گنجور

حاشیه‌گذاری‌های امیرالملک

امیرالملک


امیرالملک در ‫۱ سال قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:

از غزل های خوب انوری

تیر مژگان را بگو: آهسته‌تر!

کو نه اندر روی دشمن می‌زنی

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

شش جمله/شبه جمله در یک مصرع:

نی؟! دست آن نداری؟! هین! زود! می چه پایی!

دست چیزی داشتن: توانایی کاری داشتن

پاییدن: درنگ و توقف کردن

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱:

سه بیت اول فعل ندارد!

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۴۶:

تو فارغ! پنبه اندر گوش کن. شو!

این مصرع را به شکل سه جمله بخوانیم

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴:

از لطافت گر سما دارد تفضل بر زمین

از وجود تو زمین دارد تفضل بر سما

سخن عجیبی است. محبوب چقدر قدرت جذب و معیاری دارد که حضورش ارزشها را باژگون کرده.

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸:

اشعار وزن بسیط مخبون را اگر با آهنگ خاص خود بخوانیم بسیار دل نشین میشود.

هنگام خواندن حتما دو رکن اول را با مکثی کوتاه از دو رکن دوم جدا کنیم، مولانا وقتی در مصرعی می گوید: ((این شمع و خانه منم، این دام و دانه منم)) بر آهنگ درست این وزن تاکید می کند.

البته این وزن در شعر عرب بسیار دلنشین تر می نماید. متنبی بزرگ در این وزن شاهکارهایی ساخته. در مرثیه خواهر صیف الدوله چنین می سراید

یا اُختَ خیرِ اخِ، یا بنتَ خیرِ ابِ...

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۷۷:

بیت ناب:

عیار مهر در اخلاص تو نخواهد گشت

اگر به بوته کین سالهاش بگدازی

 

 

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۷۸:

تا بدیده ست ماه چتر تو را

جرم خورشید هم عنان جدی

هر شب از امتلای غصه کند

خون دل در کنار مغرب قی

خورشید روی ماه تو را دیده، دلش پر از غصه شده، از دلدرد قی (استفراغ) کرده، در مغرب خون بالا آورده و آسمان را با شفق سرخ کرده. 

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ ظهیر فاریابی » مثنویات » شمارهٔ ۲:

عشق خوبان و سینه اوباش؟!

نور خورشید و دیده خفاش؟!

این خاصیت عجیب لغت پارسی است که با یک واو فعل را حذف می کنند و چنین ظرافتی می آفرینند.

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۶:

بیت سه را چنین بخوانیم:

بی‌گناهم کشت عشقت. وای اگر بودی گناه

حال چون بودی؟ چو این در بی‌گناهی می‌کند

(عشقت مرا در بیگناهی کشت و اگر بیگناه را چنین می کند وای بر گناه کار)

 

 

امیرالملک در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۹ دربارهٔ ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۲:

به به ازین مصرع چه نظم و آرایشی:

زهد بر هم زدهء کاسه به کف، کوزه به دست

 

امیرالملک در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۸ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵:

این غزل از شاهکارهای غزل سنایی است 

فقط همین مصرع را ببینید

باز در کار آر نوک ناوک کین‌توز را

 

امیرالملک در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۳۴ در پاسخ به ... دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی طلب » حکایت شبلی که گاه مردن زنار بسته بود:

این شرح درسته یعنی خوشا و خنکا ابلیس که خدا به او گفت "لعین"

و آن دوست دیگر که می‌گوید شبلی از سر غیرت می‌ترسد که در حرم کس دیگری نیز با خدا باشد مساله دیگری است از ابلیس غیور -مثلا الهی نامه مقاله ۸- که در این حکایت نیست.

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۰۹ در پاسخ به امیرحسین دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:

این تفسیر گویا از همه تفاسیر زیباترست.

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳:

محشر است.

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۱۹ در پاسخ به محمدرضا دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۰ - ایضا در مدح سلطان سنجر:

ننگ از ماست که مغزمان از مارکسیسم و بورژوا و فئودال و شاه-ظالم-پنداری چندان پرشده که عشق مداح به ممدوحش را در نمی یابیم که چگونه جلوه عشق ازلی انسان می شود.

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - از زبان اهل خراسان به خاقان سمرقند رکن‌الدین قلج طمغاج خان پسرخواندهٔ سلطان سنجر:

هرگز شاعری ندیدم که به چنین لحن و لفظی قیامت را مصور کند. چنانکه خود به پوست و خون در آن غلتیده و سخن از سوز میگوید. و این خاقان همچون منجی آخرالزمان فراخوانده شده.

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۹ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:

مرده از خاک لحد رقص کنان برخیزد

گر تو بالای عظامش گذری و هی رمیم

سوره مبارکه یس «وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ»

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۰۹:۴۱ در پاسخ به رضا دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

سلام به رضای عزیز

دوست من رضا، فریدون در اینجا اصطلاحی مربوط به هیئت قدیم است و رابطه‌ای با آن چهره ندارد که نامش افریدون است و در روزگار پیشدادیان ضحاک را در بند کرده و بر ایران پادشاهی کرده. 

در فلسفه ایرانی، چه مشائیان و چه اشراقیان و چه فلسفه روزگار شیخ بهایی، باور براین بوده که عالمی است به نام عالم عقل که این عالم جسمانی صادره آن است. حال، هر فلکی از افلاک منطبق با یکی از عقول است در عالم بالا. مثلاً فلک نهم که فلک اطلس است تصویری است از عقل اول. همچنین فلک هشتم که فلک‌ ثابت است تصویری است از عقلی در عالم عقول که نامش عقل فریدون است.

پس منظور از بیت 

گرد قدم زائرت، از غایت رفعت

بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت

آنست که زائر تو تا تا سرحد فلک هشتم عروج می‌کند و در جانب فلک نهم که فلک‌الافلاک است هم جای می‌گیرد.

 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

ده حاشیه بر این غزل نوشته‌اند و دریغ از آنکه یک جو در باب زیبایی شعر سخن بگویند. 

چون رطب آمد غرض از استخوان

استخوان تا چند خائی بی رطب

یعنی هسته برای رطب کشتن و محصول ساختن است و اصل رطب است پس هسته مکیدن را رها کن. خطاب به دوستانی که در وزن و قالب و قافیه و حرف و حروف فرو شده‌اند و مغز معنی را رها کرده‌اند.

 

۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode