گنجور

 
ابن یمین

برهان دین و حجت اسلام خواجه نصر

ای منظر تو مظهر الطاف کردگار

وی آنکه خاکپای ترا شاه اختران

زیبد که تاج سر کند از بهر افتخار

من بنده در مدایح سلطان معز دین

گفتم قصیده ئی خوش و مطبوع و آبدار

اول بر آستان تواش عرضه داشتم

بردی بر آسمانش ز تحسین بیشمار

و آخر نگشت خاطر تو ملتفت بد آنک

شعرم بفر مدحت شه یابد اشتهار

زینرو چو زر ناسره در دست من بماند

هر چند بود پاکتر از در شاهوار

آری بهر کجا که روم حرفه الادب

باشد مرا ملازم و همراه و یار غار

ور نیست حرفه الادب آخر ز بهر چیست

کین بنده را ز صدمت احداث روزگار

پیوسته با عنایت چون تو مر بیئی

چون خال و زلف سیمبرانست حال و کار

شعر مرا که عرصه عالم فرو گرفت

مانند صیت معدلت شاه کامکار

حقا که در جناب افاضل مآب تو

دارم طمع که بهتر ازین باشد اعتبار

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

ای خواجه، این همه که تو بر می‌دهی شمار

بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار

مار است این جهان و جهانجوی مارگیر

از مارگیر مار برآرد همی دمار

کسایی

نیلوفر کبود نگه کن میان آب

چون تیغ آب‌داده و یاقوت آبدار

همرنگ آسمان و به کردار آسمان

زردیش بر میانه چو ماه ده و چار

چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کسایی
عنصری

از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار

در دست مشک دارم و در دیده لاله زار

بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ

با لاله کار دارم از آن روی لاله کار

ماندست چون دل من در زلف او سیر

[...]

فرخی سیستانی

یکروز مانده باز زماه بزرگوار

آیین مهر گان نتوان کرد خواستار

آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش

با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار

ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
عسجدی

باران قطره قطره همی بارم ابروار

هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار

ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل

ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار

یاری که ذره ذره نماید همی نظر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه