بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: بنام آنکه گنج جسم و جان ساخت
بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم: ثنایی کان ورای عقل و جانست
بخش ۳ - در فضیلت امیرالمؤمنین ابوبكر صدیق: امام اهل دین سلطان اول
بخش ۴ - در فضیلت امیرالمؤمنین عمر فاروق: چراغ جنت و شمع دو عالم
بخش ۵ - در فضیلت امیرالمؤمنین عثمان بن عفان: جهان معرفت دریای عرفان
بخش ۶ - در فضیلت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام: سپهر معرفت خورشید انور
بخش ۷ - در فضیلت امیرالمؤمنین حسن علیه السلام: امامی کو امامت را حسن بود
بخش ۸ - در فضیلت امیرالمؤمنین حسین علیه السلام: امامی کافتاب خافقینست
بخش ۹ - در فضیلت امام ابوحنیفه: جهان را هم امام و هم خلیفه
بخش ۱۰ - در فضیلت امام شافعی: کسی کو ابن عم مصطفی بود
بخش ۱۱ - در مدح خواجه سعدالدین ابوالفضل: خدا را آنکه محبوب و حبیبست
بخش ۱۲ - سبب نظم كتاب: الا ای کارفرمای معانی
بخش ۱۳ - در پرداختن این داستان: الا ای جوهر قدسی کجایی
بخش ۱۴ - آغاز داستان: الا ای بلبل دستان زننده
بخش ۱۵ - آغاز داستان: کنیزی بود قیصر را در ایوان
بخش ۱۶ - آغاز داستان: کنیزک را چو وقت مرگ آمد
بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن: الا ای پیک باز تیز پرواز
بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ: الا ای قمری مست خوش آواز
بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن: بدایه گفت دل بر خود نهادم
بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را: چو از دایه سخن بشنود هرمز
بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز: بگل گفتا که رفتم بار دیگر
بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل: الا ای در دریای معالی
بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه: چنین گفت آنکه بحری بود در گفت
بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب: چو دایه آن دو دلبر را چنان دید
بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل: چنین گفت آن سخن سنج سخندان
بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی: الا ای فاخته خوش حلقی آخر
بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی: الا ای خوش تذرو سبز جامه
بخش ۲۸ - رسیدن نامه گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان: الا ای منطق طیر معانی
بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ: الا ای سبز طاووس مقدس
بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهانافروز خواهر شاه اصفهان و رفتن هرمز بهطبیبی بر بالین او و عاشق شدن او بر هرمز: الا ای شهسوار رخش معنی
بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز : یکی چابک کنیزک داشت کوچک
بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز: چه گلرخ دایه را جان داده میدید
بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم: الا ای شاخ طوبی شکل چونی
بخش ۳۴ - رفتن خسرو و گل بباغ: ز شهرآرای چون بگذشت یک ماه
بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم: شبی خوشتر ز نوروز جوانی
بخش ۳۶ - صفت جشن خسرو: نشسته شاه رومی همچو جمشید
بخش ۳۷ - نواختن مطرب: درآمداکدشی دوشیزه ناگاه
بخش ۳۸ - غزل گفتن ارغنون ساز در مجلس خسرو و عشرت كردن: می جان پرورم ده در صبوحی
بخش ۳۹ - در صفت چنگ: یکی پیری که او در پشت خم داشت
بخش ۴۰ - در صفت دف: یکی صورت درآمد ماه پیکر
بخش ۴۱ - در صفت نی: یکی طاوس فر بگرفته ماری
بخش ۴۲ - در صفت بربط: بتی خوشبوی همچون مشک بویا
بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را: الا ای روشنایی بخش بینش
بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن: چنین گفت آنکه استاد جهان بود
بخش ۴۵ - بازگردیدن بسر قصه: الا ای کبک کهسار معانی
بخش ۴۶ - آگاهی یافتن خسرو از پیدا شدن گل: چنین گفت آن حکیم نغز پاسخ
بخش ۴۷ - بازگفتن حسنا مكر خود با خسرو: فغان برداشت آن مسکین مکار
بخش ۴۸ - نامه نوشتن قیصر بشاه سپاهان: بگفت این و دبیری را بفرمود
بخش ۴۹ - لشکر کشیدن قیصر و خسرو به جانب سپاهان: چو خود بر لوح زنگاری قلم زد
بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان: برامد ناله کوس از در شاه
بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل: شه القصه ز پیش او بدر شد
بخش ۵۲ - از سر گرفتن قصه: الا ای مرغ پیش اندیش چالاک
بخش ۵۳ - رسیدن خسرو و جهان افروز و یاران بكوه رخام و دیدن پیر نصیحت گو: چو بگذشتند ازان دریای خونخوار
بخش ۵۴ - وداع هرمز پیر را و رفتنش بجانب روم: بآخر خسرو از وی ره نشان خواست
بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو: چو از خسرو شه قیصر خبر یافت
بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصه: الا ای طوطی طوبی نشین خیز
بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل: چوصبح پرده در از پرده دم زد
بخش ۵۸ - از سر گرفتن قصه: الا ای هدهد زرین پر عشق
بخش ۵۹ - آغاز نامۀ گل بخسرو: بصدره نامهیی آغاز کردم
بخش ۶۰ - در صفت موی: الا ای موی مشکین رنگ آخر
بخش ۶۱ - رسیدن نامۀ گل بخسرو: الا ال عندلیب شاخ بینش
بخش ۶۲ - آمدن فرخ بترکستان بطلب گل: بگفت این وز پیش شاه برخاست
بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرخ: بشب فرخ چو مرد کاروانی
بخش ۶۴ - نامه خسرو به شاپور: بنام آنکه جان را زونشان نیست
بخش ۶۵ - رزم خسرو با شاپور: بآخر کار حرب آغاز کرد او
بخش ۶۶ - رسیدن خسرو و گل با هم و رفتن به روم: زمانی بود گل چون ماه در میغ
بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصه: الا ای پیک راه بی نهایت
بخش ۶۸ - از سر گرفتن قصه: الا ای ترجمان نفس گویا
بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو: چنین گفت او که کرد از وی روایت
بخش ۷۰ - در وفات قیصر و پادشاهی جهانگیر: چنین گفت آنکه پیر راستان بود
بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید: الا ای شاهباز ساعد شاه
این آمار از میان ۸٬۳۶۴ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۸٬۳۶۴ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مثنوی | ۸٬۳۶۴ | ۱۰۰٫۰۰ |