|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به این موضوع اشاره دارد که اگر زندگی به شما نعمت و خوشی میدهد، از آن بهرهمند شوید و به دوستانتان نیز کمک کنید. اما اگر چیزی برخلاف میل شما پیش بیاید، نباید ناراحت شوید و نه خود را آزار دهید و نه دیگران را. چون روزگار همیشه در حال تغییر است و هیچ چیزی دائمی نیست؛ نه مال و مقام و نه زیبایی و شهرت. به همین دلیل، بهتر است با زمانه سازگار باشید و در برابر تغییرات آن احساس اندوه نکنید.
هوش مصنوعی: اگر زندگی راحتی و ثروتی به تو عطا کرد، از آن بهرهبرداری کن و از نعمتها بپوش و بخور. همچنین به دوستانت از آنچه در اختیارت هست، هدیه بده و چیزی که برایت باقی مانده را تقسیم کن.
هوش مصنوعی: اگر کسی با رنگ و بوی خودش آهنگی بسازد که به سلیقه تو نیامده، ناراحت نشو و خودت هم دیگران را ناراحت نکن و جان و دل خود را به خاطر آن نکاوش.
هوش مصنوعی: زمانه هجرت و تغییرات ناگهانی است؛ در آن لحظه هیچچیز از مال و مقام و بزرگی و ناز و arrogance باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: اگر دنیا با تو همکاری نمیکند، تو سعی کن با دنیا سازگار شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
[...]
اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد
بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز
من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
بهشت وار شد از نوبهار گیتی باز
در بهشت بر او کرد چرخ گوئی باز
درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ
شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
سرشگ ابر کند هر فراز را چو نشیب
[...]
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.