گنجور

 
فیض کاشانی

روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست

در پرده‏ای هنوز و صدت عندلیب هست‏

مردیم از فراق تو ای عیسی زمان

آیا ز خوان وصل تو ما را نصیب هست؟

هر جا روم خیال تو در دیده من است

هر جا که هست پرتو روی حبیب هست

هرچند دورم از تو که دور از تو کس مباد

لیکن امید وصل توأم عنقریب هست‏

دوری ز خدمت تو ز نقصان شوق ماست

دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست

اظهار شوق این همه از فیض هرزه نیست

هم قصه غریب و حدیث عجیب هست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
کمال خجندی

گر جانب محب نظری با حبیب هست

غم نیست گر هزار هزارش رقیب هست

با کس مگو که چاره کنند درد عشق را

ای خواجه گر طبیب نباشد حبیب هست

سر در مکش ز ناله ما ای درخت ناز

[...]

حافظ

رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست

در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست

گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست

چون من در آن دیار هزاران غریب هست

در عشق، خانقاه و خرابات فرق نیست

[...]

فیض کاشانی

روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست

در پرده‏ای هنوز و صدت عندلیب هست‏

مردیم از فراق تو ای عیسی زمان

آیا ز خوان وصل تو ما را نصیب هست؟

هر جا روم خیال تو در دیده من است

[...]

مشتاق اصفهانی

گوشت کجا به ناله‌ام ای‌دل فریب هست

آن گلبنی که صد چو منت عندلیب هست

در وادیی که شوق بود راهبر چه باک

گر هر قدم هزار فراز و نشیب هست

دعوای ناتوانیت ای خسته کی سزاست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه