گنجور

 
عطار

بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: بنام آنکه نور جسم و جانست

بخش ۲ - در ذات و صفات و توحید حضرت باری تعالی فرماید: تعالی الله زهی ذات و صفاتت

بخش ۳ - در اثبات عین الیقین فرماید: زهی دیدار من دیدار یکتا

بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید: زهی عطار کز سر الهی

بخش ۵ - در نعت سید المرسلین علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات فرماید: به بالا مصطفی سرو روانست

بخش ۶ - در صفت معراج حضرت محمد علیه الصلوة و التسلیم فرماید: شبی آمد برش جبریل از دور

بخش ۷ - در خطاب کردن با دل و دریافتن اسرار معانی فرماید: دلا معراج داری هست معراج

بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید: تو قدر خود نمیدانی که عرشی

بخش ۹ - در معانی ما رأیت شیئا الا رأیت الله فیه فرماید: خدا را یافتم در شرع بیخویش

بخش ۱۰ - حکایت: که بسیاری طلب کردم نمودار

بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید: الا ای دل چو جوهر باز دیدی

بخش ۱۲ - حکایت: جمال حسن یوسف بس لطیف است

بخش ۱۳ - در ثنا گفتن پیر حضرت یوسف را علیه السلام و جان در باختن او در نظر یوسف فرماید: زهی کرده ز یارخویش عزلت

بخش ۱۴ - در تفسیر ولقدکرمنا بنی آدم وحملنا هم فی البر والبحر فرماید: الا ای جان و دل را درد و دارو

بخش ۱۵ - در وصف علی مرتضی علیه السلام فرماید: دل و جان در رضاشان هر دو در باز

بخش ۱۶ - درامامت امیرالمؤمنین و امام المتقین علی(ع)کرم الله وجهه فرماید: امام است او یقین بعد محمد(ص)

بخش ۱۷ - حکایت: شبی آن پیر زاری کرد بسیار

بخش ۱۸ - در مناجات کردن پیر با حق سبحانه و تعالی فرماید: توئی پاک و منزه در وجودم

بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوت و قدرت و استغناء کل فرماید: منم یکتا که جمله دستگیرم

بخش ۲۰ - در توحید صرف و بقای کل فرماید: خدا شد بیجهت درحق مبرا

بخش ۲۱ - حکایت: شبی حلاج را دیدند در خواب

بخش ۲۲ - در فنای خود و راه یافتن به مقام حق و موصوف شدن فرماید: ز خود بگذر که مائی عین مایی

بخش ۲۳ - در برداشتن حجاب و واصل شدن و یکتا گردیدن فرماید: شود واصل حجابش دور گردد

بخش ۲۴ - حکایت روباه و بچاه شدن او: مگر میرفت آن روباه شادان

بخش ۲۵ - در صفت دل فرماید: دلا زین چاه آخر چند اشتاب

بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید: بده جان گر خبر داری در این تو

بخش ۲۷ - در حکایت پدر و پسر و در کشتی نشستن و مقالات ایشان با یکدیگر فرماید: چنین دارم من از آن پیر خود یاد

بخش ۲۸ - سخن گفتن پسر با پدر در عین دریای طریقت و اعیان بهرنوع: پسر گفت ای پدر گفتی حقیقت

بخش ۲۹ - پسر در شرح رموز حقیقت در نفس وجان گوید: بقدر خود نظر میکن نمودت

بخش ۳۰ - پسر در راز معنی و در نوع حقیقت کل گوید: پسر گفت ای پدر قول حدیثت

بخش ۳۱ - پسر در اعیان حقیقت کل گوید: منم دریای لاهوتی اسرار

بخش ۳۲ - پسر در قطع علایق این جهان فانی گوید: در این دریا همه ترسست و بیمست

بخش ۳۳ - در بلا و غصه این جهان فرماید: در این دنیا همه عین غرور است

بخش ۳۴ - در صفت پیر دانا و حکایت اسرار کردن کل با او فرماید: میان کشتی آنجا بود پیری

بخش ۳۵ - در جواب گفتن پسر پیر دانا را و اسرار گفتن فرماید: جوابش داد کای پیر پراسرار

بخش ۳۶ - در جواب دادن پیر دانا و استعانت کردن و یاری خواستن فرماید: بدو گفت ای دل و جان دستگیرم

بخش ۳۷ - در فنای این جهان و بقای آن جهان فرماید: ز اول جمله اشیاهست پیدا

بخش ۳۸ - پسر در اثبات شرع به پیر دانا گوید: کنون ای پیر خواهم رفت دریاب

بخش ۳۹ - در سلوک شریعت ورزیدن و از حقیقت متمتع شدن فرماید: چو راه شرع بسپاری خدائی

بخش ۴۰ - در عیان پسر و اسرار منصور و اجازت از پدر خواستن فرماید: چو منصور این حقیقت راست برگفت

