گنجور

حاشیه‌ها

مؤدب در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۳۸:

چقدر زیبا سروده شده این شعر
ای والله

 

مؤدب در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:

یا للعجب

 

محمدیوسف لیوانی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:

بیت 6غلط :افات!! درست: اوقات

 

علی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

چقدر ایم شعر قشنگه....
بمیرید قیل از اینکه شما را بمیرانند
موت اختیاری رو بیان میکنه، که انسان قبل از اینکه با مرگ طبی مجبور به ترک و دلبریدن از تعلقات دون و مادی بشه، با اختیار خودش قطع تعلق بکنه که به قول یکی از بزرگان، اگر لذت ترک لذت بدانی، دگر این را لذت نخوانی...
خوشا به حال این بزرگان و بد به حال من که یکپارچه تعلق به دنیا هستم

 

مریم در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۳ - وقال ایضاً بمدح الصاحب عمیدالدین الفارسی:

اهان مرسی

 

Polestar در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۵۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم:

ما تو را بی‌توشه نفرستاده‌ایم...
غوغا کرده واقعا

 

عباس یاراحمدی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷:

واقعا شعر زیبا و پر مفهومی است
هزار آفرین بر این طبع بلند

 

اییار در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:

گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند.
نگاهدار سر رشته تا نگه دارد.
فاذکرونی اذکرکم واشکروا لی و لا تکفرون
یاد او کن یاد او کن یاد او.
جستجو کن جستجو کن جستجو.
یاد او کن تا کند او یاد تو.
یاد او لبیک هر فریاد تو.

 

علی احمدی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:

تو درسا اومد‌ن ما رو اذیت می کنند...

 

nabavar در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۳ - وقال ایضاً بمدح الصاحب عمیدالدین الفارسی:

گرامی مریم
مه چهارده در شب شود پدید و ترا
زماه چارده شب می شود پدیداری
گویا میگوید: ماهِ شب چهارده که تمام است یکبار در ماه پدیدار می شود
و رخسار تو مانند همان ماه تمام به نظر می آید{ پدیدار می شود}
یا: گویی نقش ماه تابان بر رخسار تو متجلی ست
روی تو را چو ماه تمام می بینم

 

مریم در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۳ - وقال ایضاً بمدح الصاحب عمیدالدین الفارسی:

کسی پاسخگو نبود؟

 

زهرا در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۷ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۱۲ - الحکایه و التمثیل:

خیلی خوب بود

 

یکی از خراسان در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:

استاد نینواز مرحوم یکی از خواننده های مشهور افغانستان این شعر را در حدود 40 پیش در قالب یک آهنگ سروده
پیوند به وبگاه بیرونی

 

سوگل در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان:

شوخی که به غمزه ای کمیته
سفتی نه یکی هزار سینه

 

دانیال در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

شعر بسیار عمیق و جذابی است.
اولین بار که این شعر رو با آهنگ زیبای محسن چاوشی گوش دادم تصور کردم که صرفا از فصل بهار صحبت شده، اما موضوع عمیق تر از این حرف هاست ...
پیوند به وبگاه بیرونی/
پیشنهاد می کنم شما هم در این شعر زیبا عمیق شوید و جان دل به مولانا بسپارید.

 

Polestar در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:

درباره کلمه "درمی‌بایی" عجیبه اینجا چندا بهش پرداخته نشده و واقعا جای بحث داره

 

عبدالاحد قراری در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۶:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

با سلام
عبارت «سغراق خاموشان بخور» توسط آقای علیرضا بخشی زاده روشنفکر اینگونه خوانده می شود «سغراق! خاموشان بخر» یعنی با وقف در سغراق و نیز بخر از خریدن اما در صدای خانم سیده سحر حسینی سغراق به خاموشان اضافه شده و بخور از خوردن در نظر گرفته شده.
کدامیک درست است؟ و اصولا سغراق خاموشان یعنی چه؟ با تشکر

 

دهقان ازنایی در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۵:۳۰ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - انتخابات:

سلام،در بیت هشتم،زین رو درست می باشد. _ داهیئ پشت هم انداز ، داهی به معنای کنیزک یا فرد زیرک و فریبکار است که با توجه به « پشت هم انداز » که کنایه از فریبکار و حیله گر است معنای اخیر درست تر به نظر می آید.( زیرک و حیله گر)

 

عباس در ‫۳ سال قبل، سه‌شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۰۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:

با تشکر از دست اندر کاران محترم سایت ارزشمند گنجور. منظور مولانا از مستیم نه گدایست که در شهر گدایی میکنه و نه شخصی که شراب خورده و مست شده. مولانا در مصرع اول از بیت اول میگه برای مست شدن ما به شراب احتیاجی نداریم و در مصرع آخر میگه ما شوریده و مستیم مثل مستانی که خراب شراب شده‌اند منظور مولانا این که همه چیز در درون ماست و اگر ما به اصل خویش زنده شویم آگاه خواهیم شد که به هیچ چیز از بیرون برای شاد شدن احتیاج نداریم از جمله ‌برای مست شدن به ‌شراب بیرونی احتیاج نداریم چرا که هم‌اکنون در درون آن شراب و همه‌ چیزهای دیگر را برای شاد بودن داریم.

 

دکتر صحافیان در ‫۳ سال قبل، دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:

درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث( 96)
درد عشق درمانی ندارد، دوری ما از او پایانی ندارد، کجاست فریادرسی؟!
-غزالی طوسی سبب بیان زیبایی های معشوق ( درونمایه همه غزلیات حافظ) که منجر به درد عشق می شود را چنین بیان می کند : آتش محبت گبری است و دل محبان آتشکده و آن آتش آرمیده بود، .چون محب محبوب را یاد کند، یا سخن او بشنود، آن آتش بیفروزد و آن را درد گویند و درد مانند باد است که آتش افروزد اگر دریاها بر آن آتش زنند، همه آتش گردند.(شرح عرفانی غزل های حافظ از ختمی لاهوری ج1 ص 689 این غزل در شرح فوق دارای 9 بیت می باشد و دو غزل دیگر نیز با ردیف الغیاث آورده شده است- در نسخه خانلری نیست-)
2- هم دل را برده اند و هم باورهایش( دین)، اکنون جان را نشانه رفته اند، به فریادم رسید!
3- این دلبران در برابر هر بوسه رهایی بخش، جان می خواهند فریادرسم کجایی؟
4- معشوقان کافردل( جلوه های استغنا و قهر) خون دلمان را می خورند، ای مسلمانان به فریادم رسید.
5- این سوز و گدازهای شبانه روزی حافظ از روی بی خویشتنی( اعتذار شکایت از معشوق) است فریادرسی نیست؟!
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

 

۱
۱۰۸۵
۱۰۸۶
۱۰۸۷
۱۰۸۸
۱۰۸۹
۵۰۵۰
sunny dark_mode