گنجور

 
بیدل دهلوی

به سودای بهار جلوه‌ات عمریست‌گریانم

پر طاووس دامانی‌که نم چیند ز مژگانم

لبم از شکوه مگشا تا نریزی خون حسرت‌ها

خموشی پنبه‌ است امشب جراحتهای پنهانم

جنون‌ کو تا غبار دستگاه مشربم‌ گیرد

که دامنها فرو رفته‌ست در چاک گریبانم

گداز انفعالم مانعست از هرزه گردیها

به این نم یک دو دم شیرازهٔ خاک پریشانم

دل هر ذره رنگ خانهٔ آیینه می‌ریزد

به دیدار تو گر خیزد غبار از چشم حیرانم

چوگل هر چند فرصت غیر تعجیلم نمی‌خواهد

بهار عالمی طی می‌شود تا رنگ گردانم

کدورت بر نمی‌دارد دماغ انتظار من

محبت می‌دهد ساغر ز چشم پیر کنعانم

سببها پر فشانست از نوای ساز رسوایی

هم ندارم اینقدر بهر چه عریانم

نه من از خود طرب حاصل‌، نه غیر از وضع من خوشدل

همان در خانهٔ مفلس‌ فضولیهای مهمانم

مزاح وحشت اجزایم تسلّی بر نمی‌دارد

به‌گردون می‌برم چون صبح‌ گردی راکه بنشانم

به یک وحشت ز چندین مدعا قطع نظر کردم

جهان در طاق نسیان نقش بست از چین دامانم

ز حرف پوچ بی‌مغزان سراپا شورشم بیدل

ز وحشت چاره نبود همچو آتش در نیستانم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سنایی

دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم

گهی رنجی نهد بر دل گهی بی جان کند جانم

به درد دل شدم خرسند که جز او نیست دلبندم

به رنج تن شدم راضی که جز او نیست جانانم

به بازی گفتمش روزی که دل بر کن کنون از من

[...]

انوری

ترا من دوست می‌دارم ندانم چیست درمانم

نه روی هجر می‌بینم نه راه وصل می‌دانم

نپرسی هرگز احوالم نسازی چارهٔ کارم

نه بگذاری که با هرکس بگویم راز پنهانم

دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مولانا

درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم

مرا می خواند آن آتش مگر موسی عمرانم

دخلت التیه بالبلوی و ذقت المن و السلوی

چهل سال است چون موسی به گرد این بیابانم

مپرس از کشتی و دریا بیا بنگر عجایب‌ها

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

قضای عهدِ ماضی را شبی دستی برافشانم

چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد

تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم

دلم صد بار می‌گوید که چشم از فتنه بر هم نِه

[...]

حکیم نزاری

مرا دیوانه می خوانند و با دیوانه می مانم

ز خود بیگانه می دانند و هم من نیز می دانم

اگر با بت منم اینم وگر در کعبه بنشینم

نه مرد مذهب و دینم نه اهل کفر و ایمانم

چو در بت خانه افتادم ز دیگر خانه آزادم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه