به گلشنی که دهم عرض شوخی او را
تحیر آینهٔ رنگ میکند بو را
خموش گشتم و اسرار عشق پنهان نیست
کسی چه چاره کند حیرتِ سخنگو را
سرِ بریده هم اینجا چو شمع بیخواب است
مگر به بالشِ داغی نهیم پهلو را
ندانم از اثر کوشش کدام دل است
که میکِشند به پابوسِ یار، گیسو را
چه ممکن است نگردد کبابِ حیرانی
نمودهاند به آیینه جلوهٔ او را
به سینه تا نفسی هست، مشقِ حسرت کن
اَمل به رنگ کشیدهست خامهٔ مو را
غبار آینه گشتی، غبار دل مپسند
مکن به زشتیِ رو جمع زشتیِ خو را
اگر به خوانِ فلک فیضِ نعمتی میبود
نمینمود هلال استخوانِ پهلو را
دمی به یاد خیال تو سر فروبردم
به آفتاب رساندم دماغ زانو را
گرفته است سُویدا سواد دل بیدل
تصرفیست درین دشت چشم آهو را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و تفکرات عمیق شاعر درباره عشق و تحیر میپردازد. شاعر از جلوههای زیبایی و تاثیر آنها بر دل و جانش سخن میگوید. او از سرگشتگیهای ناشی از عشق و شگفتیهای آن میگوید و به پیچیدگیهای احساس خود اشاره میکند. در عین حال، با استفاده از تصاویر زیبا به بیان حسرت و longing میپردازد و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند انسان را به عمق تفکر و اندیشه فرو ببرد. شاعر همچنین به زیبایی و زشتی در زندگی، خوشایند و ناخوشایند، و تاثیرات آنها بر روح و روان اشاره دارد. در نهایت، شعر به غم و شادی عشق و درک قدرت آن در زندگی انسان میپردازد.
هوش مصنوعی: در باغی که حضور او را با شیطنتی به گل میبرم، عطر و بوی گلها در آینه رنگ و جلوهای خاص پیدا میکند.
هوش مصنوعی: سکوت کردهام و رازهای عشق کمتر پنهان میمانند. چه کسی میتواند در برابر حیرت کسی که حرف میزند، کاری انجام دهد؟
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حالتی غمانگیز است. حتی وقتی که سر بریدهای در اینجا وجود دارد، همچنان حالتی از خواب آلودگی و سستی دارد، مانند شمعی که روشن است اما بیحرکت. تنها راهی که برای آرام کردن این وضعیت میتوان تصور کرد، قرار دادن آن بر روی بالش گرم و داغ است تا شاید کمی تسکین یابد. این بیان به نوعی نشاندهنده تنهایی و دلتنگی است و به احساس فقدان و نیاز به آرامش اشاره دارد.
هوش مصنوعی: نمیدانم تلاش و کوشش کدام دل باعث شده که موهایش را به عنوان نشانهی ارادت به یار، به زمین بکشاند.
هوش مصنوعی: چه چیزی ممکن است به کبابِ حیرانی تبدیل نشود، وقتی که زیبایی او را در آینه نشان دادهاند؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی در سینهات هست، به یاد آرزوهای ناچیزت فکر کن، چراکه هر آنچه میخواهی، به نوعی رنگ و بویی از آرزوی تو دارد.
هوش مصنوعی: مراقب باش که زشتیهای دل را تحت تأثیر ظاهری نامناسب قرار ندهی. به جای قضاوت کردن دربارهی دیگران به خاطر ظاهر، بهتر است با نگاهی عمیقتر به زیباییهای درون توجه کنیم.
هوش مصنوعی: اگر در سفرهی آسمان نعمتی بود، هلالی که از استخوان پهلو حکایت میکند، آشکار نمیشد.
هوش مصنوعی: لحظهای به یاد تو سرم را پایین آوردم و اینگونه خود را به تابش آفتاب نزدیک کردم.
هوش مصنوعی: دل بیدل به حالت خیالی و پر از شوق دچار شده و در این دشت، چشمی مانند چشم آهو به زیبایی توجه جلب میکند. این وضعیت به نوعی تسلط و احاطه بر احساسات و زیباییهای پیرامون را نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شه صدور و خداوند من شهاب الدین
توئی که محض وفائی مر این وفاجو را
به صدق دعوت در قحط سال جود و سخا
محل صدق و وفائی مر این دعاگو را
ز کوی لطف و به حکم کرم ز روی جواب
[...]
به زیر طاق دو ابرو ساحرند او را
که کرده اند مسخر عموم اردو را
مرا به خیره ملامت چی می کند بد گوی
چگونه دوست ندارند روی نیکو را
به سیل دیده ی من بنگرید اگر خواهید
[...]
بس است تیغ تغافل من بلاجو را
مکن به خون من آلوده تیغ ابرو را
کجاست جاذبه طالع سلیمانی؟
که آورد به سرای من آن پریرو را
چو داغ لاله به خون کعبه غوطه زد آن روز
[...]
جهان کهنه چو نو کرد عادت و خو را
به قبله ی عربی آورد عجم رو را
شفیع روز قیامت، محمد مرسل
که قبله گاه جهان کرده طاق ابرو را
شهی که کرده ز درویشی و تهیدستی
[...]
مکن ز شانه پریشان دماغگیسو را
مچین به چین غضب آستین ابرورا
نگاه را مژهات نیست مانع وحشت
به سبزهای نتوان بست راه آهو را
به کنه مطلب عشاق راه بردن نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.