گنجور

حاشیه‌گذاری‌های امین

امین


امین در ‫۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۵ در پاسخ به میثم سعدی دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۵ - رهانیدن مجنون آهوان را:

درود بر شما
در اینجا به معنی گناه هم میشه استفاده کرد

 

امین در ‫۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۸ در پاسخ به حمیدرضا دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:

درود بر شما جناب حمیدرضا

بله همونطور که فرمودید پیرو سخنان شما

این مشتقات عمدتا از اختیارات شاعری سرچشمه میگیرند

چنانچه همون وزن مصرع اول که خود فرمودید ابدال گرفته است و مصرع دوم قلب گرفته و...

گاهی هم شاعر از هر دو اختیار در یک مصرع استفاده میکند که وزن این گونه میشود :

مفعولن فاعلن مفاعیل فعل

رباعی‌ای که با این اختیارات در یاد دارم چامه ای از خاقانی است که می فرماید

بختی دارم چو چشم خسرو همه خواب

چشمی دارم چو لعل شیرین همه آب

جسمی دارم چو جان مجنون همه درد

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

در تمامی مصرع های این رباعی از هر دو اختیار ابدال (تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند) و قلب (جابجایی یک هجای بلند با یک هجای کوتاه) استفاده شده است.

 

امین در ‫۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۱ در پاسخ به رضا نورمحمدي دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳۹:

درود بر شما جناب نورمحمدی

وزن رباعی مفعول مفاعیل مفاعیل فعل هست

اما شاعران گاهی با آوردن اختیارات شاعری این وزن رو دستخوش تغییر میکنند

برای مثال اختیار قلب که به معنی جابجایی هجای بلند با کوتاه هست ، وزن رباعی رو این گونه میکند که نوع رایج استفاده از این اختیار است :

مفعول مفاعلن مفاعیل فعل

گاهی هم شاعر از اختیار ابدال استفاده میکند که به معنی تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند است که معمولا دو نوع میتوان از این اختیار در رباعی استفاده کرد ( راه های دیگر هم هست اما رایج نیست ) :

۱) مفعولن فاعیل مفاعیل فعل

۲) مفعول مفاعیل مفاعیلن فع ( که خودتون فرمودید )

 

حال گاهی اوقات میبینیم که شاعر از هر دو اختیار در یک مصرع استفاده میکند

چنانچه خاقانی میفرماید

بختی دارم چو چشم خسرو همه خواب

مفعولن فاعلن مفاعیل فعل

در پناه حق باشید

 

امین در ‫۱۱ ماه قبل، جمعه ۵ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون:

شاهکار حکیم نظامی

واقعا لذت بردم

بیت ۲۵ و ۲۶ تضاد معنوی بین آب و آتش!!!!

 

و همچنین ابیات ۴۹ تا ۶۶ که مصرع نخست را با لیلی شروع کرده و مصرع دوم را با مجنون

من رو یاد مناظره خسرو و فرهاد می‌اندازه که مصرع نخست رو با کلام خسرو و مصرع دوم رو با پاسخ فرهاد پیش میبرد...

درود بر روان پاک گنجور گنجه

 

امین در ‫۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

درود بر همه عزیزان

و درود بر روان پاک فرمانده ملک سخن

به گمان این حقیر بیت هفتم اشاره ریزی به جریان خضرنبی و موسای کلیم دارد. همانطور که خضرنبی کشتی را سوراخ کرد چراکه آگاه بود که پادشاه آن منطقه کشتی های سالم رو غارت میکرد.

این بیت هم میفرماید خرمن آزادگان را بسوزان که پادشاه از آنها خراج نگیرد...!

 

امین در ‫۱ سال قبل، شنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۰ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵:

درود بر همگی عزیزان

و درود بر روان سیف فرغانی

فکر میکنم بیت ششم بجای ببرد باید برد باشد

یا بجای "جای" ، "جا" باشد.

 

امین در ‫۱ سال قبل، چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:

یک روز صرف بستن دل شد به این و آن

روز دگر به کندن دل زین و زان گذشت

به به... واقعا به به...

درود بر کلیم کاشانی

 

امین در ‫۱ سال قبل، سه‌شنبه ۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - قصیده:

عید قدم مبارک نوروز مژده داد

کامسال تازه از پی هم فتح ها شود

درود بر همگی دوستداران ادبیات

سال ۱۴۰۲ بر همگی مبارک باشه و امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و خبرهای خوب داشته باشید.

