گنجور

حاشیه‌ها

مرحوم_فراز_خراسانی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

تاملی بر غزلی ملمع از حضرت #حافظ
غزلِ 426
@sheri_ke_khandanist
کانال شعری که خواندنی ست

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رأیتُ دهراً من هجرک القیامة
*دیدم چه روزگاری از هجر چون قیامت
** از دوری تو روزگاری (همچون) قیامت دیدم

دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دُموعُ عینی هذا لنا العلامة؟
*بنگر در اشک چشمم بس نیست این علامت؟
** (آیا) این اشکهای چشم من نشانه ای (کافی) برای ما نیست؟

هرچند کازمودم از وی نبود سودم
مَن جرّبَ المجرّب حلّتْ به الندامة
*آن را سزد ندامت کو آزموده ای را از نو بیازماید
** هرکه آزموده ای را بیازماید ندامت بر او رواست

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بُعدها عذابٌ فی قُربها السلامة
*دربُعد او عذاب و در قُرب او سلامت
** در دوری اش عذاب است و در نزدیکی اش سلامت

گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
واللهِ ما رأینا حباً بلا ملامة
*وَلله که ما ندیدیم عشقی و بی ملامت
** سوگند به خدا که ما عشقی بی ملامت ندیدیم

حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتّی یَذوقَ منهُ کأساً من الکرامة
*شاید چشد به جایش جامی از آن کرامت
** تا جام کرامتی از آن شراب بنوشد
#حافظ
پ.ن :
ترجمه ی عربی ها از عالیجناب #محمدرضا_شفیی_کدکنی
هر متن دو ترجمه دارد
* موزون(ولی آزاد)
** دقیق و روان و وفادار
@sheri_ke_khandanist
کانال شعری که خواندنی ست
پیوند به وبگاه بیرونی
ارتباط با ادمین :
@marhoom_farazkhorasani

اناالحق در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

با سلام و احترام-در بیت پنجم عجل سمین به چه معناست؟

عماد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۷:

سلام این غزل نیست مثنویه.ولی تو کتاب کلیات شمس وجود داره.چرا؟

ali tarefi در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

شنیدن این غزل زیبای حافظ با صدای استاد ناظری و موسیقی دلنشین استاد جلال ذوالفنون بسیار دلنشین است

ali tarefi در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

واقعا شنیدن این غزل زیبا با صدای استاد ناظری،بسیار دلشین است

نامدار پورخیری در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:

این غزل زیبا را با صدای زیبای خانم پریسا با گوش جان بشنوید.

امیر حسین در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:

چه اصراری هست تفسیر کنید؟ همین که این شعر زیبا رو می خونیم و با جان و دل لذت می بریم کافیست. لذت ببرید دوستان. اگر کسی لذت نبرد نفهمیده. وقتی میایم این رو تفسیر کنیم از لذتش کم میشه. اجازه بدیم افراد لذت ببرند

م رجبی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » چشمهٔ نور:

با سلام
در بیت 5 و در بیت اخر بجای (ننشیند) از (منشیند) و بجای (نگیریم) از (مگیریم) استفاده شود هم آهنگی بهتری دارد

ناشناس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:

در لجّۀ عشق تو چه پروای نهنگم

ناشناس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:

ور زنده ز کوی تو روم مایهٔ ننگم

سینا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۷ - ماندهٔ بابا:

این شعر ، داستان دو برادر است و ارث پدریشان که یکی از آن دو ( احتمالا برادر بزرگتر ) میخواهد با حرف های شیرین ، سر دیگری را کلاه بگذارد و آنچه بدرد میخورد ( مانند استر ) را از آن خود و آنچه بدرد نمیخورد( مانند گربه ) را از آن برادر کند.

ناشناس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:

با وجودی که مرد صد سپهیم

سید امیرکاسی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۹۶:

با درود فراوان!

گمان میرود در بیت هفتم به جای واژه " شغل" باید واژه " شوق" به کار رود . از شوق گریه مطلب دیگر نداشتم ...

داریوش احمدی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۹:

دوست عزیز
در کلام مولانا به گفته بزرگان ادب شش جهت را بالا ، پایین ، وچهار جهت جغرافیایی شمال و جنوب و شرق و غرب منظور است

سارا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:

آقای دادور این شعر کاملا عرفانی هس و اشاره ش به توحید ذات و وحدت وجود هس که نه این غزل تمام عزلیات حافظ لبریز از این مستی هس و نظر شما چه با توجه به سیاق جملات چه با توجه به روح غزلیات حافظ خیلی دور از ذهن به نظر میرسه

ناشناس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند:

هشدار دوستان
روی خطوط قرمز نوشته ی بالا {عالی بود }کلیک نکنید
سایتی ست که به اسرار شما دسترسی پیدا می کند
مثل کد ها و ایمیل ها
از گردانندگان گنجور خواهش می کنم این حاشیه را حذف کنند
---
پاسخ: با تشکر از اطلاع شما، حذف شد.

ایران نژاد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی:

جناب محمد،
به گمانم بامیان را با دامغان اشتباه گرفته اید، بامیان شهر خنگ بت و سرخ بت است همان که طالبان ویران کردند . دامغان در استان سمنان است و زادگاه منوچهری.

کوروش ایرانی اصل در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:

زو = زود ...(مخفف)
قلبی بیاراید = سکه ی تقلبی را بجای سکه ی زرین بشما بدهد
چو آبت بر جگر باشد = کنایه از استطاعت مالی یا غیره داشتن.
چشمه سوزن = سوراخ سوزن

Mohammd در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی:

Damghan is the name of district in Balkh, Qubadyan in the name of Naser Khosraw, like Naser Khoraw Qubadyani Balk I. Therefore mauchehry Damghani who born in Damaghan in Balkh is Manuchehri Balk I, and he is not from Damghan Provence which in Iran now.Please under Manuchehri in Dekhuda.Many thanks

حمید زارعی مرودشت در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:

این یکی از مشهورترین رباعی های زبان فارسی هست.
خیلیا سعی کردن یه رباعی شبیه به این بنویسن که هیچکس موفق نشد. تا رسید به حضرت بیدل که گفت:
دی خفت. که؟ ناقه. در کجا خفت؟ به گل.
کردم. چه؟ فغان. ز چه؟ ز یاد منزل
داد. از که؟ ز خود. چرا؟ ز سعی باطل
کافتاد. چه؟ بار. از که؟ سر. بَر که؟ به دل!
(بیدل)

۱
۳۹۳۸
۳۹۳۹
۳۹۴۰
۳۹۴۱
۳۹۴۲
۵۴۶۷