که میبرد سخنی از زبان ابن یمین
بدانجناب که اقبال زیبدش فراش
خجسته در گه شاهنشه زمین و زمان
که هست بر در او شاه انجم از او باش
ستوده خسرو افاق تاج دولت و دین
که بادتا بابدبر سریر ملک بقاش
بروز رزم بود تیغش آب آتشبار
بگاه بزم بود کلکش ابر گوهر باش
بگوید ار چه که دور فلک بکامم نیست
ولی چه باکم ازو هر چه هست گومیباش
بدولت تو برین آستان همیشه مرا
مرتبست و مهیا همیشه وجه معاش
سپهر نیز تفاوت نمیکند چندان
اگر بصلح بود با من ار کند پرخاش
ولی بخانه رها کرده ام یتیمی چند
ضعیف و بیحد و بیمر چو دانه خشخاش
اگر چه اهل صلاح اند جمله لیک ز فقر
شدند بی سرو سامان چو مردم قلاش
فتاده اند کلحم علی و صم جایع
نه هیچ صامت و ناطق نه هیچ نقد و قماش
منم حواله گه رزق انضعیفی چند
که کاش نیستمی و چه سود گفتن کاش
ز بینوائی ایشان چو یاد میارم
همی رسد بدل من هزار گونه خراش
بلطف شاملت ای شاه بنده را در یاب
که تا نهفته نیازی من نگردد فاش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از ابن یمین به زبان تمجید و ستایش از یک پادشاه نوشته شده است. او به زیبایی و عظمت پادشاهی اشاره میکند و میگوید که برای او همیشه احترام و وفاداری وجود دارد. شاعر از سختیهای یتیمان و افراد ضعیف در جامعه صحبت میکند و بیان میکند که اگرچه آنان اهل صلاح و نیکوکاریاند، اما به دلیل فقر و بیسر و سامانی وضعیت خوبی ندارند. او از پادشاه درخواست میکند که به این افراد نیازمند کمک کند و متذکر میشود که عدم توجه به این نیازها ممکن است مشکلات بیشتری را به وجود آورد. در نهایت، شاعر بر لزوم رسیدگی به وضعیت یتیمان و فقرا تاکید میکند و به پادشاه اشاره میکند که نیاز او در درخواست برای یاری، باید به صورت پنهان بماند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که کسی از زبان ابن یمین سخنی را بیان میکند که در شأن و مقام افراد بزرگ است، بهطوری که شایسته است فرصتی برای او فراهم شود.
هوش مصنوعی: در زمان و مکان خاصی که پادشاه بزرگ در آن حضور دارد، شادی و خوشبختی موج میزند و حتی ستارههای آسمان نیز به خاطر او در انتظار ایستادهاند.
هوش مصنوعی: ستایش شده است پادشاهی که به عنوان نشانهای از قدرت و دین، بر تخت سلطنت نشسته و امیدواریم که تا ابد بر جای خود باقی بماند.
هوش مصنوعی: در زمان جنگ، شمشیر او مانند آبی در میان آتش میدرخشد و در زمان شادی و جشن، مانند ابری پر از جواهر میباشد.
هوش مصنوعی: بگوید هرچند که ستارهها و روزگار بر وفق مرادم نیست، اما من نگران نیستم و به هر چیزی که هست راضیام.
هوش مصنوعی: به خاطر نعمت و لطف تو، همیشه در این بارگاه برای من فضایی مهیا و آماده است و نیازهای معیشتیام به آسانی فراهم میشود.
هوش مصنوعی: آسمان هم چندان اهمیتی نمیدهد اگر با من صلح باشد یا اینکه با من دعوا کند.
هوش مصنوعی: من در خانه رها کردهام چند یتیم ضعیف و ناتوان که به اندازه دانههای خشخاش بیپناه و بینصیب هستند.
هوش مصنوعی: هرچند که همه آنها اهل نیکی و صلاح هستند، اما به خاطر فقر و نداری، بدون ترتیب و برنامهای، مانند مردمی که لباسهای کهنه و پاره دارند زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: در اینجا به وضعیتی اشاره شده است که همه چیز در بیتحرکی و سکوت به سر میبرد. گویا افراد یا موجودات، چه سخنگو و چه خاموش، هیچ گونه عمل یا تأثیری ندارند و تنها مشغول تماشای یکدیگر هستند. از سوی دیگر، وضعیتی از ناتوانی در نقد و بررسی یا تجزیه و تحلیل نیز وجود دارد، که به سختی میتوان چیزی را جدی گرفت یا درک کرد. در کل، تصویر یک فضای بیحرکت و خالی از زندگی و ارتباطات برقرار است.
هوش مصنوعی: من چیزی بیشتر از این نمیخواهم که ای کاش هرگز وجود نداشتم، زیرا هیچ فایدهای ندارد که فقط بگویم کاش.
هوش مصنوعی: وقتی به فقر و مشکلات آنها فکر میکنم، احساسی پر از درد و رنج در دل من شکل میگیرد که به هزار شکل خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، با لطف و محبتت بندهات را دریاب، تا نیازی که در دل دارم، پنهان نماند و چیزی از آن فاش نشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به آب ماند یار مرا صفات و صفاش
که روی خویش ببینی چو بنگری بقفاش
ز بوی و خوبی جعد و دو زلف مشکینش
ز رنگ و گردن و گوش و دو عارض زیباش
نگار خانهٔ چین است و ناف آهوی چین
[...]
حیات را چه گوارنده تر زآب ولیک
کسی که بیشترش خورد بکشد استسقاش
قسم بواهب عقلی که پیش رای قدیم
یکیست چشمه خورشید و سایه عنقاش
همیشود بیکی امر او چو سایه بچاه
در آبگون قفس این آفتاب آتش پاش
که هست طبع جمال آفتاب تأثیری
[...]
قسم به واهب عقلی که پیش علم قدیم
یکی است چشمه خورشید و سایه عنقاش
زمین شود ز یکی امر او چو سایه چاه
در آبگون قفس این آفتاب آتش پاش
که هست طمع جمال آفتاب تأثیری
[...]
خدایگان جهان شهریار دریا دل
توراست دست گهر بخش و لفظ لؤلؤ پاش
بر اسمان و زمین دست مطلق است تو را
که از وظیفه جود تو یافتند معاش
گهی به پنجه هیبت دل جهان بشکن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.