 

امین در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸:

درود بر همگی عزیزان

و درود بر حکیم بزرگ

نکته ای که خیلی برایم جالب بود اینکه این همه داستان های مختلف پیرامون سهراب و این همه بیت های مختلف و روز و شب ها ، این پهلوان در یک یا نهایت دو بیت جنگش با رستم به پایان میرسه و رستم ضربه‌شو میزنه

 

به نظرم حکیم فردوسی این گونه هنر خود را نشان داده که اتفاقات و حوادث بد و ناگوار در یک زمان اندک اتفاق میفته... نیامده ده ها بیت جنگ بین این دو پهلوان رو کش بده. عین واقعیت و خود زندگی

 

امین در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۴۱ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در دل نبستن به مهر دنیا:

درود بر حکیم غزنوی‌ بزرگ

چقدر زیبا بود این چامه

فقط در بیت یازدهم «گردین» باید به «گر دین» تغییر یابد.

 

امین در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۲ - در بارهٔ فوت دختر خود:

درود بر دوستان عزیز
یک نکته دیگه ای که به ذهنم رسید اینه که اگر دقت کنید خاقانی چه در این شعر ، چه در شعر زیر اسمی از خود نیاورده...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۱ - در رثاء دختر خویش
در چامه ای که برای همسر وفات یافته خود سروده است ، میفرماید "خون خور خاقانیا مخور غم روزی / روز به شب کن که روزگار تو گم شد" اما در این اشعارش هیچ خبری از سخن با خویش نیست... عباراتی مانند خاقانیا ، ای خاقانی ، ای دل خاقانی و... یافت نمیشود. تصور این حقیر اینه که خاقانی با این ترفند میخواهد اشعار خود را بر جامعه معطوف کند. یعنی از دید جامعه ، دختردار شدن خاقانی موجب سرافکنده شدنش میشود. یا در بیت سوم ، دختردار شدن خاقانی در چونان جامعه ای باعث ماتم عمر داشتنش میشود و از گزند جامعه مصون نخواهد ماند.

 

امین در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۹ در پاسخ به امید جعفری دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:

درود بر شما

وزن مصرع سوم اشکال دارد

اگر بخواهیم چنین بگوییم میتوان گفت :

بر آمده و نیامده داد مکن

که باز هم دارای یک بی قاعدگی ای می‌شود که نه که نادرست باشد ، بلکه از ارزش وزنی بالایی برخوردار نخواهد بود.

مصرع دوم هم یک هجا کم دارد و ریشه در کلمه نیامده‌ات است. اگر بجای نیامده‌ت بگوییم نیامده‌ست درست می‌شود ولی با چیزی که شما فرمودید تفاوت معنوی پیدا میکند.

 

امین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۵۶ در پاسخ به محمد حسین اصولی نژاد دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:

درود بر شما
بله میتوان گفت ولی معمولا یک وزن با پایه های مشخص تعیین میشود و تمامی اشعاری که در آن وزن باشند را دربرمیگیرد. این که شما میفرمایید نه که غلط باشد ، ولی وزن اصلی این شعر نیست.
برخی اوزان هستند که به اصطلاح دوگانه اند که با رکن مفعول یا مستفعل (گاهی هم مستفعلن) آغاز میشوند.
مثلا مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن ( که در گنجور این گونه است ) را میتوان این گونه نیز گفت : مستعفلن مفاعلُ مستفعلن فعل
یا وزن رباعی : مفعول مفاعیل مفاعیل فعل => مستفعلُ مستفعلُ مستفعلُ فع
مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن => مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن
اینها هم خب گونه های خاصی از اوزان هستند که همیشه هم اینطور نیست. مثلا رجز مثمن سالم همیشه مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن است. نمیتوانیم بگوییم مفعولُ فع مفعولُ فع مفعولُ فع مفعولُ فع. این بدان معنا نیست که نادرست است. نادرست نیست ولی با اصل وزن تفاوت دارد.

 

امین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۰۱ در پاسخ به محمد دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:

درود بر شما
استفاده از فاعلاتن بجای فعلاتن یک اختیار شاعری محسوب میشه که البته اگر تمام شعر در رکن اول فاعلاتن باشد دیگر این اختیار محسوب نمیشود
در این شعر تمامی رکن های نخست فاعلاتن نیست
مانند بیت دوم هردو مصرع سِ پَرِ خَن : فعلاتن / هَ دَ فِ نا : فعلاتن
یا بیت ششم : بِ هَ مِ مِح : فعلاتن
پس وزن شعر همان فعلاتن مفاعلن فعلن است که در بیشتر آن از اختیار فاعلاتن استفاده شده.

 

امین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۰ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

درود بر شما
فقط اینکه من دیدم حاشیه شما رو باز هم تغییری که لازمه اینه که ز مهر علی رو به "به مهر علی" تغییر بدید.
در گنجور اینطور آمده و به نظر خودم به مهر منطقی تره تا ز مهر. حالا شاید نسخ مختلف تفاوت داشته باشند...

 

امین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر:

درود بر همگی عزیزان

درباره بیت ۸ حکیم نظامی تنها نابیناشدن رو وجه شبه یعقوب نبی و هرمزشاه ساسانی در نظر نگرفته. به نظرم ناعدالتی رو هم میتونیم وجه شبه بین این دو بگیریم. همانگونه که بیرون راندن خسروپرویز از دربار به دور از عدالت بود و هرمز شاه چنین کرد ، تبعیض یعقوب نبی بین یوسف نبی و دیگر فرزاندانش هم از عدالت فاصله داشت و کیفر هردو از دست دادن نور چشم بود... .

 

امین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۰۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۰ - در تهنیت عید و مدح جلال الدین شروان شاه اخستان‌بن منوچهر:

درود بر همگی عزیزان

به نظر منظور مالک ملک سخن از عید در بیت نخست ، عید فطر است. چرا که در ادامه میفرماید یک نیمه دیدار آمده که اشاره به نیم‌ماه یا ماه نیمه دارد.

اما نکته دیگری که بسیار در این چامه برایم جالب و زیبا بود قافیه های درونی آن بود. که بجز بیت نخست در تمامی چامه نمایان است.

الگوی گرافیکی قافیه درونی :

.......... # .......... #                .......... # .......... &
.......... + .......... +                .......... + .......... &

 

اشعار خاقانی شنو چون در شهوار‌ آمده

 

امین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۰۱ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

درود بر شما
یک نکته ای عرض کنم که اون شعری که آخر فرمودید اگر منظورتان همون شعر حکیم نظامی در اسکندرنامه ست ، بدین شکل است:
به مهر علی گرچه محکم پیم
ز عشق عمر نیز خالی نیم

 

امین در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۲ - در بارهٔ فوت دختر خود:

درود خدمت همه عزیزان
بد نیست که یک نگاهی هم به این شعر شاعر صبح بیندازیم
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۱ - در رثاء دختر خویش
بیت آخر این شعر کاملا گویا است

دید در پرده دختر دگرم

گفت محنت یکی بس است برفت

یا در جایی دیگر میفرماید
اگرچه هست بدین سان خداش مرگ دهاد
که گور بهتر داماد و دفن اولی تر
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۷ - در تولد دختر خود

خاقانی را دامادی بدخو بوده که به دختر وی ظلم کرده و همچنین در دوره خاقانی ، زن موجودی بوده که مردان آنها را به کنیزی میگرفتند و خریداری میکردند.
این اشعار خاقانی فقط در ظاهر زن ستیز بودن وی را میرساند. اما در باطن قضیه که بنگریم درمیابیم که او با این اشعار از اوضاع زمانه خود انتقاد میکند.
او برای دختر خود ، گور را داماد بهتری میداند تا مردان زمان خود. و مرگ را بهتر از زندگی برای وی میداند.
اما اگر به شعری که لینک آن را فرستادم بپردازیم، در این شعر واژگانی چون "پیش بین" یا "تحفه ای تازه غیب" را به دختر خود نسبت داده. و این از دنیا رفتنش را ناشی از هوش و ذکاوت دخترش میداند. همچنین "منزل خس" و "بدگهر کس" نشان دهنده این است که خاقانی دل خوشی از دنیا نداشته و حضور دخترش در دنیا را حیف میدانسته.

یا در جایی از شعر زیر از مادر خود شکایت میکند
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۷ - در تولد دختر خود
اما در این شعر علاقه شدید خود به مادرش را نمایان میکند
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۹۴ - در حق مادر خویش

چامه سوزناکش در غم از دست دادن همسر نخست
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - در رثاء زوجهٔ خود
عشق خاقانی به همسر نخستش در بسیاری از دیوان یا تحفه العراقین وی روشن است

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح خاقان کبیر ابوالمظفر اخستان شروان شاه و ملکه
این هم قصیده ای دیگر که در آن صفوه الدین بانوی شروانشاه اخستان را ستایش میکند

امیدوارم برایتان کارآمد بوده باشد. اظهار شرمندگی مرا بابت طولانی بودن آن بپذیرید.

درپناه حق

منبع : بهنام فر محمد و صدیقه احراری وفا (1389) ، آیا خاقانی زن ستیز است؟!

 

امین در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۷:

چقدر این رباعی زیباست.

 

سخن گفتن به که ختم است می‌دانی و می‌پرسی؟

فلک را بین که می‌گوید به خاقانی به خاقانی

 

۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode