هرچند گرانی بوَد اسباب جهان را
تحریک زبان نیشتر است این رگ جان را
بیتاب جنون در غم اسباب نباشد
چون نی به خمیدن نکشد نالهکشان را
بیداری من شمعصفت لاف زبانیست
دل زادرهِ شوق بود ریگ روان را
آفاق فسون انجمن شور خموشیست
دارم ز خموشی به کمین خوابِ گران را
ایمن نتوان بود ز همواری ظالم
حیرتلگنِ شمعِ زبان ساز دهان را
بنیاد کجاندیش شود سخت ز تهدید
در راستی افزونی زخم است سنان را
ممسک نشود قابل ایمان خساست
از بند قوی مهره مکن پشتکان را
ما را به غم عشق همان عشق علاج است
تا نشمرد انگشت شهادت لب نان را
خط فیض بهار دگر از حسن تو دارد
مهتاب بود پنبهٔ ناسور کتان را
وقت است کنون کز اثر خون شهیدان
جوش رگ گل میکند این شعله دخان را
عشرتهوسِ رفتن رنگم چه توان کرد
شمشیر تو یاقوت کند سنگ فسان را
باشد که سر از منزل مقصود برآریم
کردند بهار چمن شمع خزان را
بیدل نفَسات خون مکن از هرزهدرایی
چون جاده درین دشت فکندیم عنان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و تفکرات شاعر درباره عشق، غم، و تنگناهای زندگی میپردازد. شاعر به گرانی و مشکلات جهان اشاره دارد و بیان میکند که غم عشق نمیتواند انسان را از پا درآورد. او به نوعی از ناامیدی و خموشی در جامعه میگوید و تأکید میکند که انسان باید از این خموشی و دردها عبور کند. عشق را به عنوان درمانی برای غم معرفی میکند و به امید رسیدن به مقصود و شادی در زندگی اشاره دارد. در نهایت، شاعر بر لزوم استمرار و مقاومت در برابر دردها و مشکلات تأکید میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که دنیا پر از مشکلات و دشواریهاست، اما سخنان تند و گزنده میتواند به روح و جان انسان آسیب بزند.
هوش مصنوعی: در عشق و جنون، اگر دل انسان در غم چیزی بیتاب باشد، مانند نی که نمیتواند خم شود، نمیتواند ناله و فریاد سر دهد.
هوش مصنوعی: بیداری من مانند شمعی است که فقط با سخن خود نمیتواند خود را اثبات کند؛ بلکه دل من به خاطر شوقی عمیق و گهگاهی ناآرامی، در حال جستجو و حرکت است.
هوش مصنوعی: جهان پر از جادو و شگفتی است، اما در این میان، آرامش و سکوتی وجود دارد که به آن توجهی نمیشود. من در سکوت، آمادهام تا به خواب عمیقی فرو روم.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند از خطرات ظالم در امان باشد، مانند اینکه شمعی در دهان افرادی که زبانشان به نیرنگ گویای ظلم است، به راحتی میسوزد و آسیب میبیند.
هوش مصنوعی: اگر بنیاد و پایهای بر اساس تفکرات نادرست شکل بگیرد، تهدیداتی که در راه حقیقت وجود دارد، میتواند به شدت به آن آسیب برساند. در این صورت، زخمها و مشکلاتی که ایجاد میشود، مشابه زخمهایی است که از نیزه به وجود میآید.
هوش مصنوعی: در این گفته به این نکته اشاره شده است که انسانهای بخیل و زودگیر نمیتوانند به راحتی به ایمان و خوبی دست یابند. همچنین، از آنجا که زندگی اجتماعی باید بر پایه محبت و ارتباطات قوی بنا شود، باید به خود اجازه دهیم تا با دیگران مهربان باشیم و از تنگ نظری دوری کنیم. در واقع، محبت و دوستی را باید قوی نگه داشت و از مشکلات و موانع به سادگی عبور کرد.
هوش مصنوعی: غم عشق برای ما، خود همان عشق دارویی است که ما را تسلی میدهد تا زمانی که لبان نان به انگشتان شهادت نرسیدهاند.
هوش مصنوعی: در بهار جدید، زیبایی تو باعث ایجاد شگفتی و سرزندگی است. مانند نوری که از روشنایی ماه ساطع میشود، زیباییات توانسته است کتان زبر و ناهموار را نرم و لطیف کند.
هوش مصنوعی: اکنون زمانی است که به خاطر خون شهیدان، رگهای گل به جوش میآید و این شعلههای آتش را به حرکت در میآورد.
هوش مصنوعی: علاقه و تمایل به سفر و لذتبردن از آن، رنگ و بویی ندارد، در حالی که شمشیر تو میتواند حتی سنگ را به یاقوت تبدیل کند.
هوش مصنوعی: امیدواریم که به هدف نهایی خود برسیم، در حالی که در بهار زندگی به زیباییهای چمن مینگریم و جلوههای پاییزی را فراموش میکنیم.
هوش مصنوعی: ای بیدل، نفس تو را از بیهودهگویی و هرزگویی نیالوده کن، زیرا ما در این دشت، افسار خود را به سوی یک مسیر درست کشیدهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خواهی که نیاری به سوی خویش زیان را
از گفتن ناخوب نگهدار زبان را
گفتار زبان است ولیکن نه مرا نیز
تا سود به یک سو نهی از بهر زیان را
گفتار به عقل است، که را عقل ندادند؟
[...]
ای شاه! تویی شاه، جهان گذران را
ایزد به تو دادهست زمین را و زمان را
بردار تو از روی زمین قیصر و خان را
یک شاه بسنده بود این مایه جهان را
آسان گذران کار جهان گذران را
زیرا که جهان خواند خردمند جهان را
پیراسته می دار به هر نیکی تن را
آراسته می خواه به هر پاکی جان را
میدان طمع جمله فرازست و نشیب است
[...]
نوروز جوان کرد به دل پیر و جوان را
ایام جوانی است زمین را و زمان را
هر سال در این فصل برآرد فلک از خاک
چون طبع جوانان جهان دوست جهانرا
گر شاخ نوان بود ز بی برگی و بی برگ
[...]
آراست جهاندار دگرباره جهان را
چو خلد برین کرد، زمین را و زمان را
فرمود که تا چرخ یکی دور دگر کرد
خورشید بپیمود مسیر دوران را
ایدون که بیاراست مر این پیر خرف را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.