گنجور

 
امامی هروی

کای پریچهره مست خواب و خمار

ای تو بهتر ز لعبتان تتار

مقد لؤلؤ نموده از یاقوت

لعل شکر گشاده از گفتار

آب حیوانش بر دو گوشه ی لعل

نظم پروپنش در دو دانه فار

سمنش رخ کشیده در سنبل

سنبلش رنگ داده بر گلنار

کرده بر طرف آفتاب پدید

سیر ماهش هلالی از زنگار

رخش از زلف ماه در عقرب

زلفش از چهره مار در گلزار

عار او در پناه بدر منیر

ماه او در ثعاب مشک تتار

آفت از شور سنبلش در شهر

فتنه از دست نرگسش در کار

ساغری نیم مست عربده جو

هندوئی پیچ پیچ و آینه دار

با رخی کافتاب پیش رخش

کرد از شرم روی در دیوار

از در حجره ام در آمد و گفت

کای بر اسب سخن چو روح سوار

گرچه امروز در بساط زمین

جز تو کس را نباشد این احضار

که کند کشف در معانی بکر

تا حجاب تراکم اطوار

خرده بین ضمیر وقادش

در پس پرده های غیب اسرار

بیتکی چند کرده ام ترکیب

به ز ترکیب عذب تو بسیار

در مدیح پناه پشت صدور

آن زمین حلم آسمان مقدار

صاحب تیغ و خامه کز قلمش

خضر ز آب حیات کرده کنار

صدر اعظم شهاب دولت و دین

قبله قدوه و صدور کیار

گهر نظم آبدار مرا

بزبانی چو آب گوهربار

بر خداوند خویش خواند و بداد

داد این قطعه آن بت عیار

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

بر رُخَش زلف عاشق است چو من

لاجرم همچو منش نیست قرار

من و زلفین او نگونساریم

او چرا بر گل است و من بر خار؟

همچو چشمم توانگر است لبم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
دقیقی

زان مرکّب که کالبد از نور

لیکن او را روان و جان ازنار

زان ستاره که مغربش دهنست

مشرق او را همیشه بر رخسار

عنصری

بارگی خواست شاد بهر شکار

بر نشست و بشد بدیدن شار

فرخی سیستانی

ای دل نا شکیب مژده بیار

کامد آن شمسه بتان تتار

آمد آن سرو جلوه کرده به ناز

آمد آن گلبن خمیده ز بار

آمد آن بلبل چمیده به باغ

[...]

منوچهری

هست ایام عید و فصل بهار

جشن جمشید و گردش گلزار

ای نگار بدیع وقت صبوح

زود برخیز و راح روح بیار

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه