کای ضمیرت با بر گوهر بار
برده تاب نجوم و آب بحار
سخنت راز وحی را تفسیر
قلمت نقش غیر را پرگار
گفت از جود، حاتم طائی
دلت از علم، حیدر (ع) کرار
اولیای ترا ز گردش چرخ
دیده ی بخت جاودان بیدار
روز جاه تو زیور ایام
دور حکم تو زبده ی ادوار
هم ز دست تو برق گوهر فتح
روز بدخواه کرده روز شمار
هم ز شست تو مرغ دانه ی روح
چار پر گشته وانگهی طیار
روز هیجا چو بر کشد ز نیام
دست شمشیر خسروان آثار
گر نگردد ز بیم او پنهان
گر نخواهد ز تاب او زنهار
بگسلد روح روزگار ز جسم
بر کشد پود کائنات ز تار
بر سر بدسکال دین چو نهد
آب رخسارش آتشین دستار
همه دشوار ملک ازو آسان
همه آسان خلق ازو دشوار
نیم جان گوید از زبان عدوت
چون بر آری روانش از بن و بار
مرگ را شد روان ز نایره آب
اجل آمد برون ز پوست چو مار
گرچه دریای خون بجوش آورد
بر در کازرون گه پیکار
گرچه در پای کرد کوه هنوز
موج خون زو همی رسد به حصار
قطره آب باشد اندر بحر
در کفش روز رزم و ساعت کار
دامنش پر ز گوهر است که هست
روز رزم تواش بدریا بار
ای بفضل و بزرگی از وزراء
گشته ممتاز و در زمانه مشار
بی تکلف بپایه تو، که باد
درت از جاه وجود برخوردار
دستم طبعم نمی رسد که رسید
تا بافلاک پایه اشعار
هنرت چون مکارم صدریست
بر تر از ذروه ی قیاس شمار
که فرود زمین حضرت اوست
اوج قدر اکابر و اخیار
سعد دین، فضل زمان و زمین
همچو من عاجز از ثناش هزار
دین پناهی که نوک خامه اوست
فیض بخش خرد پذیر فتار
ای ز آب زمین دولت تو
پر ز نورند انجم سیار
وی که بی نظم و نثر تو نبود
عالم علمرا شعا رود ثار
ای بتحسین زبان تیر سپهر
برده از خامه تو چون سوفار
علم، اندر هوای سایه تست
سایه بر وی فکن، بهانه میار
اندرین هفته همتت که سپهر
باد مأمور امر او هموار
با خود از روی تجربت می گفت
کای دل عیش جوی باده گسار
گرچه هنگام عشرتست و صبوح
خاصه با نعمه ی چکاوک و سار
گرچه سرمست رنگ و بوی گلند
تخت بزاز و کلبه عطار
بی رضای خدایگان صدور
نبود فیض روح نوش گذار
گرچه جز غم نبوده حاصل عمر
سر از آن چون بدین رسد بردار
در گرفت این حدیت و حالی گشت
قدم همت سپهر سپار
ای سحاب مطیر کلک تو را
درّ مکنون مقاطر اقطار
وی فسرده ز بخششت کانرا
خون یاقوت در تن احجار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعری بزرگ به توصیف مقام و ویژگیهای شخصیتی یک فرد برجسته میپردازد. شاعر میگوید که وجود این فرد با طلا و جواهر مقایسه میشود و او نماد علم و دانش است. به حاتم طایی و علی (ع) اشاره میکند و بیان میکند که این فرد، مجموعهای از فضایل و ویژگیهای برتر را به ارث برده است. او به عنوان یک ولی الهی دارای قدرتی است که میتواند مشکلات را حل کند و مردم را از دشواریها نجات دهد.
شاعر از عظمت و اثرگذاری او در جامعه و زمانهاش سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که بدون وجود او، علم و نظم به هم میخورد و سیارهها در مدار خود نمیتوانند بچرخند. در نهایت، شاعر از او به عنوان یک منبع خیر و برکت یاد میکند و بر این نکته تأکید میکند که حتی اگر عمرش پر از غم باشد، دستیابی به علم و فهم الهی، او را از دیگران ممتاز میسازد.
هوش مصنوعی: ای جان تو که در خود دُر و گوهرهای باارزش نهفتهای، تو تابش ستارگان و جلال دریاها را به دوش میکشی.
هوش مصنوعی: سخنان تو معانی عمیق و پنهان را توضیح میدهند و نوشتههایت به کمک دقت و حسابگری، تصاویری تازه و زیبا خلق میکنند.
هوش مصنوعی: حاتم طایی به خاطر سخاوت و بخشندگی معروف است، در حالی که علی (ع) به خاطر علم و داناییاش شناخته میشود. این جمله نشان میدهد که در وجود تو، هم ویژگیهای نوعدوستی و بخشندگی وجود دارد و هم علم و دانش.
هوش مصنوعی: دوستان و یاران تو از چرخ گردش روزگار و بیوفایی قسمت همیشه هوشیار و آگاه هستند.
هوش مصنوعی: در روزگار شکوه و عظمت تو، روزها زینت مییابند و فرمان تو برترین انتخاب از میان دورانهاست.
هوش مصنوعی: به خاطر دست تو، جوهر پیروزی در روز بدخواهی، به حساب روزها افتاده است.
هوش مصنوعی: از دست تو، مرغی که روحش از دانهی تو تغذیه میکند، چهار پر شده و سپس پرواز کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که روز نبرد بهوجود میآید و شمشیرهای پادشاهان از غلاف بیرون میآید، نشانههای قدرت و شکوه آنها نمایان میشود.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر ترس او پنهان نشود و اگر از شدت عشق او نگران نباشد، به خود زنهار بده.
