لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
حاجب شیرازی

شد فصل دی و صفای بستان

از لاله رخی پیاله بستان

بستان چو بهشت عدن شد باز

در باغ خرام از شبستان

در گلشن قدس گلبن فیض

بخرام چو سرو در گلستان

رندان جهان بحق سرآیند

شرح غم و عشق ما بدستان

ادریس که شد به خلق استاد

شاگرد تو بوده در دبستان

از تو همه صدق و رحم و انصاف

وز ضد تو کذب و مکر و دستان

شیری تو، به نیستان وحدت

ناشسته دهان ز شیر پستان

. . . و زبان هوشیاریست

از مست دوای هوش مستان

گل قند لبت دوای دلهاست

عناب چه حاجت و سه پستان

مستان تو «حاجبا» توانند

آورد بهار در زمستان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

ای روی تو شمع بت‌پرستان

یاقوت تو قوت تنگدستان

زلف تو و صد هزار حلقه

چشم تو و صد هزار دستان

خورشید نهاده چشم بر در

[...]

مولانا

ای ساقی و دستگیر مستان

دل را ز وفای مست مستان

ای ساقی تشنگان مخمور

بس تشنه شدند می پرستان

از دست به دست می روان کن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
امیرخسرو دهلوی

سر مست رود چو در گلستان

پامال کند جمال بستان

من ناله کنان ز غم همه شب

او خفته به ناز در شبستان

یارب که از آن خدای ناترس

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
خواجوی کرمانی

ای چشم تو چشم بند مستان

روی تو چراغ بت پرستان

بادام تو نقل میگساران

عناب تو کام تنگدستان

مرجان تو پرده دار لؤلؤ

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه