گنجور

حاشیه‌ها

ابراهیم جباری در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:

در بیت سوم اصلش "اب دیده " هست به معنای اشک چشم نه آب و دیده
اگه میشه اصلاحش کنید

حسین نعمتی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۹:

با سلام
این شعر از نظر محتوایی بسیار شبیه یکی از غزل های جناب سعدی است. به خصوص بیت ششم که شبیه این بیت است:
مرکب سودا جهانیدن چه سود چون زمام اختیار از دست رفت

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۲۴ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست:

مصراع اول بیت یازدهم بدین صورت تصحیح شود:
"چون همه بی خویش با خویش آمدند"

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۲۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست:

مصراع دوم بیت هشتم بدین صورت تصحیح شود:
"گو نه ذره‌ مان نه سایه والسلام"

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۵۶ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » حکایت خطی که برادران یوسف هنگام فروش او دادند:

مصراع دوم بیت سی و دوم در بعضی نسخ بصورت "سیمرغ" و در بعضی دیگر "سی مرغ" آمده است.

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۵۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » حکایت خطی که برادران یوسف هنگام فروش او دادند:

بیت چهل و نهم در بعضی نسخ دیگر بدین صورت آمده که به لحاظ معنایی صحیح تر است:
"دیده ای موری که سندان برگرفت
پشه ای پیلی به دندان برگرفت"

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۰ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » پاسخ پروانه به پرندگان که او را از سوختن منع می‌کردند:

بیت ما قبل آخر در بعضی نسخ دیگر "رقعه ای بنهاد..." آمده است.

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » پاسخ پروانه به پرندگان که او را از سوختن منع می‌کردند:

کتابت صحیح تر مصراع دوم بیت دوم "دربازی" است.

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۶ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ:

مصراع دوم بیت بیست و هشت در بعضی نسخ دیگر بدین صورت آمده:
"ذره ای محوست پیش این حساب"

امیر م در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ:

با سلام
ظاهرا ابیاتی که از نظر نویسنده حاشیه فوق، محذوف هستند در شعر "حکایت خطی که برادران یوسف هنگام فروش او دادند" آمده اند.

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲:

خجالت و دخالت اصلن در زبان و فرهنگ نامه های عربی نیست و ساخته ایرانیان است هر چند ریشه های عربی دارند اما ساخت و صیغه ناهمگون با عربی دارند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵:

جناب قلاوند به پهلوی رقیب می شود همال که به لری همچنین به کار می اید ، به قول جناب حمید رضا گوهری چابک رقیب هم به معنی بازیکن عروسک گردانی می باشد ، با درود

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ - داغ لاله:

گلوبند که گلوبند است اما گلوبنده یعنی شکم باره

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

لعل واژه مشکوک به فارسی بودن است زیرا لال و لاک و لک همه یعنی سرخ دیگر کلمات با معنی سرخ کرمز است که با crimson یعنی قرمز همریشه است و با خود رنگ کرم ، سهر هم یعنی قرمز مثل سهراب و سور هم یعنی قرمز و سور وارون شده است و رز یعنی گل سرخ ولی به فرانسه دیگر امیغ و ترکیب میان فارسی و فرانسه روز است که در فرانسه ژور شده است درست مثل سور و روس یا روز یا رز ، زهی شکرپاره پارسی

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

طرف یعنی کنار به عربی و به فارسی یعنی کیسه پول و همیان و طرف بر بستن یعنی پول دار شدن ولی هنوز داریم اشتباه می نویسیم انرا باید ترف بر بستن بشود

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:

نقد محقر نقد که پول است که پاره هم می گفته اند اما در فارسی پاره از میان رفته است ولی در کردی مانده است محقر هم می شود ناچیز و یا به قول کهنتر نچیز و نچیز را حکیمان ما بجای عدم به کار می برده اند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:

حکایت شکر لب شگفت است که در زمان حافظ به یار خوش دهان می گفته اند اکنون نام بیماری ای می باشد به نام cleft palate که در ان لب و کام در پیوستن به هم ناکام مانده اند و لب کفیده و شاق شده است ( شاق همان شق است یعنی ترک و شکاف و فارسی است و به عربی رفته و کفیده و کافیده هم یکیست یعنی شکاف دار )

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

شباهت میان کلمات فارسی وعربی با معانی مختلف باعث حذف انها از زبان جامعه شده است یکی همان نزم است چون به نظم شبیه بوده است نوشته نشده تا حذف شده است نمونه های زیادی هست دیگری هامی یعنی سرگردان ولی با حامی یعنی پشتیبان امیخته و حذف شده است بعضی کلمات بدلیل تغییر و گردانش در دوره های مختلف معانی مبهم پیدا کرده اند حذف شده اند مثلا شیب و تیب که یعنی سرگشته وحیران که با شیب فارسی مشکل دارد و امیخته می شود بهرسو درود به انکس که از بر بکند و بیاموزد به دیگران ، تا کی کودکانمان به دانستن car , ball , red بنازند همتی می خواهد که فارسی اموزانده شوند به پسرم یاد دادم به لاغر بگوید نزار و به چاق فربه و به نیرو مند، ستنبه ،باشد اگر میان انجمن سخن گفت فرهمند و رده ( باکلاس) به چشم بیاید ایدون باد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

همیشه بحث نظم است ولی نزم در فارسی فراموش شده است و ان معنی بخار اب میدهد و به لری وشت معنی بخار و دود می دهد مثلا وشت گوله یعنی دود شلیک گلوله ، وشتن به فارسی رقصیدن است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو:

کلمه وحی به وخش می ماند هردو هم معنی هستند خ به ح تبدیل می شود و حرف ش در گردانش به عربی گاهی میوفتد وخش به معنی وحی است وخشور هم یعنی کسی که وخش به او می شود . کلمات عربی که فردوسی به کار برده بیشتر جای باز اندیشی دارند .

۱
۵۱۱۱
۵۱۱۲
۵۱۱۳
۵۱۱۴
۵۱۱۵
۵۶۶۷