من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من کاری چنین کمتر کنم
در جواب آن
ایخوش آنساعت که صوفی موجزن در بر کنم
فخر بر جمله قدک پوشان بحرو برکنم
چند ازین رو جامه گردانم بدان روی دگر
تا یکی دستار را از کهنگی بر سر کنم
خرقه از سوراخ پرجیبش بتن پوشیده شد
سر فرو بردم بدامان تا کجا سربر کنم
دامن خاتون کمخا گربدست افتد مرا
زیبدارگوی کریبانش درو گوهر کنم
ریشه معجر به از پوشی خوش خط گفته
این سخنهای پس چرخت کجا باور کنم
من که در دیوان شعرم هست و صف چارقب
کی نظر در چارلوح و جدول دفتر کنم
دلنواز نرمدست ار تن در آغوشم دهد
در دم ای قاری دهان و جیب او پرزر کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و عشق اشاره میکند و احساسات خود را درباره دلباختگی و شوق به عشق بیان میکند. او میگوید که حاضر نیست بخاطر محدودیتها و قضاوتهای اجتماعی از عشق و جذابیتهای آن دست بکشد. شاعر به حالاتی از وصال و محافل عاشقانه اشاره میکند و بر اهمیت لحظات خوب در زندگی تأکید میکند. او همچنین به آرامش و لذتهای ناشی از عشق اشاره دارد و به نوعی به چالشهایی که در مسیر عشق وجود دارد، واکنش نشان میدهد. در نهایت، هنر و زیبایی کلام شاعر به وضوح در بیان احساسات او مشهود است.
هوش مصنوعی: من آن شخصی نیستم که بوسه و شراب را رها کنم؛ نگهبان دنیای عشق خوب میداند که من هرگز چنین کاری نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: ساعت خوشی است که بتوانم در آغوش صوفی، با اعتماد به نفس، بر دیگران که زیباییهای خود را پنهان کردهاند فخر کنم و بر چالشها غلبه کنم.
هوش مصنوعی: چند بار باید لباس خود را عوض کنم تا بتوانم یک دستار جدید سر بگذارم و از کهنگی آن خلاص شوم؟
هوش مصنوعی: خرقهای که لباس عادی اوست، از سوراخهایش پر از جیب شده و حالا باعث شده که سرم را پایین بیاورم و برای چه مدت میتوانم این وضعیت را تحمل کنم.
هوش مصنوعی: اگر دامن بانویی زیبا به دستم بیفتد، زیباست که من هم بتوانم با کریمانش در آن جا گوهر بیفزایم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگرچه ظاهر معجر زیبا و خوش خط است، اما در درون آن چیزهای بیشتری وجود دارد که نمیتوان به سادگی به آن اعتماد کرد. سخنانی که پس از آن نقل میشود، باید با دقت و تامل بیشتری مورد بررسی قرار گیرند و نمیتوان به راحتی به آنها اطمینان کرد.
هوش مصنوعی: من که در شعرهایم نوشتههایم موجود است، چرا به نوشتههای دیگر و جدولها نگاه کنم؟
هوش مصنوعی: اگر کسی با لطافت و محبت به آغوش من بیاید، در آن لحظه تصمیم میگیریم تا سخنانی شیرین بگویم و هدیهای به او بدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من نه آن رندم که تَرکِ شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیبِ توبهکاران کرده باشم بارها
توبه از مِی وقتِ گُل دیوانه باشم گر کنم
عشق دردانهست و من غَوّاص و دریا میکده
[...]
در خرابات ار شبی میل قدح کمتر کنم
عذر آن را روزها اندر سر ساغر کنم
خواهم از داغ جفا وز زخم گردون لالهوار
خاک و خون بر سر کنم وز خاک و خون سر بر کنم
تا که در آتشگه دیر مغانم شعلهسان
[...]
چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کنم
آتشی را تا به کی در زیر خاکستر کنم
چند بینم خواری و در سینه دزدم تیر آه
شعله را تا کی نگهبانی به بال و پر کنم
زاریم گویا اثر دارد که امشب بر درش
[...]
کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کنم
چون نظر هرجا شوم گم، سر ز مژگان بر کنم
حال دل خاطرنشان او کنم روز وصال
گر دهد نظارهام فرصت که چشمی تر کنم
چون خیال عافیت بندم، بسوزم خویش را
[...]
باورم آید اگر گوید جفا کمتر کنم
ساده لوحم هرچه میگویند من باور کنم
شمع سان خاکستر خود ریختم بر سر چرا
خویش را ممنون گلخن بهر خاکستر کنم
سر نهم بر خاک کوی او ازین پس چون نماند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.