همچو شمع از خویش بر اندازِ وحشت برترم
بسکه دامن چیدم از خود زیر پا آمد سرم
ناامیدیهای مطلب پُر نزاکتنشئه بود
از شکست آبرو لبریزِ دل شد ساغرم
هر بن موی مرا با آه حسرت چشمکی است
سرمهها دارد ز دود خویش چشمِ مجمرم
در غبار نیستی هم آتشم افسرده نیست
داغ چون اخگر نمکسود است از خاکسترم
میگشایم سر به مُهر اشک طومار نگاه
نیست بیرونِ گره یک رشته موج گوهرم
همچو آن کلکی که فرساید به تحریر نیاز
نگذرم از سجدهات چندانکه از خود بگذرم
صفحهٔ آیینه محتاج حک و اصلاح نیست
بسکه بینقش است شستن شستهام از دفترم
عالم یکتایی از وضع تصنع برتر است
من تو گردم یا تو من اینها نیاید باورم
دعوی دل دارم و دل نیست در ضبط نفس
عمر ها شد ناخدای کشتی بیلنگرم
مرگ هم در زندگی آسان نمیآید به دست
تا ز هستی جان برم عمری است زحمت میبرم
مستی طاووس من تا صدقدح مخمور ماند
ظلمت من برنمیدارد چراغانِ پَرَم
بیکسی بیدل چه دارد غیر تدبیر جنون
طرْفِ دامانی نمییابم گریبان میدَرَم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از احساسات عمیق و تنهایی خود سخن میگوید. او خود را مانند شمعی میداند که به شدت از وحشت و ناامیدی میسوزد و در درونش عواطف و شکستهای متعددی را تجربه کرده است. دلش لبریز از درد و حسرت است و هر رشته موی او نشانهای از غم و اندوه است. با وجود غبار نیستی، او آتش درونش خاموش نشده و در جستجوی معنا و حقیقت زندگی است. او قدرت و نیرویی دارد که از خود میگذرد و در سجده عشق نمیتواند عقبنشینی کند. همچنین، شاعر به جامعه و وضع کنونی خود انتقادی دارد و از تناقضات زندگی و مرگ سخن میگوید. وجود حس تنهایی و جنون در دل او، نشاندهنده دردی عمیق است که در تلاش برای یافتن آرامش و معناست.
هوش مصنوعی: مانند شمعی که از خود دور میشود، از ترس و وحشت فراتر رفتهام. به قدری که دامنم را زیر پا جمع کردهام، سرم به زمین نزدیک شده است.
هوش مصنوعی: ناامیدیها به خاطر بیپروایی و بیاحترامی رخ داده که باعث شده دل من از شکست و رنج پُر شود و حالا احساس میکنم که مانند ساغری پر از اندوه و غم هستم.
هوش مصنوعی: هر رشته مویی که من دارم یادآور حسرتی عمیق است که با هر نگاهی به آن، احساس درد و اندوه میکنم. چشمان من، مثل مجمر، پر از غم و سوختگی ناشی از دودی است که از درون خودم برمیخیزد.
هوش مصنوعی: در دنیای بیخبری و بیپایانی، آتش درونم خاموش نشده و همچنان شعلهور است. داغی که از خاکسترهای گذشتهام باقی مانده، به مانند نمکی است که طعمدار میکند.
هوش مصنوعی: با اشکهایی که بر روی لبهی کاغذ میریزم، به تدریج مسائلم را باز میکنم و به دنبال یک رشته از احساسات ارزشمند هستم که در دل این غمها پنهان شدهاند.
هوش مصنوعی: مانند آن نویسندهای که برای نوشتن به زحمت میافتد، من از نیاز به سجده تو دست نمیکشم و به اندازهای از خود میگذرم.
هوش مصنوعی: صفحهٔ آینه نیازی به پاکسازی و تغییر ندارد، زیرا خود به تنهایی خالی و بدون تصویر است. من هر آنچه را که داشتهام، از دفترم پاک کردهام.
هوش مصنوعی: وجود یک حقیقت واحد و واقعی بالاتر از ظواهر ساختگی و تصنعی است. من به تو وابستهام یا تو به من، اما این ارتباطات ظاهری را نمیتوانم بپذیرم.
هوش مصنوعی: من ادعای محبت و عشق دارم، اما دل من در کنترل نیست. عمرها گذشته و من مانند ناخدای کشتیای هستم که بدون لنگر در دریاى زندگی سرگردانم.
هوش مصنوعی: مرگ نیز در زندگی به راحتی به سراغ انسان نمیآید و تا زمانی که زندهام، همواره زحمت و تلاش میکنم.
هوش مصنوعی: حالت شاداب و مغرور من مانند یک طاووس است که به اندازهی صد جام شراب مست میشود. در عین حال، سیاهی و تاریکی وجودم حتی نمیتواند روشنی و درخشش بالهایم را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: بیکسی و تنهایی، برای بیدل (شاعر) چه چیزی جز دیوانگی و تدبیر در پی ندارد. در این حال، من در جستجوی دستان کسی هستم و در این جستجو، خودم را رها میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معدن شادیست این معدن جود و کرم
قبلهٔ ما روی یار قبلهٔ هر کس حرم
مهتر شاهان گیتی را همیشه کهترم
گر بخدمت نامدم معذور دارد مهترم
من بدیوان و سرای پادشاه دیگرم
گرچه نگذارد که یک روز از در او بگذرم
هر دو درگه را یکی بینم همی چون بنگرم
[...]
ظاهر شده است اینجا معدن جود و کرم
قبلۀ ما روی دوست قبلۀ هر کس حرم
گرچه دربستم در مدح و غزل یکبارگی
ظن مبر کز نظم الفاظ و معانی قاصرم
بلکه در هر نوع کز اقران من داند کسی
خواه جزوی گیر آن را خواه کلی قادرم
منطق و موسیقی و هیات بدانم اندکی
[...]
هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون میبرم
عالمی از عالم وحدت به کف میآورم
تخت و خاتم نی و کوس رب هبلی میزنم
طور آتش نی و در اوج انا الله میپرم
هرچه نقش نفس میبینم به دریا میدهم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.