بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: ای که روز و شب زنی از علم لاف - هیچ بر جهلت نداری اعتراف
بخش ۲ - حکایت: عابدی از قوم اسرائیلیان - در عبادت بود روزان و شبان
بخش ۳ - فیالعقل: چیست دانی عقل در نزد حکیم؟ - مقتبس، نوری ز مشکوة قدیم
بخش ۴ - قال المولوی المعنوی: « مشورت میکرد، شخصی با یکی - تا یقینش رو نماید، بیشکی
بخش ۵ - فی اختلاف العقول: عقلها را داده ایزد اعتداد - مختلف اقدار بر حسب مواد
بخش ۶ - فی العلم وحده: ای که هستی، روز و شب، جویای علم - تشنه و غواص، در دریای علم
بخش ۷ - تمثیل: بینمازی با یکی از اهل راز - خواست گوید علت ترک نماز
بخش ۸ - فیالتحقیق: ای خوشا نفسی که شد در جستجو - بس تفحص کرد حق را کو به کو
بخش ۹ - فیالفطره: ای لوای اجتهاد افراشته - روزه هر روز، عادت ساخته
بخش ۱۰ - در توحید: دست او، طوق گردن جانت - سر برآورده از گریبانت
بخش ۱۱ - باقی سخن در توحید: میبرد تا به خدمت ذوالمن - کش کشانش، دوشاخه در گردن
بخش ۱۲ - فی التکلیف والشوق: هان، مدان بیگار تکلیفان عام - هان! مدان ضایع رسالات و پیام
بخش ۱۳ - فی ماهیة الذوات: هر یک از موجود، با طوری وجود - بهر او موجود شد، انسان نمود
بخش ۱۴ - فی مجانسة الذوات بالصفات: داشت هر ذاتی، چو در علم ازل - خواهش خود را به نوعی از عمل
بخش ۱۵ - فیالمناجات: بار الها، ما ظلوم و هم جهول - از تو میخواهیم، تسلیم عقول