بهار صنع چو دیدیم در سر و کارش
به رنگ رفته نوشتم براتگلزارش
به آسمان مژهٔ من فرو نمیآید
بلند ساختهٔ حیرتیست دیوارش
رهایی ازکف صیاد عشق ممکن نیست
کمند جای نفس میکشدگرفتارش
به خاک خفتهٔ دام تواضع خلقم
چو سجدهایکه فتد راه در جبین زارش
به وضع خلق برآیا ز دهرگوشهگزین
گهر سریستکه دربا نمیکشد بارش
ز شیخ مغز حقیقت مجوکه همچو حباب
سری ندارد اگر واکنند دستارش
ندارد آن همه تعلیم هوش غفلت عام
به راه خفته به پا میکنند بیدارش
چو شمع بلبل ا:ن باغ بسکه عجز نماست
شکستن پر رنگ است سعی منقارش
خرام یار ز عمر ابد نشان دارد
در آب خضر نشستهستگرد رفتارش
ادب ز شرم نگه آب میشود ورنه
شنیدهایم که بیپرده است دیدارش
ره جنونکدهٔ دل گرفتهای بیدل
به پا چو آبله نتوان نمود هموارش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی بهار و عشق اشاره میکند. او به تصویرسازی طبیعت و جلوههای آن میپردازد و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند انسان را در دام خود گرفتار کند. شاعر همچنین از رنج و عجز ناشی از عشق سخن میگوید و به تلاش انسان برای فهم حقیقت اشاره میکند. در پایان، به جنون و درد دل عاشقانه اشاره میشود و به نوعی از ناامیدی در مواجهه با عشق پرداخته میشود.
هوش مصنوعی: وقتی به زیبایی و شکوه بهار نگاه کردم و با آن مشغول شدم، متوجه تغییر رنگ و زیبایی آن شدم و احساساتم را در قالبی نوشتاری برای گلزارش بیان کردم.
هوش مصنوعی: چشمهای من به آسمان نمیرسد، زیرا دیواری از شگفتیها بلند ساخته شده است که مانع میشود.
هوش مصنوعی: رهایی از عشق که مانند یک صیاد انسان را در دام خود گرفته، غیرممکن است. نفس عمیق و کشش این عشق به گونهای است که همواره فرد را درگیر و گرفتار میکند.
هوش مصنوعی: من همچون خاکی که در دام تواضع مردم خوابیده، به سجدهای میمانم که بر پیشانی او میافتد.
هوش مصنوعی: زندگی با تمام مشکلات و چالشهایش، زیباییهایی دارد که معمولاً از چشم ما پنهان است. در واقع، حقیقتی ارزشمند وجود دارد که ممکن است به آسانی از آن غافل شویم و وقتی در میان زندگی روزمره هستیم، قدرت و زیبایی آن را نمیبینیم.
هوش مصنوعی: از عالم بزرگوار حقیقت را جستجو نکن، زیرا او مانند حباب است و اگر بخواهند دستش را بگیرند، سری ندارد و به سادگی از بین میرود.
هوش مصنوعی: کسانی که در خواب غفلت هستند، با یادگیری و آموزشهای زیاد نیز بیدار نمیشوند. برای اینکه کسی از خواب بیدار شود، باید خود او راهی برای بیداری پیدا کند.
هوش مصنوعی: در این شعر، بلبل مانند شمعی در باغ است که به خاطر ناتوانیاش به شدت در تلاش است، اما تلاشش باعث میشود که پرهای رنگیاش شکسته شود. این تصویر نشاندهنده fragility و فشار ناشی از عشق و احساسات عمیق بلبل است.
هوش مصنوعی: سیر و حرکت معشوق به گونهای است که گویی او از عمر جاودانه بهرهمند است، و در کنار آب زندگیبخش، زیباییهایش را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: وقتی انسان شرم میکند و متین و مؤدب است، آن ادب باعث میشود که نگاهش به طرف محبوب به حالت احترام و احتیاط درمیآید. اما به طور کلی ما میدانیم که دیدن محبوب همیشه بدون پرده و حجاب است و میتوان با او به راحتی برخورد کرد.
هوش مصنوعی: در مسیر دیوانگی دل، ای بیدل، نمیتوان راه را مانند پای آبله هموار کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تمام اوست که فانی شدست آثارش
به دوستگانی اول تمام شد کارش
مرا دلیست خراب خراب در ره عشق
خراب کرده خراباتیی به یک بارش
بگو به عشق بیا گر فتاده میخواهی
[...]
دل شکسته که مرهم نهد دگربارش؟
یتیم خسته که از پای برکند خارش؟
خدنگ درد فراق اندرون سینهٔ خلق
چنان نشست که در جان نشست سوفارش
چو مرغ کشته قلم سر بریده میگردد
[...]
اگر تو محرم عشقی مگوی اسرارش
چو جان خویش ز خلق جهان نگهدارش
ز سر عشق خبر دار نیست هر عاشق
حدیث عشق ز منصور پرس و از دارش
چو لاله تا ز غمش داغ بر جگر دارم
[...]
ازین که پشت به دشمن دهد چه آزارش
سپاهیی که تو باشی سپاهسالارش
به خون تپیدن خورشید پر مکرر شد
به یک کرشمه دیگر تمام کن کارش !
مرید مولوی روم تانشد صائب
نکرد در کمر عرش دست گفتارش
گهر ز شرم عرق می کند به بازارش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.