بخش ۴۱ - حکایت: مگر پیری ز پیران رسیده

بخش ۴۲ - در عین حقیقت بودن و از آن بی خبر شدن فرماید: همه ملک جهان پیش تو هیچ است

بخش ۴۳ - در روی گردانیدن از شیطان و فرمان ناکردن او فرماید: همه رسوائی عالم از او دان

بخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید: حدیث خوش دمی شیطان نگوید

بخش ۴۵ - در یاد کردن آدم و ذریۀ وی و بلا و مشقت کشیدن از شیطان و شرف انسان فرماید: توئی آدم از ذات حق نموده

بخش ۴۶ - در اسرار قربت شیطان فرماید: حقیقت بشنو از اسرار او تو

بخش ۴۷ - در سؤال کردن پیر از ابلیس در پاکی در لعنت و نافرمانی کردن فرماید: مگر ابلیس را دید آن سرافراز

بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید: جوابش داد کای پیر گزیده

بخش ۴۹ - و ایضا در اسرار شیطان فرماید: منت حیران و لعنت باز مانده

بخش ۵۰ - در معنی ان الله خلق ادم فی صورت الرحمان فرماید: صفات و ذات با هم خلوتی ساخت

بخش ۵۱ - در اثبات ذات و دل گوید: تو ذاتی در صفات آدم نموده

بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید: چو آدم در بهشت جان نظر کرد

بخش ۵۳ - در صفت ره یافتن و می عشق خوردن و جانان دیدن به تحقیق گوید: دریغا ره نمیدانی چه گوئی

بخش ۵۴ - در معنی و هو معکم اینما کنتم و حقیقت کل فرماید: ندا آمد درون جسم و جانش

بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید: ز پهلوی چپ آدم عیان شد

بخش ۵۶ - در خطاب کردن با دل در اعیان کل و گذرکردن از تقلید فرماید: دلا بگذر ز خود وندر فنا شو

بخش ۵۷ - در مباح شدن حوا بر آدم و عقد و نکاح بستن ایشان بصد بار صلواة فرماید: خطاب آمد که آدم چندگوئی

بخش ۵۸ - درخواست کردن آدم از حضرت حق نشان خاتم النبیین علیه السلام را: خطابی کرد آدم کای دل و جان

بخش ۵۹ - در دعا کردن آدم در حضرت حق مر فرزندان را و شفیع آوردن پیغامبر علیه السلام: چنین گفت ای خدای حی رحمان

بخش ۶۰ - بر پرگرفتن جبرئیل(ع)آدم علیه السلام را و تقریر کردن جنات عدن: بهرجایی روان کز عشق میشد

بخش ۶۱ - در نمودار سر اعیان کل فرماید: نمود حق نه چیزی هست بازی

بخش ۶۲ - رفتن ابلیس به تلبیس در بهشت در دهان مار از جهت مکر کردن با آدم علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات: چو شد شیطان سوی جنت ابا مار

بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت: چنین دیدم من اندر لوح اسرار

بخش ۶۴ - در بلای عشق کشیدن و لقای دوست دیدن فرماید: بلای عشق قربت برکشیدم

بخش ۶۵ - در طلب دوست و اعیان کل و گنج حققی یافتن و اسرار امیرالمؤمنین علی کرم الله وجهه در جاة گفتن فرماید: طلب کن گر بدیدی تو در اینجا

بخش ۶۶ - در پردههای اسرار نی فرماید: چه میگوئی همی گوید که بشتاب

بخش ۶۷ - در اسرار نفس مردم و نمود عشق بهر نوع فرماید: نفس با من همی گوید نهانی

بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتقین اسدالله الغالب علی ابن ابی طالب علیه السلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید: ز من پرسید حیدر کیستی تو

بخش ۶۹ - در مکر کردن شیطان آدم را در خوردن گندم و ناپدید شدن شیطان و گندم خوردن حضرت آدم علیه السلام و الصلاة فرماید: از آن تلبیس چون شیطان نهان شد

بخش ۷۰ - در عریانی و بی روئی آدم علیه السلام گوید و ملامت کردن حضرت جبرئیل علیه السلام مر او را در خوردن گندم فرماید: بحالی جبرئیل آمد ز داور

بخش ۷۱ - در عتاب کردن حضرت آفریدگار عز شأنه با آدم در گندم خوردن و عاجز شدن آدم در گناه و مقر شدن و توبه کردن فرماید: ندا آمد زحضرت ناگهانی

بخش ۷۲ - نداکردن حضرت آفریدگار عز شأنه با آدم علیه السلام که چون عجز آوردی از عقوبت تو درگذشتم و اما از بهشت بیرون رو: پس آنگه حق تعالی گفت آدم

بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید: کنون جبریل بیرون بر تو آدم

بخش ۷۴ - در تجلی جلال و ناپدید شدن اشیاء فرماید: جلال من فنای جاودانیست

بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید: منم الله ودرعین کمالم

بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلاج در سر دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید: یکی پرسید ازمنصور حلاج

