کس طاقت آن لمعهٔ رخسار ندارد
آیینه همین است که دلدار ندارد
سحرست چه گویم که شود باور فطرت
من کارگه اویم و او کار ندارد
گرداندن اوراق نفس درس محالست
موج آینهپردازی تکرار ندارد
آیینه ز تمثال خس و خار مبراست
دل بار جهان میکشد و عار ندارد
چون نقش قدم برسرما منت کس نیست
این خواب عدم سایهٔ دیوار ندارد
پیچیده در و دشت ز بس لغزش رفتار
تا موج گهر جادهٔ هموار ندارد
اقبال دنائت نسبان خصم بلندیست
غیر از سر خویش آبله دستار ندارد
چون لاله دو روزی به همین داغ بسازید
گل در چمن رنگ وفا بار ندارد
شب رفت و سحر شد به چه افسانه توان ساخت
فرصت نفس ساخته بسیار ندارد
بیدل به عیوب خود اگر کم رسی اولیست
زان آینه بگریز که زنگار ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف زیبایی و عمق وجود انسان و عشق میپردازد. شاعر میگوید که هیچ کس تحمل زیبایی و نور چهره محبوب را ندارد و تنها آینهای است که نمیتواند دلدار را به نمایش بگذارد. صبح و آغاز روز بیان میکند که خود را به کار عشق اختصاص داده و از سختیهای زندگی میگوید. به قدرت آینه و صحنههای زندگی اشاره دارد که در دنیا پر از تلخیها و رنجهاست، ولی دل انسان بار سنگینی از جهان را به دوش میکشد.
شاعر به این نکته نیز اشاره دارد که در زندگی هیچ کس به کسی منت نمینهد و در خواب و خیال زندگی، ممکن است عواطف و احساسات انسان به فراموشی سپرده شود. در نهایت، به لزوم خودشناسی و شناخت عیوب خود اشاره میکند و از زنگار آینهای که نمیتواند حقیقت را نشان دهد میگریزد. این شعر تأمل در عشق، زندگی و حقیقت وجود انسان است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند زیبایی چهرهی محبوب را تحمل کند؛ زیرا مانند آینهای است که هیچکس به اندازهی دلبر، زیبایی ندارد.
هوش مصنوعی: صبح است، چه بگویم که به طبیعت من معنی دهد، من در جایی هستم که او، یعنی خالق، کاری ندارد یا مشغول نیست.
هوش مصنوعی: جابهجا کردن ورقهای نفس کار بیهودهای است، زیرا بازتابی که در آینه مشاهده میشود هرگز تکرار نخواهد شد.
هوش مصنوعی: آیینه از تصویرهای بیارزش و زشت دور است و دل، با وجود سنگینی بار زندگی، احساس خجالت نمیکند.
هوش مصنوعی: هیچکس به ما توجهی ندارد، مانند ردپایی که بر روی برف باقی میماند. این خواب بیوجود، مانند سایهای بر روی دیوار نیست؛ یعنی هیچ چیزی در پس زمینهاش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به دلیل زیاد بودن نوسانات و تغییرات در رفتارها، دیگر هیچ چیز در این دشت آرام و بیدغدغه به نظر نمیرسد و حتی جادههای هموار نیز از موجهای ناامنی پر شدهاند.
هوش مصنوعی: منافقان و افرادی که ریشهی شایستهای ندارند، همواره در صحنههای دشوار خود را بالا میکشند و در حقیقت، برای حفظ ظاهر خود، از سرپوشی استفاده میکنند که در واقع نشانهی ضعف و نداشتههای آنهاست.
هوش مصنوعی: به مدت دو روز، گل لاله به همین زخم کهنه زندگی میکند. اما در چمن، وفاداری واقعی نمیتواند رنگ بگیرد و دوام بیاورد.
هوش مصنوعی: شب به پایان رسید و صبح طلوع کرد. انسان میتواند داستانهای زیادی به خاطر فرصتهای کم زندگی بسازد.
هوش مصنوعی: اگر به عیوب خود واقف نیستی و میخواهی خود را بشناسی، بهتر است از آینهای که زنگار ندارد دوری کنی؛ زیرا آینه صاف و بدون عیب، حقیقت را به تو نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز بت من سر پیکار ندارد
جز دوستی و عذر و لَطَف کار ندارد
بشکفت رخم چون گل بیخار ز شادی
زیرا که گل صحبت او خار ندارد
با گریه شد این چرخ گهربار که آن بت
[...]
تا کار مرا وصل تو تیمار ندارد
جز با غم هجر تو دلم کار ندارد
بیرونقی کار من اندر غم عشقت
کاریست که جز هجر تو بر بار ندارد
دارد سر خون ریختنم هجر تو دانی
[...]
رادی که چنو گنبد دوار ندارد
یاری که در این عالم خود یار ندارد
هر ذره که عکسی، ز رخ یار، ندارد
با طلعت خورشید بقا، کار ندارد
کوه و کمر و دشت، پر از نور تجلی است
لیکن همه کس، طاقت دیدار ندارد
در دل تویی و راز تو غیر از تو و رازت
[...]
چشمت که به جز فتنهگری کار ندارد
شوخی ست که در شیوهٔ خود یار ندارد
ایمن ز دل آزاریِ چشمِ تو عزیز است
کآن شوخ بد آموخته را خوار ندارد
از دولت هجران تو حاصل دل ریشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.