باد گلبوی سحر خوش میوزد خیر ای ندیم
بس که خواهد رفت بر بالای خاک مانسیم
در جواب او
رخت بین بر حمل وخیز از جامه خواب ای سلیم
بس که پوشد خلق بیما سالها دلق سلیم
انکه بر دنیا براه از رخت پا انداز رفت
بر صراطش از گذشتن جای تشویشست و بیم
گرچه محرومم درین دار از سقرلاط و سمور
دارم امیدی بخضرو سندس خلد نعیم
قماش مصرنی گور است مروارید گوی
نرم میگو چون غریبست او و در او یتیم
عطسه چون میآیدت دستار بر از سر منه
تو عرقچین دوست داری فوطه فرماید حکیم
انکه تن پوشید و ارمک داد و در بر صوف کرد
هم ببخشد چون بکر باسین کفن باشم رمیم
رخت ابیاری نگر از دگمها بنموده دال
انگله در جیب او چون حلقه اندر دورجیم
رخت سیمک دوزرا نبود رواجی در مزاد
زر مگر در چار قب زآتش برون آید سلیم
تا به کی گویی سخن قاری به وصف البسه
هست اینها شستنی استغفرالله العظیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأمل در دنیا و زندگی میپردازد. شاعر به دوستی (ندیم) اشاره میکند و از وزش باد صبحگاهی صحبت میکند که به صورت موقتی است. او همچنین درباره زودگذر بودن زندگی و ضرورت تلاش برای گذر از موانع و مشکلات سخن میگوید. به نظر میرسد که غم و اندوه نیز در شعر موجود است، چرا که شاعر از غفلت مردم و بیتوجهی آنها به سرنوشتشان نگران است.
شاعر از امید به رحمت الهی و بهشت سخن میگوید و معانی عمیقتری در پوشش و لباسها مطرح میکند که میتواند به وضعیت روحی و دنیوی انسانها مرتبط باشد. او به تمثیلهای مختلفی از قبیل لباس و سرپرستی و همچنین نگرانیها و آرزوهای خود در این دنیا اشاره میکند. در نهایت، بر اهمیت روح و پاکی باطن در برابر زینتهای ظاهری تأکید میکند.
هوش مصنوعی: باد خوش سحرگاهی میوزد و ای دوست، باید بدانیم که روزها میگذرند و ما بر روی زمین نمیمانیم.
هوش مصنوعی: ای سلیم، لباس خواب خود را به دقت جمع کن و آماده شو. افرادی که بیمارند، سالها لباس عذری به تن کردهاند.
هوش مصنوعی: کسی که در دنیا به حرکت خود ادامه میدهد و از خود پشت پا نمیزند، در مسیرش از گذراندن سختیها و نگرانیها محفوظ است.
هوش مصنوعی: هرچند که در این دنیا از نعمتها و لذتهای محسوس بیبهرهام، اما به بهشت و نعمتهای پایدار آن امید دارم.
هوش مصنوعی: در پارچهای که از مصر به دست آمده، گوهری نرم و ارزشمند وجود دارد. این گوهر بهسانی است که به خاطر جدایت و غریبیاش، در این مکان به مانند یتیمی تنها به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی عطسه میکنی، دستار را از سرت برندار. تو به عرقچین علاقهمندی و حکیم میگوید که باید فوطه را بر سر بگذاری.
هوش مصنوعی: کسی که لباس به تن کرد و خود را پوشاند، در واقع باید نیکوکاری کند. وقتی که پوشش من به مانند کفن است، میخواهم به یاد داشته باشم که میتوانم به دیگران کمک کنم.
هوش مصنوعی: نگاه کن به لباس آبی که او به تن دارد؛ در جیبش مثل حلقهای که دورش را گرفته، دال انگلهای پیداست.
هوش مصنوعی: زیورهای نازک و ظریف، در بازار طلا، به اندازهای که لایق آن باشد رواج ندارد، مگر آنکه از چارچوبی سخت و محکم و با حرارتی شدید بیرون آید و به طرز مناسبی به نمایش گذاشته شود.
هوش مصنوعی: چرا همچنان به سخن گویندهای گوش میدهی که فقط به توضیح لباسها گوشهای از داستان را توضیح میدهد؟ این مسائل زودگذر و بیاهمیتاند و ارزش توجه بیشتر ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فر او گاه وزیدن گر به سنگ آرد نسیم
یک سخندان را ز یک معطی نه زر باید نه سیم
خیر ازو زینت همی سازد چو اجسام از لباس
فضل از او قوت همی گیرد چو ارواح از نسیم
روی او در چشم ما همچون به دور اندر صدور
[...]
چون تمام عمر نیکی کرد با تو آن کریم
از بدی خود چرا ترسی تو آخر ای لئیم
تو یتیمی با تو او هرگز نخواهد کرد قهر
زانکه او خود کرد نهی قهر کردن با یتیم
هرچه میخواهی تو ازوی میدهد بیشک تورا
[...]
مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم
تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم
حکمت آرا اینقدر داند که مهتر به بود
فاضل و راد و کریم از جاهل و زفت و لئیم
هر لئیم و زفت و جاهل را نگوید مدح از آنک
[...]
علم آصف گنج قارون صبر ایوب رسول
یاد کرد اندر کتاب این هر سه لقمان حکیم
هرکه بازد عاشقی با این سه چیز ای نیکنام
لام او هرگز نبیند روی ضاد و روی میم
خواجه را دیدی تو تا بنشست بر دیوان ملک
خود خبر داری که من از غصهاش چو نمیزِیَم؟
او میان دست و آنگه بر سر او من به پای
او ز من غافل ولیکن من از او غافل نِیَم
آرزو میآیدم روزی که او در منصبش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.