ناشناس در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست:
با تشکر از توضیحات خوب جناب دکتر محجوبیان
باید به عرض برسانم هم اکنون در لهجه خراسانی قفل، قلف گفته میشود.
hhhhhhh در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - از زبان اهل خراسان به خاقان سمرقند رکنالدین قلج طمغاج خان پسرخواندهٔ سلطان سنجر:
با سلام لطفا فایل صوتی این شعر را در صفحه قرار دهید
محمد محبوب در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند، نه که فردات بخواند؟
بخش دوم مصرع دوم باید بصورت سوالی خوانده شود .
بهنام در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
سلام جناب موسوی عزیز از شماآموختم و لذت بردم برقرار باشید
جواد در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۶۵ - فرستادن میکائیل را علیهالسلام به قبض حفنهای خاک از زمین جهت ترکیب ترتیب جسم مبارک ابوالبشر خلیفة الحق مسجود الملک و معلمهم آدم علیهالسلام:
که برآورد از نبی آدم غریو
با سلام در مصرع فوق ، واژه نبی به بنی تصحیح گردد با سپاس
علیرضا در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
در مورد لغت لونتیک، تا انجا که میدانم در گذشته که افراد مبتلا به صرع در ایام ماه کامل دچار تشنج میشدند، این به ماه تمام نسبت داده شده و به مرور به افراد دیوانه نیز گفته شده. و اما در این غزل اینکه گندم وجود ارد شود و به جای نانوایی به بالا برود( اشاره به رقص ذره در یک نوار نور است که همه دیدیم گویی به سوی منبع نور میرود) داستانیست که در اصل، لب لب کلام مولاناست در اشعارش که: مثنوی ما دکان وحدتست. غیر واحد هرچه بینی آن بتست
مدیسا در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۴:
مصرع 1، 2، 10 برسد صحیح است
مدیسا در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۲:
بیت دوم چسان صحیح است ظاهرا
علی عباسی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:
از سه نسخه ی معروف تنها تصحیح فروغی کلبه اورده؛یغمایی و یوسفی طبله ضبط کرده اند،دلیلی که از طرف اساتید مطرح شده اینست که طیب که مجازا عطرهاییست که عطار در صندوقچه مخصوص خودش که طبله نام دارد میگذارد ومناسبتراز ضبط فروغیست چراکه تناسب و ارتباط طیب و عطار و طبله خود حرف دیگریست....
ایهام تناسب زیبای اب با خاک و باد هم زیباست..
مقام درینجا محل اقامت و کوی یارهست...
دربیت بعد مضمونی تکرارشده از سعدی رامیبینیم چنانک گفت:من چه درپای توریزم که خورای تو بود...الخ
در سه بیت اخر از پربسامدترین مضامین شعر فارسی را میبینیم که مثلا حافظ بترتیب از هرسه ابیاتی سروده:
من این دلق مرقع را بخواهم سوختن روزی/که پیر میفروشانش به جامی نمیگیرند
ویا:اتش زهدوریا خرمن دین خواهد سوخت/حافظ این خرقه پشمینه بیندازوبرو
_دورداراز خاک و خون دامن چوبرما بگذری کندرین ره کشته بسیارند درراه شما
_...وین رازسربه مهر بعالم سمرشود...
ایهام "کاری هست" و "دور" هم درین غزل بسیارزیباست
کمال داودوند در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۲۹:
8446
کمال داودوند در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۹:
ایول ...
آشفته در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۷ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹ - جواب بهار:
سلام
بنده از حسن قضا دیوان ادیب را با حاشیه های مرحوم ملک الشعرا به دست آورده ام!!! که توسط یکی از دوستان بهار به وی هدیه شده ...
در سراسر این حاشیه ها هیچ جا از ادیب بد نگفته
ولی بارها به وحید حمله کرده و او را جاهل و احمق و بدجنس خوانده ...
مکررا هم به حواشی اشتباه وحید بر اشعار ادیب ایراد فنی کرده ...
حیرت آور است ملک الشعراء ...
حیرت آور است ادیب الممالک فراهانی ...
حیرت آورند قدما در فضل و دانش و جدیت و حافظه و ذوق و تسلط بر همه زوایای فرهنگ و ادب این مرز و بوم ...
و حیرت آورند این یک مشت بی سواد مدعی و کودن عاری از فضل و فضیلت که امروز حوزه ها و دانشگاه های این کشور را اشغال کرده اند ... (البته استثناهایی که یه تعداد انگشتان دو دست یافت می شوند تخصصا خارج از این سخن اند ...)
به تعبیر سعدی:
رحم الله معشر الماضین
که به مردی قدم سپردندی
کاش آنان چو زنده مینشوند
باری این ناکسان بمردندی
مریم در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:
این جمله از علی باقریه
مریم در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:
تا دیوانه نباشی عشق نداری و زمانی که عشق نداری پوچی
سلام در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:
و درمورد بیتی که بعضی از دوستان میگن صحیحه
(من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم)
کاملا غلطه.
یعنی چی اصلا؟
فکر کنید ملک جهان رو به جوی فروخت. خب بعد در ازاش چی بگیره؟
اصلا این مصراع معنی نمیده.
با عرض معذرت از اساتید ادبیات.
آریافیضی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:
من میگم شاعر هرچقد شاعر بزرگی بوده اشتباه داشته.........من مست و تو دیوانه / مارا که برد خانه/ صد بار تورا گفتم / کم خور دوسه پیمانه. ............اول به مخاطبش میگه من مست هستم تو دیوانه.......بعد میگه بهت گفتم کم بخور (که مست نشی) در صورتی که مخاطبش مست نشده خودش مست شده.
نظر شما چیه؟ آیا یه صنعت ادبیه و من سر در نمیارم؟ یا چی؟
سلام در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:
سلام
با عرض معذرت از اساتید.
به نظر بنده همون شعر اصلی درست تره که در همه کتاب ها دیدم.
یعنی:
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم.
معنیش هم به نظر این میاد که حضرت حافظ از این قضیه که حضرت آدم بهشت را به دو گندم فروخت استفاده کرده تا بگوید من هم بهشت را میفروشم ولی به چه میفروشم؟ به جوی! کمتر از گندم. چرا؟ چون
من فقط خدا رو می خوام.
بهشت واسه من ارزشی نداره، نه اینکه دنیا ارزش داره.
فقط خدا
یاعلی
علی عباسی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰۷:
مصحف دیوانگی دیدم بخواندم ایتی
علی عباسی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۸:
امان از مارخوار اهرمن چهرگان
حامد در ۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۱: