کمال داودوند در ۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۲۲:
7010
۷ در ۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:
ز ابروی زنگارین کمان گر پرده برداری عیان
تا قوس باشد در جهان دیگر نبیند مشتری
مشتری=زئوس-برجیس
زاوش-ژوپیتر و ...
اورمزد(هرمز)
پنجمین و بزرگترین سیاره منظومه خورشیدی که هر 12 سال یک بار به گرد خورشید میچرخد و جرم آن یکهزارم جرم خورشید است و در قیاس با زمین،هزار زمین در آن جا میشود.
به همراه زهره(ناهید) سعدین گویند و سعد السعود و بخت باز و طالع نیک و فرخنده را به آن نسبت دهند.
قوس=نهمین برج از برجهای دوازدهگانه که کمان و کمان گردون نیز گویند که ستاره هایش شکل مرد تیرانداز فرض شده است و در مصرع نخست به آن اشاره شده است:
ز ابروی زنگارین کمان گر پرده برداری عیان
اگر از ابروی زنگارین کمان خود آشکارا روبند را برداری هر اندازه قوس(کمان ابروی) در جهان باشد مشتری پیدا نمیشود و این کمان ابروی تو باشد که بخت را باز میکند و کس به قوس مشتری(ابرو کمان های دیگر) نگاه هم نمیکند.
زنگار=مس زنگ زده
زنگارین=به رنگ زنگار=سبز مایل به آبی
محمدامین زمانی در ۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
--------------------------------------------------------------------
سلام..
پس از مطالعهی دقیق نظرات دوستان سه نکته در نظرم آمد که خالی از لطف نیست:
1 - در پاسخ آقای بابکان لازم دانستم که این مطلب را در معنای آیهی شریفهی 48 از سورهی مبارکهی عنکبوت ذکر کنم:
وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ
از دو جهت در آیه تصریح بر این آمده که پیامبر گرامی اسلام، پیش از بعثت کتابی (مطلق نوشته) نخوانده بودند. نخست آن که ظرف زمان در آیه نامحدود فرض شده است به جهت استفاده از لفظ «من قبله» به جای «قبله» که حاکی از این است که در هر پارهای از زمان گذشته (و نه تنها قسمت کوتاهی از آن، پیامبر نوشتهای نخوانده بودند؛ و دوم استفاده از لفظ «کتاب» به صورت نکره است (به همراه علامت تنوین نکره) که در ادبیات عرب نشاندهندهی آن است که مطلقِ هر نوشته مدنظر است و تنها نوشتههای آسمانی (و ...) مدنظر نبودهاند.
2 - اگر گفته شود نبی مکرم (ص) پیش از بعثت بیسواد بودهاند گفتهای گزاف و منافی علم لدنی حضرت نگفتهایم. چه آن که سواد و علم -حتی در عرف جامعه- معنای متفاوت دارند؛ و ما -حسب میزان ادراکمان از شعر حافظ، که لزوما قطعی نیست-، از «مکتب نرفتن و خط ننوشتن مخاطب شعر»، ردّ علم مخاطب را نیافتیم، حال آن که درست بر خلاف این مدنظر شاعر بوده و علم حقیقی را در مصراع بعد به مخاطب نسبت داده است. و نیز نسبت به این آگاهیم که با رد نظر اساتید در مورد امی بودن پیامبر، باز دلیل قطعی برای این که شعر را به پیامبر نسبت دهیم در دست نیست و رندی حافظ نیز چنین ایجاب می کند.
3 - بر اساس مطالعات مختصری که شد دانستیم که میان عصر حافظ و شاه شجاع، بر خلاف نظر یکی از دوستان، اختلافی وجود ندارد و شواهد در شعر حافظ نیز این را تایید می کند که شعر حافظ نیز نظر ویژهای به او داشته است؛ و احتمالا اشتباه آن عزیز در مشتبه شدن نام شاه شجاع و ابوشجاع بوده است. اما با این که این ایراد در رد نظر صاحبان نظر وارد نیست، باز آگاهیم که نمیتواند دلیل قطعی بر این باشد که شاه شجاع مخاطب شعر حافظ بوده باشد و در این مورد، ترجیح میدهیم سکوت اختیار کنیم. الله علم.
۷ در ۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:
دیگر نمیدانم طریق از دست رفتم چون غریق
آنک دهانت چون عقیق از بس که خونم میخوری
سرخی دهان و لب تو از خون من است
عقیق=نار سنگ-لال
از سنگهای سیلیسی که پس از پرداخت در ساخت نگین انگشتر بکار میرود
عقیق سرخ یا جگری بهترین گونه آن باشد.
عقیق مذاب=اشک خونین،باده سرخ
عقیق ناب=لب سرخ یار
شهلا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۸:
خاییده صحیح است.
خاییده به هر دهان چو نانم کردی
میترا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:
در بیت 14 مصرع دوم ، آن تمنایی صحیح می باشد .
سجاد ۶۸ در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸:
بسیط مخبون خیلی وزن دشواری است و با جست و جوی اشعار در همین سایت هم می فهمیم که بین شاعران مشهور کسی شعری در این وزن نسروده، آقای الهی قمشه ای در سخنرانی شان تاکید داشتند که معنای نوآوری و ابداع این است که از وزن های جدید و استفاده نشده در شعر استفاده کنیم نه این که کلا وزن را برداریم! و این از جمله وزن هایی است که شاید از دست شاعران در رفته و فقط یک غزل توسط سعدی گفته شده، علاوه بر وزن دقیق و جذاب انتخاب و تکرار کلمات هم فوق العاده است ( مثلا دیگر نظر نکنم بالای سرو چمن 3و3 کلمه = دیگر صفت نکنم رفتار کبک دری 3و3 کلمه که در ادبیات بهش ترصیع می گویند)
nabavar در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش اول » جواب پدر:
اصغر جان
برای دریافت معنی ، بهتر است شعر قبلی و بعدی را بخوانی
درین ابیات پدری به فرزندش پند میدهد که گرفتار هوی و هوس نباشد .
البته نه به زبانی که پدر امروزی با فرزند سخن می گوید
پایدار باشی
محمد زینی وند در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶۸:
در مصرع "همین ذونم که عمری دربدر بیم"
ذونم اشتباه است.دونم شکل صحیح آن می باشد.
محمد زینی وند در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶۶:
سوته یعنی"سوخته"
نادر.. در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۶:
اوج نیاز گشته ای، گوش نمی کنی چرا ؟
یکسره ناز گشته ای، گوش نمی کنی چرا ؟
بند گشودمت ز پا، بال و پری شدم ترا
جسته چو باز گشته ای، گوش نمی کنی چرا ؟
نور شدم به جام تو، شهد شدم به کام تو
مست نماز گشته ای، گوش نمی کنی چرا ؟
رایت عقل دادمت، آیت عشق خواندمت
نا شده بازگشته ای، گوش نمی کنی چرا ؟
بر رخِ ماهت ای صنم، شعله زنان چو خور شدم
سوز و گداز گشته ای، گوش نمی کنی چرا ؟
خود شهِ نادری کنون، خوش بود این زمان جنون
محرم راز گشته ای، گوش نمی کنی؟ چرا ..
عاطفه در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۶:
احتمالا بیت اول باید این باشد
آن یار که از طبیب دل برباید
اورا دارو طبیب چون فرماید
که به اشتباه فرمایند تایپ شده
محسن در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در وزارت یافتن خواجه احمد بن حسن میمندی بعد از عزل شش ساله:
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بسیار زیبا واقعا فرخی لایق اون همه احترام بزرگان بود
ولی ای کاش به جای مدح شاهان به مسایل مهمتری میپرداخت
رضا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:
ننشانده صد طوفان آن فتنه و غوغا را
رضا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵:
برگرفته از کتاب لهجۀ بلخ و دریافت بهتر سخن مولانا
تألیف محمدآصف فکرت
و توضیحات محمدکاظم کاظمی
رضا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵:
ولی وقتی به توضیحات مؤلف کتاب «لهجۀ بلخ» مراجعه میکنیم، میبینیم که مولانا این عبارت را دقیقاً مطابق لهجۀ فارسی بلخ ادا کرده است، یعنی به صورت «سلامالیک». این را کسی میتواند دریابد که با فارسی افغانستان آشنا باشد و ببیند که «سلام علیک» هماکنون در این کشور به صورت «سلامالیک» تلفظ میشود.
رضا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵:
عبارت «سلام علیک» در هر دو بیت با وزن عروضی ناسازگار مینماید. یعنی اگر آن را به همین صورت معمول رایج در ایران بخوانیم، به نظر میرسد که شاعر وزن شعر را رعایت نکرده و در رعایت وزن و قافیه سهلانگار بوده است.
رضا در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵:
گفتی که سلام علیک بگرفت همه عالم
دل سجده درافتاده، جان بسته کمر، جانا
ای خواجه سلام علیک از زحمت ما چونی
ای معدن زیبایی وی کان وفا چونی
امین در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۴:
هو
خدا رحمت کد شیخ اجل را که در نثر پارسی، کسی را یارای رسیدن به اوج قله زیبایی و حکمت او نیست.
اما یاران معنای حکایت این است که کودکان اگر از معلم هیبتی به دل داشته باشند، کلام در جان آنها مقبول می افتد و اگر رها و آزاد بوده و از کس حساب نبرند، حرفی در دلشان جای نمیگیرد.
این منافی برخورد خوش و درست معلم نیست بلکه بر تسلط فکری و اجتماعی معلم بر شاگرد صحه می گذارد. امری که معلمان معاصر به کمال از آن بی بهره اند و در نتیجه شاگردان به نهایت آزاد.
متاسفانه حاصل آن نسلی خواهد بود که تنها به بازی و لهو خو خواهد گرفت و بویی از تربیت نخواهد برد.
۷ در ۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲: