تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
از بهترین اشعاری که می توان با آن حضرت مهدی(عج) را خطاب قرار داد.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۴ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:
غزلی فوق العاده زیبا
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۱ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۰:
این شعر به انوری هم منسوب است و با توجه به هم عصری نسبی این دو تن، نمی توان با جزم گفت که از آن کدام یک است.
البته نسخه های کهن می تواند ملاک واقع شود ولی سوای این معیار، محتوا بیشتر به انوری می خورد ولی سنایی در دوران جوانی انوری، کهنسال بوده و شاید قدمتش موجب ثبت آن به نام وی شود.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:
اغلب غزلیات و تعداد زیادی از رباعی های انوری متعلق به دوران دوم زندگی اش است که نگاهی عاشقانه-حکیمانه به هستی دارد.
اما تقریبا تمامی قصایدش و بیش از هفتاد درصد مقطعاتش، مربوط به دوران اول زندگی اش است.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
امین جان علاوه بر جناح که از گناه است گویا مصدر جنایت هم از همین ریشه ی گناه گرفته شده.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۴۹ - در بیان هنرهای خود و جهل ابناء عصر:
از اشعار بخش دوم زندگی حکیم انوری
در بیت «منطق و موسیقی و هیات بدانم اندکی/راستی باید بگویم با نصیب وافرم» بهتر است یک کاما قبل از واژه ی اندکی بیاید:
منطق و موسیقی و هیات بدانم، اندکی
راستی باید بگویم با نصیب وافرم
چون دانش انوری در برخی علم ها مثل هیأت و منطق بسیار زیاد بوده است.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۹ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - از زبان اهل خراسان به خاقان سمرقند رکنالدین قلج طمغاج خان پسرخواندهٔ سلطان سنجر:
ابیات این بیت نه، ابیات این قصیده.
با معذرت.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - از زبان اهل خراسان به خاقان سمرقند رکنالدین قلج طمغاج خان پسرخواندهٔ سلطان سنجر:
در شعر شاعران عصر منتهی به مشروطه، مانند وقایع فروش دختران قوچانی، برخی از ابیات این بیت بارها مورد تضمین شاعران قرار گرفته است.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - (گویا در ادامهٔ قصیدهٔ دی بامداد عید که بر صدر روزگار ...):
در برخی نسخ به جای پیش، بیش دیده ام و انسب هم همین بیش است.
اگر چه هر دو هم فاقد معنای صحیح نیست.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - (گویا در ادامهٔ قصیدهٔ دی بامداد عید که بر صدر روزگار ...):
مدح قبیح.
وی پیش از آفرینش و کم ز آفریدگار
تعبیری است مناسب حال معصومان و بس.
در تذکره ی نصرآبادی قضیه ی تضمین این بیت در شعر یک شاعر که در محل خود به کار برده شده، آمده است.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵۹ - در مذمت اهل سوق:
بازار یکی مزرعهٔ تخم فسادست
امثال پروین و ابن یمین و ایرج به شدت و در حجم کمتری سعدی وامدار انوری در قطعات داستانی خویش اند.
اگر چه مثلا پروین و ایرج مضمون خیلی از داستان ها را از غربی ها گرفته باشند باز در ساختار ترسیمی داستان مقلد و مدیون انوری اند.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۱ - اسب پیری را مذمت کند:
بیعت بوبکر و آن فضل اقیلونی چه بود
مصلحت دید علی وان فتنها چون خوابنید
فضل را برای مدح به کار می برند ولی انوری در اینجا ذم بما یشبه المدح می کند و منظورش از فضل، طعنه زدن بر خلیفه ی مثلا اول است.
اقیلونی اشاره به جمله ای است که او بارها به صورت های مختلف در دوران دو ساله ی حکومتش می گفت: اقیلونی و لست بخیرکم و علی فیکم: مرا رها کنید و از خلافت بر کنار دارید وقتی که علی[ع] در میان شماست و حال ان که من بهترینتان نیستم.
بهتر است «مصلحت دید» که کلمه ی واحدی است جدا از هم نیاید یا دست کم با نیم فاصله بیاید.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۷۸ - در موعظه:
مضمون شعر به اشعار انتهای زندگی انوری می ماند.
فقط مشکلی که در میان است نگاه غیر مثبت وی به تأهل حتی در همین شعرش است.
احتمالا انوری در هر دو مقطع زندگی اش، دل خوشی از زن و فرزند نداشته.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۷۹ - مطایبه:
در مضمون شعر دیگر انوری:
ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم
کاندر طلب راتب هر روز بمانی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی
در نگاه کلی، انوری اشعاری را که پیرامون مقایسه ی مال و هرزگی و لودگی با دانش سروده و بخش اول را ترجیح داده و بدان توصیه نموده، مربوط به دوران شعر گویی اش است.
اما در دوران عزلت و گوشه گزینی، به شدت هر چه تمام دانش(و تقوا) را بر دنیا و ما فیها ترجیح می دهد.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸۸:
مضمونی فوق العاده و پر حکیمانه....
یعنی هیچ نفسی را بی هوده بر باد نداد و قانون زیان گریزی مطلق را عمل نمود...
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۱:
انوری جز در اواخر زندگی، شعر عارفانه ندارد. اگر این شعر متعلق به آن دوره باشد و بخواهیم عرفانی اش معنا کنیم یکی از معناهایش این می شود:
اعرفوا الله بالله.... خدا را به وسیله ی خدا بشناسید.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۶ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۳ - در ذل سوئال:
لطفا یات بشود یا
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۴ - در نصیحت نفس:
بهتر است «شهنامهگو» هم به این صورت نوشته شود: شهنامه، گو؛ یا لااقل به صورت نیم فاصله نباشد تا توهم نشود «شهنامهگو» یعنی کسی که شهنامه را بازگو می کند. مثل نقالان و راوی های شعر.
اشاره ای هم که در بیت دوم به راویان دارد نشان می دهد فرهنگ راوی که در اشعار تازیان رواج داشته و تقریبا در دو قرن اخیر منقرض شده، در ایران عصر انوری هم بوده است.
فرهنگ و شغلی که رواج آن به قرن هشتم نرسیده و از بین رفته است.
خوش صدایی و حافظه ی خوب و تسلط در مجلس گردانی و این دست امور، از خصوصیات راویان شعر بوده است. روح خوبانشان شاد.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۴ - در نصیحت نفس:
در کمال بوعلی نقصان فردوسی نگر
هر کجا آمد شفا شهنامهگو هرگز مباش
شعر را-با مصداق قرینه ای فاخر چون شاهنامه- در قبال فلسفه -با مصداق قرینه ای فوق العاده چون کتاب شفا-نکوهش می کند. چنانکه فردوسی را در برابر پورسینا.
شعری که به انوری منسوب است که پیرامون فردوسی گفته:
او نه استاد بود و ما شاگرد
او خداوند بود و ما بنده
اگر واقعا از انوری باشد مربوط به دوران طرفداری اش از شعر است و شعر فعلی مربوط به دوران عزلت و دربار گریزی و شعر و شاعر ستیزی اش.
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶: