|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و ارتباط با خداوند و معصومین اشاره دارد. شاعر از خداوند میخواهد که او را به وصال و نزدیکی به خود برساند و اشاره میکند که رازهای عشق نباید با دشمنان در میان گذاشته شود. او همچنین از زاهدان میخواهد که او را به خلوت دعوت نکنند زیرا شوق معصومین را برتر میداند. شاعر توصیه میکند که دل همیشه در یاد و ذکر معشوق باشد و بیان میکند که هر کلامی که گفته میشود، باید به یاد ولی عصر و زمان او باشد. در نهایت، تاکید بر طاعت و عبادت جاودان دارد.
هوش مصنوعی: خوشی و نزدیکی با معشوق، برای من از عمر ابدی هم ارزشمندتر است. ای خدا، مرا به این نعمت برسان.
هوش مصنوعی: گفتن راز و حقیقت وجود او به دشمنان و مخالفان، بیهوده است؛ چرا که اسرار و محبتهای خاص بین دوستان باید محفوظ بماند و برملا نشود.
هوش مصنوعی: از زاهدان نخواه که مرا به جمعشان دعوت کنند، زیرا که شور و شوق من به مولایم تنها از آنجا برمیخیزد.
هوش مصنوعی: ای دل، همیشه در فکر و یاد خدا باش، زیرا که بندگی و اطاعت از او همیشگی و پایدار است.
هوش مصنوعی: هر کلامی که از تو برمیآید، نمایانگر سخن و نکتهای از آگاهی و قدرت زمانه و عصر حاضر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم عشقت ز گنج رایگان به
وصال تو ز عمر جاودان به
کفی از خاک کویت در حقیقت
خدا دونه که از ملک جهان به
اگر سازد وگر سوزد چنان به
نیم من در میان حق جاودان به
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
به شمشیرم زد و با کس نگفتم
که راز دوست از دشمن نهان به
به داغ بندگی مردن بر این در
[...]
وصال او زعمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
خزو دیبا زباغ و بوستان به
نخ و کمخا زراغ و گلستان به
بر آن سنجاب صوف سبز صدبار
[...]
که هر چیزی که هست اندر جهان به
بود کم گفتنش بسیار از آن به
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.