هوش مصنوعی: روح روزگار از بدن جدا شود و ساختار جهان را از هم بگسلاند.
هوش مصنوعی: وقتی کسی که دینش خوب نیست، آب بر روی چهرهاش میریزد، به مانند آتش زدن یک دستار میشود.
هوش مصنوعی: همه چیز در دنیا به خاطر او آسان میشود، اما مشکلات و سختیها برای انسانها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: نیم جان میگوید: اگر تو بتوانی روح دشمن را از عمق وجودش خارج کنی، چه بر سر او خواهد آمد.
هوش مصنوعی: مرگ به مانند آتش ناگهانی ظاهر شد و مانند ماری که از پوست خود خارج میشود، به زندگی خاتمه داد.
هوش مصنوعی: اگرچه دریاهای خون در میدان جنگ در کازرون به جوش میآیند، اما این نبرد هنوز ادامه دارد.
هوش مصنوعی: هرچند کوهستان هنوز هم از خون او به دیوارها میرسد و نشان از مبارزات و سختیها دارد.
هوش مصنوعی: در روز نبرد و زمان کار، انسان مانند یک قطره آب است که در دریا قرار دارد.
هوش مصنوعی: دامن او پر از جواهرات و ارزشهاست، چون در روز نبرد، او مانند دریا غنی و پربار است.
هوش مصنوعی: تو به خاطر لطف و بزرگیات از دیگر وزیران متمایز شدهای و در زمانهات جایگاه ویژهای داری.
هوش مصنوعی: بدون هیچ زحمتی به مقام تو میرسم، زیرا وجودت همچون بادی است که به من نیرو و قدرت میدهد.
هوش مصنوعی: دست من به آثار و ایدههای بلند و برجسته نمیرسد و نتوانستهام با آنچه در اوج هنر و شعر وجود دارد، رقابت کنم.
هوش مصنوعی: هنرت همچون بهترین ویژگیها و صفات انسانی است که بالاتر از تمام معیارهای سنجش و مقایسه قرار دارد.
هوش مصنوعی: زمین محل نزول و حضور اوست و جایگاه برجستگان و نیکان است.
هوش مصنوعی: سعد دین میگوید که از آن جایی که فضیلت و بزرگی او در زمان و مکان بینظیر است، حتی من که در ستایش او ناتوانم، نمیتوانم به درستی ارزش او را بیان کنم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دین و مذهب، مانند پناهگاهی است که از نیکی و حکمت پر شده و انسانها میتوانند از آن بهرهمند شوند. این نصیحت و معنویت به افراد کمک میکند تا خردمندانهتر عمل کنند و از فیض و برکت دین بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: ای تو که چون آب زمین، برکت و نورانی، ستارههای سیار نیز تحت تاثیر نور تو هستند.
هوش مصنوعی: شخصی که در علم و دانش به صورت منظم و با نثر خوب فعالیت نمیکند، در حقیقت در دنیای علم و معرفت هیچ گونه تاثیری ندارد.
هوش مصنوعی: ای زبان تو مانند تیر آسمان است که با نازکی و زیبایی خاصی، از دست تو صادر شده است.
هوش مصنوعی: علم، همچون سایهای است که بر روی توست؛ بنابراین آن را به خود نگیر و بهانهای برای آن نیاور.
هوش مصنوعی: در این هفته، تلاش و عزم توست که آسمان به تو مدد میرساند و کارهایت را آسان میکند.
هوش مصنوعی: با توجه به تجربهات، به خودت بگو که ای دل، به دنبال لذت و خوشی باش و از شرابنوشی بهره ببر.
هوش مصنوعی: هرچند که زمان جشن و شادمانی است و خاصه در همراهی با نعمت پرندگان چکاوک و سار،
هوش مصنوعی: با وجود اینکه تحت تأثیر زیبایی و عطر گلها هستم، اما احساس نمیکنم که مقید به زندگی در قصرهای ثروتمندان یا کلبههای ساده عطارها باشم.
هوش مصنوعی: بدون رضایت خداوند، هیچ نوع فیض و برکتی به وجود نمیآید.
هوش مصنوعی: اگرچه در تمام عمر هیچ دستاوردی جز گزند و غم نداشتهام، اما وقتی به این مرحله میرسم، زندگی را رها کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا به وضوح نشان داده میشود که با افزایش تلاش و اراده، مراحل دشواری را پشت سر گذاشته و پیشرفتهایی در زندگی حاصل میشود. این مسیر ممکن است با چالشها و سختیها همراه باشد، اما هر تلاش و قدم مثبت در راستای هدف، نتیجهای در پی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: ای ابر بارانزا، قلم تو را در گنجینهای پر از جواهرات پنهان قرار نده.
هوش مصنوعی: او از بخشش تو غمگین است زیرا که خون یاقوت در دل سنگها وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رُخَش زلف عاشق است چو من
لاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گل است و من بر خار؟
همچو چشمم توانگر است لبم
[...]
زان مرکّب که کالبد از نور
لیکن او را روان و جان ازنار
زان ستاره که مغربش دهنست
مشرق او را همیشه بر رخسار
بارگی خواست شاد بهر شکار
بر نشست و بشد بدیدن شار
ای دل نا شکیب مژده بیار
کامد آن شمسه بتان تتار
آمد آن سرو جلوه کرده به ناز
آمد آن گلبن خمیده ز بار
آمد آن بلبل چمیده به باغ
[...]
هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.