گنجور

 
بیدل دهلوی

هیهات تا که از نظرم رفت دلبرم

من خاک ره به سر چه‌کنم خاک بر سرم

پوشید چشم از دو جهان ‌گرد رفتنش

آیینه نقش پاست به هر سو که بنگرم

بیمار یأس بر که برد شکوهٔ الم

داغم ز ناله‌ای که تهی کرد بسترم

زبن عاجزی ‌کسی چه به حالم نظر کند

سوزن به دیده می‌شکند جسم لاغرم

فریاد من ز شمع به‌گوش ‌که می‌رسد

هر چند بال ناله‌کشم رنگ بی‌پرم

گرمی در آتش تب و تابم نفس‌ گداخت

خاکستری مگر بکشد در ته پرم

جیب ملامتم زتظلم بهانه جوست

مژگان ‌به هر که باز کنم سینه می‌درم

در دامنی‌ که دست زنم از ادب شلم

بر وعده‌ای که گوش نهم از حیا کرم

اکنون‌ کجاست حوصله و کو امید عیش

می پیش ازبن نبود که کم شد ز ساغرم

ای‌کاش در عدم به سراغم رضا دهند

تا من بدان جهان دوم و بازش آورم

بر فرق بیکسم‌ که نهد دست داغ دل

در ماتمم که گریه کند دیدهٔ ترم

بیدل کجا روم ز که پرسم مقام یار

آواره قاصد نفسم نامه می‌برم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

. . . ری به . . . ن خر سر خمخانه در برم

تا عاقبت کجا رسد اینکار بنگرم

آن خر سری که شعر سراید بلحن خر

پالیز شاعری را گوید . . . ر خرم

یعنی ز من بجوشد هر شاعری که هست

[...]

انوری

تا آمد از عدم به وجود اصل پیکرم

جز غم نبود بهره ز چرخ ستمگرم

خون شد دلم در آرزوی آنکه یک نفس

بی‌خار غم ز گلشن شادی گلی برم

پیموده گشت عمر به پیمانهٔ نفس

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم

وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم

روزی بخشم بشکنم این مهر مهر تو

وین پرده کبود تو بر یکدگر درم

از دور تو چه باک که من قطب ثابتم

[...]

مجیرالدین بیلقانی

هر شب که سر به جیب تحیر فرو برم

ستر فلک بدرم و از سدره بگذرم

اندر بها ز گوهر عالم فزون بود

هر در که من ز بحر تفکر بر آورم

عنقا شوم به مغرب عزلت که آفتاب

[...]

سید حسن غزنوی

داند جهان که قره عین پیمبرم

شایسته میوه دل زهرا و حیدرم

دریا چو ابر بار دگر آب شد ز شرم

چون گشت روشنش که چه پاکیزه گوهرم

دری پر از عجایب دریا شود به حکم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه