گنجور

 
بیدل دهلوی

در گلستانی که سرو او نباشد جلوه‌گر

شاخ‌گل شمشیر خون‌آلودم آید در نظر

دست جرأتها به چین آستین ‌گردد بدل

تا تواند حلقه گردیدن به آن موی ‌کمر

تا کند روشن سواد مصرع ابروی او

می‌نویسد مدّ بسم‌الله ماه نو به زر

بر ندارد دست زنگار از کمین آینه

هر که را ذوق نمایش بیش‌ ، ‌کلفت بیشتر

در تمیز آب و رنگ سرو و گل عاری مباش

لفظ موزون دیگر است و معنی رنگین دگر

عالم امکان نمی‌ارزد به چندین جستجو

زین ره آخر می‌بری خود را دگر زحمت مبر

محو شوقم‌ ، تهمت‌آلود فسردن نیستم

در گریبان تأمل قطره‌ها دارد گهر

قصه‌ ها محو است در آغوش بخت تیره‌ام

شام من جای نفس عمریست می‌دزدد سحر

اندکی پیش آ ، ‌که حیرت نارسای جرأت است

چشم از آیینه نتوان داشت بردارد نظر

دل نه ‌تنها بیدل از برق تمنا سوختیم

دیده هم از مردمک دارد گل رعنا ثمر

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
بیدل دهلوی

همین شعر » بیت ۷

محو شوقم‌ ، تهمت‌آلود فسردن نیستم

در گریبان تأمل قطره‌ها دارد گهر

طغرل احراری

حبذا از مصرع بیدل که طغرل گفته است

در گریبان تأمل قطره‌ها دارد گهر

عنصری

عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر

جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر

طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال

و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر

چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش

[...]

فرخی سیستانی

بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر

ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر

گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح

گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر

هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر

نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر

اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد

جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟

خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته

[...]

ازرقی هروی

ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر

دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر

ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست

باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر

ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست

[...]

ابوعلی عثمانی

مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ

لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ

قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ

فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه