مکن ز شانه پریشان دماغگیسو را
مچین به چین غضب آستین ابرورا
نگاه را مژهات نیست مانع وحشت
به سبزهای نتوان بست راه آهو را
به کنه مطلب عشاق راه بردن نیست
گل خیال تو بیرون نمیدهد بو را
سریکه نشئهپرست دماغ استغناست
بهکیمیا ندهد خاک آن سرکو را
عتاب لالهرخان عرض جوهر ذاتیست
ز شعلهها نتوان بردگرمی خو را
کجا بهکشتن ما حسن میکندتقصیر
که زیر تیغ نشاندهست نرگس او را
خط غرور مخوان آنقدر ز لوح هوا
یکی مطالعهکن سرنوشت زانو را
خجالت من و ما آبیار مزرع ماست
عرق سحاب بهاراست رستن مو را
چو سایهعمر به افتادگی گذشت اما
به هیچ جای نکردیمگرم پهلو را
به دامن شب ما از سحر مگیر سراغ
بیاض دیده به خواب است چشم آهو را
ز پیچ وتاب میانش بیان مکن بیدل
به چشم مردم عالم میفکن این مو را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عشق، زیبایی و تاثیرات روحی آن میپردازد. شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و در عین حال از درد و عذاب عشق نیز صحبت میکند. او به نحوهی اثرگذاری نگاه و موهای معشوق بر دل و جان عاشق اشاره میکند و به نوعی احساسات عاشق را در کلمات حس میکند. همچنین به نکتهای اشاره میشود که زیبایی و غرور معشوق همواره در دسترس نیست و باید از آن مراقبت کرد. در نهایت، شعر به عمیقترین احساسات انسانی میپردازد و نشان میدهد چگونه عشق و زیبایی میتوانند زندگی را تحت تاثیر قرار دهند.
هوش مصنوعی: موهای پریشان و شانهدارش را نچین، چون غیظ و خشم چهرهاش مانند چینهای آستینش است.
هوش مصنوعی: چشمهای تو با مژههایت مانع نمیشوند که وحشت از سبزه و چمن را تجربه کنم. نمیتوان مانع راه رفتن گوزنها به سوی سبزهها شد.
هوش مصنوعی: عشاق نمیتوانند به عمق موضوع پی ببرند، زیرا گل یاد تو نمیتواند بویی از خود خارج کند.
هوش مصنوعی: کسی که به خوشیها و لذتهای دنیوی وابسته است و به خودشم مغرور است، هرگز نمیتواند ارزش حقیقی را درک کند و چیزهای باارزش را نمیتواند به دست بیاورد.
هوش مصنوعی: توجه به زیبایی و جذابیت چهرهها نمایانگر ویژگیهای اصلی وجودی آنهاست، چرا که هیچگاه نمیتوان حرارت و گرمای درونیشان را از آتش عشق و شوق آنها جدا کرد.
هوش مصنوعی: کجا میتوان گفت که حسن تقصیری دارد، زمانی که نرگس زیر تیغ قرار گرفته و به ما آسیب میزند؟
هوش مصنوعی: غرور را دست کم نگیر و به سادگی از آن عبور نکن. بهتر است نگاهی به سرنوشت خود بیندازی و درسی از آن بگیری.
هوش مصنوعی: خجالت من و شما مثل آبی است که برای زمین زراعیمان به کار میرود و رطوبت بارانهای بهاری باعث رشد و برو آمدن موی ما میشود.
هوش مصنوعی: مثل سایهای که عمرش به آرامی میگذرد، ولی ما هیچ وقت آن را رها نکردیم تا در جایی ثابت بمانیم.
هوش مصنوعی: در شب، ما حواسمان را از روزبخیر فراموش نکنیم، زیرا چشمان آهو در خواب هستند و خیالشان آرام است.
هوش مصنوعی: هرگز دربارهٔ پیچیدگیهای درونیش سخن نگو و نگذار که دیگران به آن بیفتند. این مو را به چشم مردم نینداز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شه صدور و خداوند من شهاب الدین
توئی که محض وفائی مر این وفاجو را
به صدق دعوت در قحط سال جود و سخا
محل صدق و وفائی مر این دعاگو را
ز کوی لطف و به حکم کرم ز روی جواب
[...]
به زیر طاق دو ابرو ساحرند او را
که کرده اند مسخر عموم اردو را
مرا به خیره ملامت چی می کند بد گوی
چگونه دوست ندارند روی نیکو را
به سیل دیده ی من بنگرید اگر خواهید
[...]
بس است تیغ تغافل من بلاجو را
مکن به خون من آلوده تیغ ابرو را
کجاست جاذبه طالع سلیمانی؟
که آورد به سرای من آن پریرو را
چو داغ لاله به خون کعبه غوطه زد آن روز
[...]
جهان کهنه چو نو کرد عادت و خو را
به قبله ی عربی آورد عجم رو را
شفیع روز قیامت، محمد مرسل
که قبله گاه جهان کرده طاق ابرو را
شهی که کرده ز درویشی و تهیدستی
[...]
بهگلشنیکه دهم عرض شوخی او را
تحیرآینهٔ رنگ میکند بو را
خموشگشتم و اسرار عشق پنهان نیست
کسی چه چارهکند حیرت سخنگو را
سربریدههماینجا چوشمع بیخواباست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.