ماه در، ابر بماند چو رخت جلوه نماید
غیر خورشید کسی حسن تو جانا نستاید
یار اگر غیر گشاید در تزویر ببندد
ور ببندد، ره انصاف بقدرت بگشاید
جر اثقال بود حسن تو، بی شبهه و دل را
گر بود کوه گران سنگ چو کاهی برباید
بس عجب دارم از آن کس که به دوران تو میرد
زانکه دیدار، تو جان پرورد و عمر فزاید
صلحِ کل ، نزع و صلاح از همَمِ عالیِ خود کن،
کاین چنین همت مردانه ز شخص تو برآید
عارضت آینه مهر و مه ار نیست لبت چیست
زنگ ز آئینه دلها بنگاهی بزداید
مگس نحل ز گل گو بپرد، باز پس آید
هر که با، پا رود از کوی تو بی شک به سر آید
ای گل واحد گلزار حقیقت که به عالم
بلبلی نیست ، که جز حمدِ تو مدحی بسراید
آنکه در پرده پندار نهان بود چو «حاجب »
برقع از روی براندازد و خود را بنماید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان زیباییها و ویژگیهای خاص معشوق میپردازد و این که تنها زیبایی اوست که میتواند دل را شاد کند. شاعر از محبت و زیبایی یار خود سخن میگوید و میگوید که حتی کوههای بزرگ هم در برابر زیبایی او کوچک به نظر میرسند. او همچنین به معجزهگرایی و تأثیر دیدار معشوق بر زندگی انسانها اشاره دارد. در نهایت، شاعر از یار میخواهد که حقیقیت خود را نمایان کند و به زیباییهای درونی نیز توجه داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی ماه در پشت ابر پنهان میشود، اگر چهرهات نمایان شود، هیچکس نمیتواند زیبایی تو را با خورشید مقایسه کند.
هوش مصنوعی: اگر دوست دروغی بگوید و در دلش چیزی دیگر داشته باشد، میتواند درهای خوبی را به روی ما باز کند، و اگر به ما ظلم کند، همچنان میتواند راستی و انصاف را با قدرت خود نشان دهد.
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی تو مانند باری سنگین است که هیچ شکی در آن وجود ندارد و اگر دل آدمی هم مانند کوهی بزرگ و سنگین باشد، باز هم زیبایی تو میتواند آن را همچون کاهی سبک کند.
هوش مصنوعی: من به شدت تعجب میکنم از کسی که در زمان تو میمیرد، زیرا دیدن تو جان را پرورش میدهد و عمر را طولانیتر میکند.
هوش مصنوعی: برای برقراری آرامش کلی، درگیری و مشکلات را از تلاشهای بلندپروازانه خود دور کن، زیرا همت قوی و مردانه تو، این توانایی را دارد که از درون خود ظهور کند.
هوش مصنوعی: صورت تو مانند آینهای است که روشنی خورشید و ماه را منعکس نمیکند، اما لبهای تو چه چیزی است که لکهای روی دلها میزند؟
هوش مصنوعی: مگس و زنبور وقتی از گل جدا میشوند و میپرند، حتماً به جایی برمیگردند. هر کسی که از مسیر تو دور شود و با قدمهای بیتوجهی برود، به یقین به سرنوشت بدی دچار خواهد شد.
هوش مصنوعی: ای گل یگانه و بینظیر در باغ حقیقت که در عالم، هیچ بلبل و عاشقی وجود ندارد که به غیر از ستایش تو چیزی بگوید.
هوش مصنوعی: آن کسی که در خیالات و پندارهای خود پنهان است، زمانی که نقاب خود را کنار بزند و خود واقعیاش را نشان دهد، مانند کسی است که پردهای را کنار میزند تا خود را نمایان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه بود ماه که با روی تو از کوه بر آید
چه زند سرو که با قد تو بالا بنماید
هر کجا بوی تو آمد ز صبا گرد نخیزد
هر کجا روی تو آمد ز سحر صبح نیاید
غمت آورد بدر صبر خرد گفت که حقا
[...]
بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید
روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
این لطافت که تو داری همه دلها بفریبد
[...]
روی زیبای تو هر بار که در چشم تر آید
خوبتر باشد از آن ماه که در آب نماید
گری را طرفه نباشد که ربایند خلایق
طرفه آن گوی زنخدان که دل خلق رباید
در به زنجیر ببندد همه وقت و عجب است این
[...]
صبر بسیار بباید پدر پیر و حلاجش
تا دگر مادر کتو چوتو فرزند بزاید
آنکه در پرده دل خلق جهانی بر باید
چه قیامت شود آن لحظه که از پرده بر آید
بر فلک آن نه هلال است که انگشت تماشا
مه برآورده که ابروی تو بر خلق نماید
گر چنین طره پریشان گذری جانب بستان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.