ش-پناهی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶ - به یاد مرحوم میرزاده عشقی:
روح پاک میرزاده عزیز، این شهید پاکباز راه وطن، شاد و غریق رحمت باد. روح بزرگ استاد شهریار نیز غریق رحمت که این شعر بسیار زیبا را در رثای عشقی سرودند، نام هر دو شاعر گرانقدر و نازنین بر تارک درخشان ادب و هنر ایران عزیزمان پاینده و جاوید باد.
علیرضا قراباغی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:
رامشگر ده بیت درباره ی مازندران خوانده است. سه بیت پایانی، زمان، مکان، و انسانها را همگانی می کند (تعمیم می دهد):
همه ساله
همه کشور
همه نامداران
هفت بیت دیگر می ماند. در 5 بیت آن، "همیشه" آمده است!
فردوسی را نکته سنج تر از آن می دانم که بی هیچ هدفی چنین سروده باشد.
شاید چیزی، جاودانگی ایران را تهدید می کرده است؟ یک پدیده ی طبیعی؟ یک کاستی درونی؟ یک خطر بیرونی؟
می افزایم که حتی گل هایی هم که فردوسی در آن "مازندرانی سرود" آورده، آگاهانه و همسو با همان نشان دادن "جاودانگی" و "نامیرایی" بوده است: لاله و سنبل! دو گل که پیاز دارند نه بوته، یعنی اگر یک پیاز آنها کاشته شود، یک گل میدهد و پس از چند روز، دیگر گل ندارد. مانند رز، میخک، نسترن، یاس و ... نیست که هنوز یک گل پژمرده نشده، غنچه های دیگر می دهد.
برای آن که بیشتر از ده روز سوسن و لاله داشته باشید، باید دوباره پیازهای تازه ی آنها را بکارید! این که جایی همیشه لاله و سنبل داشته باشد، به زیبایی بهار جاودان و نو شونده را نشان می دهد.
یکی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵:
منظورم از مقاله، ملاقه بود.
عبو هم همان عبور.
با طلب بخشش از اساتید فارسی شناس
علو در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵:
یکی،
فرققققی نداشته باشد 0( قاف کرمانی 8 نقطه دارد)
به ققققوت خدش باقققققی بماند .
از آنجا که باید و نباید گنجور به دست با کفایت شما سپرده شده است رفع زحمت میکنم جناب هلوووو . بنا می گذارند و نه می گزارند ( میبینید که بی کارایی هم نبود آقای فارسی دان)
کمال در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:
ج.آ: 9378
رضا رحیم پور در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:
با سلام من این شعر رو از دوران مدرسه یادمه این بیت گمونم جا افتاده یا ....
همی گفت و در روضه ها می چمید
کزان خار بر من چه گلها دمید
حسین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵:
چه لهجه ی شیرینی ست لهجه ی کرمانی
ممنون
خوشحال می شوم با این گفتار شیرین بیشتر آشنا شوم
من دوست کرمانی داشته ام ولی هیچگاه به زبان محلی صحبت نمی کرد
همه ی لهجه های ایرانی شکر است
کسرا در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷:
اجرای آواز این شعر با صدای استاد قوامی در برنامه شماره 64 برگ سبز
محمود در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:
با درود،
با توجّه به اندیشهها و آرای فلسفی و اجتماعی و مدارج علمی و شیوة خیّام، بعید به نظر میرسد که این رباعی اصالت داشته باشد و دانشیمردی چون خیّام، به مسایل جهان پیرامون خود اینگونه سطحی و بیمایه نگریسته باشد. بهویژه وجود نسخه بدلهای گوناگون این شعر و اشتباه فاحشی که در خصوص صورت فلکی پروین در شعر وجود دارد و تخصّص عمیق خیّام در نجوم و ریاضیّات در زمان خود، مؤیّد دیدگاه اصالت نداشتن این شعر است. به نظر میرسد کسی با دیدگاه سطحینگرانه و دانشی اندکک این شعر را سروده است و به خیّام منسوب کرده است و کسان دیگری در صدد تصحیح آن برآمدهاند.
حسین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۰ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۲:
آّقا یکی
از افاضات ادبی شما بهره ها بردم
خدا را شکر که از اینگونه اطلاعات و مطالعات محروم بوده ام
من از ادب تنها این آموخته ام که به بانویی فرهیخته نگویم: ” اگر مقداری مطالعات ادبیاتی را افزایش دهید “
و تشخیص بدهم نامهای بانوان را از آقایان
با ادبیاتتان خوب و خوش باشید
علو در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵:
جناب یکی!!!!
کرمونیا زبون جدا گونه ندارن لجه دارن و از قضا بسیاری از واژه های زیبای فارسی را فراموش نکرده درگفتگو به کار میگیرند.
ببخشین به یاد شعر سعدی افتادم:
یکی بر سر شاخ و بن میبرید
خداوند بستان.........امید شما او یکی نباشین
یکی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۲:
در طبع نکوخواه تو نوری و سروری
در مغز بداندیش تو ناری و دخانی
مسعود سعد
یکی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۲:
تا نباشد به رنگ روز چو شب
تا نباشد به فعل نور چو نار
شب اعدات را مباد کران
روز شادیت را مباد کنار
پای بدگوی حاسدت در بند
سر بدخواه و دشمنت بر دار
انوری
احمد ناظری در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۱ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۷۲ - حیات جاوید:
اگر ز رمز حیات آگهی مجوی و مگیر
بجای اگر، بگویید دگر.. اینطور بهتر است.
احمد ناظری در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۸ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۷۲ - حیات جاوید:
اگر ز رمز حیات آگهی مجوی و مگیر
این، اگر اول بیت، یعنی چه؟چنانچه غلط املایی است، درستش چیست؟
یکی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر:
غزل؟
یکی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر:
انوری بگم خدا چکارت نکنه.
از همون مصرع اول بیت اول معلوم بود که مقطع غزل به کجا ختم میشه.
یکی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۲:
حسین عزیز که جانم فدای نام قشنگ تو
شما می دانید فرق غزل با قصیده چیست؟ و توشیح و تلمیح و تضمین و تشبیب و دعا و نفرین و... یعنی چه؟
و اینکه آیا اگر کسی اشکال سخن کس دیگری را باز گفت لازم است الفش را گفت تا یای آن هم برود؟
حافظ وظیفه ی تو دعا گفتن است و بس!
بسیاری از شاعران- حتی شاعران مودب ادبیات فارسی- در انتهای قصائد خویش انواع و اقسام عذاب های رایج و غیر رایج و ممکن و ناممکن را برای دشمن ممدوح خویش خواسته اند.
بی ادبی می شود ولی انتهای این قصیده را بخوانید:
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر/
حسین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۶ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۲:
آقای یکی
شما که مطالعاتتان در ادبیات زیاد است ، لطفاً بفرمایید کدام قصیده سرا . به قول شما ” برای خصم، عذاب های دردناک تر از مته در چشم فرو بردن را خوستاه اند.“ یکی دو مثال هم میزدید تا ما بی سوادان از معلومات آن جناب بهره ای ببریم
با پوزش که زحمت افزا شدم ،
بالاخره اظهار فضل کردن هم هزینه ای دارد . ندارد ؟
علو در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۴۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵: