بخت از قدوم دوست نشانم نمیدهد
دولت خبر ز راز نهانم نمیدهد
جان میدهم برای لقایش به صدق دل
اینم نمیستاند و آنم نمیدهد
مردم ز اشتیاق در این پرده راه نیست
یا هست پردهدار نشانم نمیدهد
دانم به صبر دست دهد کام دل ولی
بدعهدی زمانه امانم نمیدهد
چندان که بر کنار چو پرگار میروم
دوران چو نقطه ره به میانم نمیدهد
گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست
از آه و ناله فیض امانم نمیدهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره نداشتن بخت و شانس در رسیدن به معشوق و مشکلات و موانع دیگری است که در این مسیر وجود دارد. شاعر احساس میکند که باوجود اشتیاق و عشق عمیق به معشوق، هیچ نشانهای از او نمیبیند و زمانه به او رحم نمیکند. او به صبر آگاهی دارد اما بدعهدیهای زندگی مانع از رسیدن به خواستهاش میشود. در نهایت، شاعر به خود میگوید که حتی خواب دیدن دوست هم از او دور است و از درد و نالههایش رهایی ندارد.
هوش مصنوعی: شانس و اقبال من به خاطر حضور دوست، به من موفقیت و خوشبختی نمیدهد و هیچ خبری از رازهای درون من به من نمیرسد.
هوش مصنوعی: من برای به دست آوردن حضور او جانم را فدای عشق و ارادت میکنم، اما او با صدق و صداقت، نه محبت من را میگیرد و نه چیزی به من میدهد.
هوش مصنوعی: مردم به خاطر اشتیاقی که دارند، در این فضا یا راهی ندارند یا اگر هم داشته باشند، پردهدار آن را به من نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: میدانم که با صبر میتوان به خواستههایم رسید، اما بدعهدی زمانه اجازه نمیدهد که از آن لذت ببرم.
هوش مصنوعی: هر چه بیشتر به دور و برم میروم، مثل پرگار که در یک نقطه میچرخد، اما هیچگاه نمیتوانم به مرکز برسید.
هوش مصنوعی: گفتم به خواب میروم تا چهرهی زیبای دوست را ببینم، اما درد و غم اجازه نمیدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بخت از دهانِ دوست نشانم نمیدهد
دولت خبر ز رازِ نهانم نمیدهد
از بهرِ بوسهای ز لبش جان همیدهم
اینم همیسِتانَد و آنم نمیدهد
مُردم در این فِراق و در آن پرده راه نیست
[...]
دوران نشان ز بخت جوانم نمیدهد
جامی ز دست پیر مغانم نمیدهد
از هر که نوشداروی جان میکنم طلب
جز از شرابخانه نشانم نمیدهد
در هجر او که گریه شده در گلو گره
[...]
خالش خبر ز سر دهانم نمیدهد
زان راز سر به مهر نشانم نمیدهد
شد بسته راه خیر به نوعی که آن دهن
یک بوسه آشکار و نهانم نمیدهد
هرچند شد ز حلقه خط پای در رکاب
[...]
بخت از قدوم دوست نشانم نمیدهد
دولت خبر ز راز نهانم نمیدهد
جان میدهم برای لقایش به صدق دل
اینم نمیستاند و آنم نمیدهد
مردم ز اشتیاق در این پرده راه نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.