دوش در راه خیالت عجز شوق آهنگ داشت
سعی جولانی که نازشها به پای لنگ داشت
دل به ذوقِ جلوهات با عالمی کردهست صلح
ورنه این شخص جنون با سایهٔ خود جنگ داشت
در گلستانی که حیرت فرش جولان تو بود
چشم هر برگ گل آشوب از غبار رنگ داشت
بیتو از هر قطره اشکم ریخت رنگ نالهای
آرزو در پردهٔ چشمم عجب آهنگ داشت
اینهمه دام خیالاتی که بر هم چیدهایم
نیست جرم ما و تو معجون هستی بنگ داشت
جور گردون هم نکرد اصلاح سختیهای دل
آسیا زین دانه گویی زیر دندان سنگ داشت
با همه شور هوس بیحستر از آیینهایم
حیرت آن جلوه ما را اینقدرها دنگ داشت
خامشیهایش هجوم آباد چندین شور بود
رنگ ناگردانده توفانکاری نیرنگ داشت
دل شکستم شور توفان هوسها آرمید
شیشهٔناخورده بر سنگانجمنرا تنگ داشت
عمر همچون سایه در اندیشهٔ غفلتگذشت
تا نمودی داشتم آیینهٔ من زنگ داشت
پایهٔ تعظیم ما را گردباد آیینه است
هرکه دامن از بساط خاک چید اورنگ داشت
شبکه حسنش بود بپدل غارتاندیش بهار
غنچه تا بیدار گشتن دامنی در چنگ داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات و تجربیات خود در مورد عشق و زیبایی صحبت میکند. او به عجز و شوق خود در خیال معشوق اشاره میکند و بیان میکند که دلش با زیباییهای معشوق در صلح است، هرچند با خود تضاد و جنگ دارد. در گلستان خیال، تمام زیباییها تحت تاثیر وجود معشوق قرار گرفتهاند.
شاعر از اشکها و نالههای بیمعنای خود میگوید و به پیچیدگیهای عشق و خیالاتی که در ذهنش به وجود آمده، اشاره میکند. همچنین، او به سختیهای زندگی و تأثیرات آنها بر احساساتش میپردازد، و به شکافتن دل در برابر طوفان هوسها اشاره میکند.
نهایتاً، شاعر به گذر عمر و اهمیت لحظهها در زندگی تأکید میکند و این که چگونه زیباییها و خاطرهها میتوانند در ذهن انسان حک شوند. به طور کلی، شعر توصیف عمیقی از عشق و تأثیرات آن بر دل و روح انسان است.
هوش مصنوعی: دیروز در مسیر خیال تو، شوق به شدت احساس میشد. سعی و تلاشی که برای رسیدن به تو داشتم، اما ناز و عشوههای تو به قدری بود که مانع من میشد.
هوش مصنوعی: دل به زیبایی و جلوهات شاداب و آرام شده است، وگرنه این شخص در گذشته با سایه خودش جنگ و نزاع داشت.
هوش مصنوعی: در باغی که زیبایی و شگفتی تو همهجا را پوشانده بود، هر برگ گل به خاطر وجود تو پر از رنگ و شور و حال بود.
هوش مصنوعی: بدون تو، هر بار که اشک میریزم، رنگی از آرزوی نالهام در چشمانم به وجود میآورد که واقعاً جادویی و دلنشین است.
هوش مصنوعی: این همه تصورات و خیالهایی که ساختهایم، نه گناه ماست و نه تو. همه اینها ترکیبی از وجود و هستی است که به وجود آمدهاند.
هوش مصنوعی: سختیها و مشکلات زندگی گرچه برطرف نشدهاند، اما گویی دل آدمی همچون دانهای زیر دندان سنگی قرار دارد و این وضعیت را تاب میآورد.
هوش مصنوعی: ما با وجود تمام اشتیاق و هوسهایمان، در عمق وجودمان به اندازه یک آیینه بیحس و سردیم؛ حیرت و شگفتی از آن جلوهای که داریم، ما را بسیار تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: خاموشیهای او، تلاطم و شور زیادی را به همراه داشتند، شور و شوقی که در رنگ و حال و هوایش تغییر نکرده بود و او در این خاموشیها به نوعی مهارت در فریب و نیرنگ دست یافته بود.
هوش مصنوعی: دل من در برابر آرزوهای بیپایان و وسوسهها شکسته شد. در این وضعیت، مانند شیشهای سالم که در میان سنگها قرار دارد، احساس میکنم که در دنیای پر از تنش و فراز و نشیب، به شدت آسیبپذیرم و در تنگنای مشکلات محاصره شدهام.
هوش مصنوعی: زندگی مانند سایهای سریع و بیخبر از غفلت گذشت و زمانی که به خود آمدم، متوجه شدم که آیینهام رنگ و غبار گرفته است.
هوش مصنوعی: ما با دیدن زیباییها و عظمت آنگونه که در آینه منعکس میشود، به تعظیم و احترام در میآییم. هر کسی که در زمین به کارهای نیک و اثرگذار پرداخته، از جایگاه خاص و ارزشمندی برخوردار است.
هوش مصنوعی: در شب که زیباییاش دلها را میرباید، بهار وقتی که غنچهها به زندگی باز میگردند، دامن زیبایی در دستانش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرگرانی زلف جانان با خط شبرنگ داشت
از پریشانی همی با سایهٔ خود جنگ داشت
حسن مستور تو از جامی که پنهان می زدی
شمع شوخی زیر دامان پرند رنگ داشت
با وجود آنکه خاک رهگذار او شدیم
[...]
تا جنون نقد بهار عشرتم در چنگ داشت
طفل اشکی همکه میدیدم به دامن سنگ داشت
عمری از فیض لب خاموش غافل زیستم
نغمهٔ عیش ابد این ساز بیآهنگ داشت
با همه وحشت غبار دامن خاکیم و بس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.