر چهرهی پژمرده إز عبودیتهای باطل زده، درسهای دفتر «غروب بتان» نیچه را بخواند، و ببیند چگونه او با تبری از جنس روشنایی به نبرد سهمگین با هر آنچه سدهها بت بسیاری شده بودند، از سقراط بگیر تا... بزرگانی چون دکارت هم عصرش، رفته، تا اگر هم گوهری درون داشتند، از گرد کهنهی تعصب و شیفتگی زدوده شود.
باری، همانگونه که نوابغی چون دکارت و هوسرل و... مستدل کردند، برای داوری درست و راست در بارهی هر کس و چیزی، نخست باید ذهن را از اسارت هر پیش فرضی پاکیزه کرد، تا نتیجه تفکر و تحقیق از تحمیل عواطف و احساسات ناشی از نفرت و شیفتگی، از تعصب و کینه، مصون بماند، و حقیقت بهتر یافت شود.
البته که چنین کاری بس سخت و دشوار است، و نیرویی جانکاه میخواهد، که گاه از قدرت لازم برای پذیرش مرگ هم فراتر باید باشد، تا ممکن سازد نبرد ذهن را با بتهای اهریمنی و مقدس فرمانروا بر ذهن را.
باری!
عزیزان، هر گاه در داوری در بارهی کسی یا چیزی، اینجا حافظ یا بیتی و غزلی از اون، تلاش کردیم همهی استدلال احساسات و عواطف خود را برای اثبات پیش فرض خویش بهسان حقیقتی ذهنی مسلم بکار ببریم، نه یافتن حقیقت پدیدار شناسی که شاید خلاف پیش فرض ما باشد و آن را باطل کند، بی گمان دچار و گرفتار عواطف وحشی (بنیادی) تعصب و کینه، نفرت و شیفتگی، هستیم، تا برخوردار از بلوغ فکری آزاد اندیشی در تلاش برای یافتن حقیقت نسبی.
ملیکا رضایی در ۲ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
سلام کسی میدونه این آهنگ با صدای کدام استاد خوانده شده ،نظراتی که در مورد خوانندگانی که این شعر را خوانده اند و همچنین دو آهنگ که در خود سایت هست را دیده و گوش کرده ام اما پیش از اینها در ویدیویی به زیبایی تمام خوانندگی میکرد استادی ؛اگر کسی میداند لطفا بگوید از کجا بهنظرم دست بیاورم و چه کسی خوانده است با تشکر