از آن دو عارض سوسن نمای لاله اثر
بنفشهوار فرو بردهام به زانو سر
ز فرقت رخ او بسکه خون همی بارم
بسان چشم همایست چشم من بصور
بنفشه رویم و سیمین سرشک از آنکه بتم
ز سیم خام برآرد همی بنفشۀ تر
عدوی عنبر و خصم شمامه گشتم ، از آنک
شمامۀ ز نخش گرد گیرد از عنبر
غلام آن لب چون گوهر بدخشانم
بدست صنع نهاده دروسی و دو گهر
لبش ز گوهر و بیجادۀ بدخشانی
بطبع لعل تر آمد بسی و شیرین تر
اگر بخون من بی گناه قصد کنی
مکن بتا ، حذر از خون بی گناه ، حذر
و گر ز داوری خون من نیندیشی
خدای عز و جل بس میان ما داور
اگر چه بی طربم در غم تو ، بس باشد
مدیح میر بسوی طرب مرا رهبر
امیر احمد بن عاصم آنکه همت او
همی گواژه زند بر بلندی محور
گمان من به حقیقت چنین بود که یکیست
سخای او و طلب کردههای اسکندر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر است که شاعر در آن از عشق و دوری محبوب سخن میگوید. او از زیبایی و خصوصیات محبوبش توصیف میکند و احساسات عمیق خود را بیان مینماید. شاعر به شدت تحت تأثیر جدایی از محبوب است و خون دل میخورد. در عین حال، به عدالت الهی نیز اشاره میکند و میگوید اگر محبوبش به او ظلم کند، خداوند داور خواهد بود. در انتهای شعر، از شخصیت امیر احمد بن عاصم و سخاوت او یاد میکند، که به نوعی نمادی از ویژگیهای مثبت در دوستان و اطرافیانش است.
هوش مصنوعی: من از زیباییهای دو صورت مانند سوسن و لاله تأثیر گرفتهام و به حالت فروتنی، سر به زیر انداختهام.
هوش مصنوعی: از شدت دوری چهرهاش، آنقدر اشک میریزم که همچون چشمهای پر از خون بر روی زمین افتاده است. نگاه من به سوگ او همچون نگریستن به پرندگان است.
هوش مصنوعی: من مانند بنفشهام و اشک نقرهای بر چهرهام جاری است، زیرا دلم میخواهد که جوانهی تازهای از این محبت ناب زنده شود.
هوش مصنوعی: من به دشمنی با عطر خوش و دشمنی با گل یاس بدل شدم، زیرا بوی خوش یاس از عطر مشک همگانیتر و همهجاگیرتر است.
هوش مصنوعی: من بندهی آن لب چون گوهر بدخشان هستم که خداوند آن را با دقت و زیبایی خلق کرده و در کنار آن دو گوهر دیگر قرار داده است.
هوش مصنوعی: لب او از سنگهای قیمتی و گلهای زیبای بدخشان ساخته شده است و به خاطر همین، مانند لعل (سنگی قیمتی) بسیار زیباتر و شیرینتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: اگر هدف تو این است که به من آسیب بزنی و بیگناهی را بیجهت به خطر بیندازی، این کار را نکن. مراقب باش که خون بیگناه را نریزی و از این کار بپرهیز.
هوش مصنوعی: اگر به فکر قضاوت درباره خون من نباشی، خداوند بلندمرتبه خود قاضی بین ما خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگرچه در غم تو بیتوجه و بیخوشی هستم، اما همین که بر مادحت میسرایم، برای من کافی است که مرا به سمت شادی هدایت کنی.
هوش مصنوعی: امیر احمد بن عاصم کسی است که اراده و عزمی قوی دارد و به بلندای مقام و منزلت دست یافته است.
هوش مصنوعی: به نظر من حقیقت این است که بخشش او یکی است و خواستههای اسکندر نیز همین را نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چگونه برخورم از وصل آن بت دلبر
که سوخت آتش هجرش دل مرا در بر
طمع کند که ز معشوق برخورد عاشق
بدین جهان نبود کار ازین مخالفتر
از آنکه عاشق نبود کسی که دل ندهد
[...]
فسانه گشت و کهن شد حدیثِ اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
فسانهٔ کهن و کارنامهٔ به دروغ
به کار ناید رو در دروغ رنج مبر
حدیثِ آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد
[...]
بنوبهار جوان شد جهان پیر ز سر
ز روی سبزه بر آورد شاخ نرگس سر
خزان جهان را عهد ار چه کرده بود کهن
بهار عهد جهان باز تازه کرد ز سر
هوا نشاند ببرگ شکوفه در، یاقوت
[...]
پلی شناس جهانرا و نو رسیده براو
مکن عمارت و بگذار و خوش ازو بگذر
کرا شنیدی و دیدی که مرگ دادامان
ز خاص و عام و بدو نیک و از صغیر و کبر
اگر هزار بمانی و گر هزار هزار
[...]
بفال سعد و خجسته زمان و نیک اختر
نشسته بودم یک شب بباغ وقت سحر
ز باختر شده پیدا سر طلایۀ روز
کشیده لشکر شب جوق جوق زس خاور
فلک چو بیضۀ عنبر نمود و انجم او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.