بخش ۷۷ - حکایت: چنین گفتست عبادی یکی روز

بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید: همه حق بینی اینجا در یقین باز

بخش ۷۹ - در تقریر کردن شیخ ابوسعید ابوالخیر در تمثیل بدریای معانی و گمشدن دروی مثال قطره فرماید: چنین گفت آن بزرگ پیر اعظم

بخش ۸۰ - در خطاب کردن با روح القدس و فضایل آن گفتن و عجز و مسکینی آوردن و تسلیم شدن در همه احوال فرماید: الا ای جوهر قدسی یکتای

بخش ۸۱ - درخواب دیدن عاشق که گوش معشوق بدست گرفته و از خواب بیدار شدن و گوش خود را در دست خود دیدن فرماید: چنان مدهوش عشق اندر فنا بود

بخش ۸۲ - در نگاه کردن درویش در کواکب و پاسخ دادن ایشان در اسرار نهانی و طلب کردن مقصود فرماید: مگر میکرد درویشی نگاهی

بخش ۸۳ - در هاتف شب و آواز دادن و رهنمائی کردن مرد درویش را فرماید: یکی هاتف مر او را داد آواز

بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت می‌دهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید: یکی پیری ز پیران گشت واصل

بخش ۸۵ - در خطاب کردن شیخ توبه و تمثیل و حقیقت کل فرماید: چنین گفتست شیخ مهنه آن پیر

بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید: چنین گفت است شبلی پیر عشاق

بخش ۸۷ - مناجات کردن شیخ اکافی در حضرت آفریدگار عز شانه و آمرزش خواستن او از حق: شبی میگفت اکافی همین راز

بخش ۸۸ - در جواب دادن اکافی قدس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید: یکی هاتف مر او را داد آواز

بخش ۸۹ - در التماس کردن فناء کل حضرت سلطان العارفین از شیخ حسین منصور قدس الله روحهما فرماید: زبان بگشاد و گفت ای راز مطلق

بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدس الله روحهما فرماید: جوابش داد آن دم صاحب راز

بخش ۹۱ - حکایت در ادب و عزت نگاهداشتن در حضرت باری فرماید: حقیقت چون ز عزت دم نهانی

بخش ۹۲ - در سؤال از پیر طریقت درسر نگاهداشتن از خلق و جواب دادن وی سائل را فرماید: یکی شد پیش آن پیر طریقت

بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کل و جواب دادن او مسائل را: یکی منصور را پرسید ناگاه

بخش ۹۴ - در حکایت پاکبازی و طلب کردن حقیقت ذات و آوازدادن هاتف آن طالب را فرماید: چنین گفتست اینجا پاکبازی

بخش ۹۵ - پاسخ دادن پاکباز هاتف غیب را و عجز آوردن او از خودی خود: در آن دم گفت تو جان جهانی

بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید: خطاب آمد که بخشیدم دلت را

بخش ۹۷ - در اثبات ذات کل در خلاصۀ آدمیان فرماید: تو داری نور یار از عین توفیق

بخش ۹۸ - در نصیحت کردن سالک دردمند و در مراقبت احوال خود کردن فرماید: ز خود غایب مشو ای دل زمانی

بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید: دلا بیدار شو از خواب غفلت

بخش ۱۰۰ - در ترک پندار خود کردن و از صورت درگذشتن و معانی دریافتن فرماید: دلا تا چند سر گردان شمعی

بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید: تو او باشی و او تو من چگویم

بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید: دلا چون دوست دیدی هم بر یار

این آمار از میان ۱۲٬۰۱۷ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.

توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرع‌های بند قالبهای ترکیبی مثل مخمس‌ها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.

آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.

وزن‌یابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزن‌یابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومه‌ها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.

ردیف وزن تعداد ابیات درصد از کل
۱ مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) ۱۲٬۰۱۷ ۱۰۰٫۰۰

آمار ابیات برچسب‌گذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:

ردیف قالب شعری تعداد ابیات درصد از کل
۱ مثنوی ۱۲٬۰۱۷ ۱۰۰٫۰۰

آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۵۳۴ بیت و کوتاه‌ترین شامل ۱۰ بیت شعر است):

ردیف تعداد ابیات شعر فراوانی درصد از ۱۰۲ شعر
۱ ۲۷ ۳ ۲٫۹۴
۲ ۴۳ ۳ ۲٫۹۴
۳ ۳۴ ۳ ۲٫۹۴
۴ ۴۰ ۲ ۱٫۹۶
۵ ۱۵۳ ۲ ۱٫۹۶
۶ ۲۹ ۲ ۱٫۹۶
۷ ۳۵ ۲ ۱٫۹۶
۸ ۵۳ ۲ ۱٫۹۶
۹ ۱۴۲ ۲ ۱٫۹۶
۱۰ ۳۹ ۲ ۱٫۹۶
۱۱ ۸۶ ۲ ۱٫۹۶
۱۲ ۵۰ ۲ ