ای زلف تو چون خاطر عشاق مشوش
وی صفحهٔ رویت ز خط و خال منقش
موی تو به روی تو عبیریست به مجمر
خال تو به چهر تو سپندیست برآتش
روی تو حدیقهٔ گل اما گل بیخار
لعل تو قنینهٔ مل امّا مل بیغش
یکسوی کشد عقلم و یکسوی دگر عشق
با این دو من مسکین دایم به کشاکش
خورده چه؟ خونم که؟ آن ترک قدح نوش
برده چه؟ هوشم که؟ آن شوخ پریوش
شوخی که به رزم اندر ماهیست زرهپوش
ترکی که به بزم اندر سرویست کمانکش
در نخشب ماهی بنتابیده چنین خوب
درکشمر سروی بنروییده چنین خوش
هرجا خط او تبت هرجا لباو مصر
هرجا قد اوکشمر هرجا رخ اوکش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای معشوق و احساسات عاشقانه میپردازد. زلف معشوق به خاطر عاشقان شبیه است و چهرهاش با خط و خالهایش زیبا و منحصر به فرد است. موی او نمایانگر جذابیت و خال او نماد آتش و هیجان است. روی او به باغ گل تشبیه شده که بیخار است، در حالی که لعل و زیورهای او نیز خالص هستند. شاعر از کشمکش بین عقل و عشق صحبت میکند و حسرت و درد را از دست دادن هوش و دلباختگی به تصویر میکشد. به طرز هنرمندانهای زیباییهای معشوق را با عناصر طبیعی و هنر مقایسه میکند و در نهایت، عشق و زیبایی را در تمامی خطها و نشانههای معشوق میجستجو میکند.
هوش مصنوعی: زلف تو به اندازهای آشفتگی دارد که دل عاشقان را به خود مشغول میکند و چهرهات با خطوط و خالها به زیبایی زینت داده شده است.
هوش مصنوعی: موهای تو مانند عبیری (دودی) است که بر روی چهرهات نقش بسته و خال تو هم همچون شیری (رنگین) است که بر صورت تو درخشان و جذاب است.
هوش مصنوعی: تو باغ گل هستی که هیچ خاری ندارد، اما لعل (گوهری) تو مثل عسل خالص و بدون ناخالصی است.
هوش مصنوعی: یک طرف عقل من مرا میکشد و در طرف دیگر عشق. منِ بیچاره همواره در این کشمکش هستم.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نوعی از درد و رنج خود اشاره میکند. او میپرسد که این احساسات و غمهایش چه ارزش دارند، وقتی کسی که به شدت به او علاقهمند است، با راحتی و بیتوجهی از کنارش میگذرد. در واقع، او به جداییش از معشوق و بیتفاوتی او نسبت به حالش اشاره میکند و حسرت و اندوه عمیق خود را بیان میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به دو تصویر متفاوت شده است. یکی، پسری است که در میدان جنگ مانند کسی است که زره پوشیده و آماده نبرد است. دیگری، او را به درخت سرو در یک مجالس خوب و با شکوه تشبیه کردهاند که نشانهای از زیبایی و شجاعت دارد. به بیان دیگر، شخص در دو حالت متفاوت، هم میتواند قهرمان باشد و هم زیبا و دلربا.
هوش مصنوعی: در باغی که ماهی در آب درخشیده است، سروهایی هم به زیبایی در حال رشد و شکوفایی هستند.
هوش مصنوعی: هر جا که نشانههای زیبایی او باشد، آنجا مثل تبت است؛ هر جا لبهایش باشد، مانند مصر است؛ هر جا قدش باشد، همچون کشور کسمر است و هر جا چهرهاش دیده شود، جایی بینظیر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
او می رود و عاشق مسکین گرانش
چون مرده که در سینه بود حسرت جانش
بی مهر سواری که عنان باز نپیچد
آویخته چندین دل خلقی به فغانش
ناخوش همی آزارد و یا طالب خونی ست
[...]
گر یار ز رخ پرده بر انداخته باشد
از غایت لطفش
در باغ خرامید شبی آن بت مهوش
با غمزه چون ناوک و ابروی کمانکش
با قدّ چو سرو چمن و ساعد سیمین
با تیغ جفا دلبر و از می شده سرخوش
گفتا بزنم تیغ جفا بر تو و گفتم
[...]
این گفتهٔ مستانهٔ سید چو شنیدی
از ذوق بخوانش
با قد چو سرو و گل رخسار و لب لعل
ایساقی جانبخش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.