گنجور

 
امامی هروی

پناه تیغ و قلم آفتاب مشرق ملک

توئی که نور تو خورشید را بپوشاند

توئی که حرف مدیر تو هر سحر، گیتی

برای رفع حوادث بر آسمان خواند

کنار بحر زند موج ز آب دیده ی ابر

بگاه آنکه بیان تو شکر افشاند

هزار بار بهر دم زمانه دریا را

ز شرم بخشش دست تو آب گرداند

جهان پناها مدح تو و معانی من

بدولت ابد و عمر جاودان ماند

تو آسمان جلالی روا بود که مرا

عنایت تو ز دام زمانه برهاند

چو در عریء شکوهت سپهر سیر شود

زمین حضرت تو بیدقی فرو راند

که بی مراد مرا دائم از چه رو داد

که بیگناه مرا هر دم از چه رنجاند

ز حضرتیم چرا چند گاه نگذارد

بگوشه ایم چرا چند روز ننشاند

چرا ز چرخ شکایت کنم که گرد جهان

بسان دایه ام گرد نقطه گرداند

شود ملازم حضرت دلم به بنیادی

نظام ملک مهان گر سری بجنباند

همیشه تا بقیاس خرد درست شود

که چرخ داده ی خویش از زمانه بستاند

زمین قدر ترا بر سپهر دستی باد

که در مراتب تو آسمان فرو ماند

مباد خاطر مداحت از مدیح تو خرد

که گنده پیر جهان قدر او نمی داند

بنعمت تو که باد آنکه ز آستان تواش

شکوه جاه تو گه گه چه کنم می راند

که پای جانش تا در رکاب جسم بود

عنان همت ازین آستان نگرداند

تو کامران و نکو نام در زمانه بمان

که در جهان ز تو نام نکو همی ماند

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
انوری

مرا مرنجان کایزد ترا برنجاند

ز من مگرد که احوال تو بگرداند

در آن مکوش که آتش ز من برانگیزی

که آب دیدهٔ من آتش تو بنشاند

اگر ندانی حال دلم روا باشد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
خاقانی

خدای داند معنی میان نطفه نهادن

به دست مرد جز این نیست کآب نطفه براند

از آفتاب وهوا دان که تخم یابد بالش

ز برزگر چه برآید جز آنکه تخم فشاند

حلال زادهٔ صورت چه سودمند که فعلش

[...]

ظهیر فاریابی

خدیو عرصه ملک و پناه دولت و دین

که عقل محض سلیمان ثانیت خواند

تویی که پنجه زور آزمای کین توزت

به قهر جرم زمین را ز جا بجنباند

سنان رمح تو بالا نشین شده چه عجب

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ایا شهی که ضمیرت بچشم گوشۀ فکر

رموز غیب ز لوح ازل فروخواند

نسیم لطف تو اومید را روان بخشد

خیال تیغ تو اندیشه را بسوزاند

زهر زمین که غبار نیاز برخیزد

[...]

سعدی

کسی که روی تو دیده‌ست حال من داند

که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند

مگر تو روی بپوشی و گر نه ممکن نیست

که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند

هر آفریده که چشمش بر آن جمال افتاد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه