اندیشه در نزاکت معنی کمال داشت
حسن فروغ مهر نقاب هلال داشت
شیرازهٔ غبار هوسگشت خجلتم
خاکم تسلی از عرق انفعال داشت
دل رفت از برم به فسون هوای وصل
این غنچه درگشودن آغوش بال داشت
از خودرمیده نیست عروج دماغ من
جامم نظر زگردش چشم غزال داشت
تخم ادب به ریشهٔ شوخی نمیزند
موجگهر زبانی اگر داشت لال داشت
حسنت به داد حیرت آبینه میرسد
آخر لب خموشی ما هم سؤال داشت
دل را غم وداع تو در خون نشانده بود
حال خوشی نداشتکهگویم چه حال داشت
درکیش عشق ساز رهایی ندامت است
افسوس طایریکه به دام تو بال داشت
پرگویی من آفت آگاهی دل است
آیینه بود تا نفسم اعتدال داشت
مردیم و از غبار دو عالم به در زدیم
ای عافیت ببالکه هستی وبال داشت
غارتگر بهار نشاطم شکفتگیست
تا غنچه بود دل چمنی در خیال داشت
بیدل هزار جلوه در آیینهات گذشت
آن شخصکوکه این همه عرض مثال داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات عمیق انسانی در رابطه با عشق و کمال میپردازد. شاعر به طور نمادین به زیبایی و لطافت عشق اشاره میکند، و از غم و اندوه ناشی از وداع و جدایی میگوید. او درد و خجالت ناشی از احساساتش را توصیف میکند و از حسرتها و ناکامیها سخن میگوید. در نهایت، شاعر به تمنای آزادی و رهایی از قید و بند عشق اشاره میکند و از حالتهای مختلف دل، مانند حیرت و افسوس، بحث میکند. شعر احساسات پیچیده انسانی را به تصویر میکشد و تأکید بر زیبایی و در عین حال تلخی عشق دارد.
هوش مصنوعی: اندیشه در ظرافت و لطافت به کمال و زیبایی میرسد. همچنین، زیبایی و درخشش او مانند نوری است که از پشت پرده هلال ماه میتابد.
هوش مصنوعی: غبار آرزوی من به هم ریخته است و من در مقابل فکرهای پشیمانام شرمندهام، اما خاک بودنم به من آرامشی میدهد که از ناتوانیام میگیرم.
هوش مصنوعی: دل من به شدت تحت تاثیر زیبایی و جاذبههای وصل است و این غنچه که به آرامی در حال شکفتن است، نشان از امید و آرزوهای تازه دارد.
هوش مصنوعی: آدمی که در دلش، آرامش و زیبایی وجود دارد، به بالارفتن و عروج نمیرسد، همانطور که رخسار من در سایهی نگاه غزالی زیباست.
هوش مصنوعی: ادب و احترام نمیتواند از سر شوخی و بیاحترامی به وجود آید. اگر زبانی به حقیقت داشت، لال بودنش بهتر از زبانی بیادب بود.
هوش مصنوعی: زیبایی تو به قدری چشمنواز است که حتی آبها را هم به حیرت میآورد. در نهایت، سکوت ما هم پرسشهایی دارد.
هوش مصنوعی: دل به خاطر خداحافظیات بسیار ناراحت و غمگین بود. حالش آنقدر بد بود که نمیتوانم بگویم چقدر حالش خراب بود.
هوش مصنوعی: در عشق، احساس آزادی و رهایی باعث پشیمانی است، افسوس به حال پرندهای که با بالهای خود در دام تو گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: زیادهگویی من باعث مختل شدن آگاهی قلبم میشود؛ این آینهای بود که تنها زمانی درست نشان میدهد که نفس من در حالت تعادل باشد.
هوش مصنوعی: ما از غبار و مشکلات این دو جهان رها شدیم، ای آرامش! خوشحال باش که زندگی خود باری داشت.
هوش مصنوعی: دزد بهار و شادی من، زمانی که جوانی و تازگیام را از دست دادهام، احساس میشود. تا وقتی غنچه بودم، دلم در خیال یک دشت سرسبز و زیبا بود.
هوش مصنوعی: بیدل، با زیباییهای فراوانی که دارد، در مقابل تو نمایان شده است؛ اما این تنها کسی است که میتواند این همه مثال و نشانه را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب دیده ام مشاهده ی آن جمال داشت
هرچند گریه کرد و لیکن وصال داشت
از نازکی نداشت تنش طاقت نظر
حیران آن گلم که چه نازک نهال داشت
رخ بر فروز بر همه کس تا ابد بتاب
[...]
گل بس که شرم ازان رخ پر خط و خال داشت
آیینه در کف از عرق انفعال داشت
از چشم دام می کند امروز خوابگاه
مرغی که وحشت قفس از نفس بال داشت
فیروز جنگ گشت دل شیشه بار ما
[...]
در وادیی که قدرت عجزم کمال داشت
بالیدگی چو آبلهام پایمال داشت
سیراب نازم از دل بیمدعای خویش
گوهربه جیب صافی مطلب زلال داشت
کردیم سیر وادی وحشت .سواد عشق
[...]
تا بود داغها، دل آزرده حال داشت
این مرغ پرشکسته، چمن زیر بال داشت
در گلشن از جمال تو، ای آفتاب روی
شبنم نبود، گل عرق انفعال داشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.