دماغ اهل فنا نشئه بلا دارد
به فرقم اره طلوع پر هما دارد
به وعده گاه خرام تو کرد نمناکم
بیا که شوقم از آوارگی حیا دارد
گشاد شست ادای تو دلنشین منست
اگر خدنگ تو در دل نشست جا دارد
ز من مترس که ناگه به پیش قاضی حشر
هجوم ناله لبم را ز ناله وا دارد
دلم فسرد بیفزا به وعده ذوق وصال
چراغ کشته همان شعله خونبها دارد
تپم ز رشک، همانا به جستجوی کسی ست
که خور ز تاب خود آتش به زیر پا دارد
پی عتاب همانا بهانه می طلبد
شکایتی که ز ما نیست هم به ما دارد
خوش ست دعوی آرایش سر و دستار
ز جلوه کف خاکی که نقش پا دارد
ز جور دست تهی ناله از نهادم جست
نیی که برگ ندارد همان نوا دارد
ز سادگی رمد از حرف عشق و من به گمان
که دوست تجربه ای دارد از کجا دارد
به خون تپیدن گلها نشان یکرنگی ست
چمن عزای شهیدان کربلا دارد
فغان که رحم بدآموز یار شد غالب
روا نداشت که بر ما ستم روا دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عاشقانه و درد ناشی از جدایی و آوارگی میپردازد. شاعر از عشق و شوق به معشوق با بیانی لطیف و شاعرانه حرف میزند و بیان میکند که چگونه وعدههای وصال اشتیاق او را بیشتر میکند. او همچنین به زیبایی ادای معشوق و تأثیر آن بر دلش اشاره میکند و از چالشهایی که در مسیر عشق با آنها روبرو است صحبت میکند. در نهایت، شاعر به مظلومیت شهدای کربلا و فراق یار اشاره میکند و بر ناپسند بودن ستم بر عاشقان تأکید میکند.
هوش مصنوعی: فکر و احساس کسانی که زودگذر هستند، پر از دغدغه و مشکلات است و در روح و جانشان درک عمیقتری از حقیقت و زیبایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: به محل ملاقات تو، با قدمهای نرم و ملایم بیایید. اشتیاق من به تو، از سر بیتکلفی و خجالت است.
هوش مصنوعی: اگر انگشت تو به شکل دلپذیری باز شود، نشان از لطافت و زیبایی توست و اگر تیر محبتت به دل من نشسته باشد، جای شگفتی ندارد.
هوش مصنوعی: از من نترس که ممکن است ناگهان در روز قیامت، صدای نالهام باعث شود که لبهای من از شدت ناله به حرکت درآید.
هوش مصنوعی: دل من خسته و پژمرده است، پس به امید دیدار و لذت وصال، شمعی روشن کن، زیرا آتش این شمع نیز به اندازهای ارزشمند است که مانند قیمت خون شهیدان میسوزد.
هوش مصنوعی: به خاطر حسادتی که دارم، به دنبال کسی هستم که از شدت زیبایی و جذابیتش، حرارت و شور خاصی را به اطراف خود منتقل میکند.
هوش مصنوعی: در پی سرزنش، نیاز به توجیه و دلیل داریم، شکایتی که یا از ما نیست و یا به ما نسبت داده میشود.
هوش مصنوعی: خوشا این ادعا که سر و دستار به زیبایی آراسته شده است، از جلوهای که نقش پا بر خاک مینهد، نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم، به جایی رسیدم که تنها میتوانم ناله کنم. مانند نیای هستم که برگ ندارد، ولی هنوز صدای همان «نوا» را از خود درمیآورم.
هوش مصنوعی: به خاطر سادگیام، از حرف عشق فرار میکنم و فکر میکنم که دوستم تجربهای دارد که نمیدانم از کجا به دست آورده است.
هوش مصنوعی: خونین شدن گلها نشاندهندهی یکپارچگی و همدلی در چمن است، زیرا این فضا به خاطر شهدای کربلا در حال سوگواری است.
هوش مصنوعی: ای وای که یار با بدآموزیاش غالب شد و اجازه نداد که بر ما ستمی روا دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
به روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
ز شادی و ز فرح در جهان نمیگنجد
دلی که چون تو دلارام خوش لقا دارد
ز آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
[...]
خدایگان جهان رکن دین عمیدالملک
توئی که چرخ به جاه تو التجا دارد
قضا به هرچه اشارت کنی مطیع شود
قدر به هرچه رضا باشدت رضا دارد
کسیکه پرتو رای تو در ضمیر آرد
[...]
بساط زرکش شاهی چه نقش ما دارد
تن برهنه ما نقش بوریا دارد
بکش ز نطع امل پاکزین عمل عیسی
ز گرد بالش خورشید متکا دارد
به دست راحت اقبال دهر غره مشو
[...]
دل شکسته ما گنجی از وفا دارد
بخر شکسته ما را که سودها دارد
مکن کناره ز عاشق اگرچه درویش است
که پرتو نظرش فیض کیمیا دارد
جفا و خشم تو ما را وفا و مهر افزود
[...]
زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد
هزار عشوه و ناز و کرشمه ها دارد
بنور طلعت خوبش چه دل که حیرانست
بدام زلف چه جانها که مبتلا دارد
جمال بیحد و مهر و وفای بی غایت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.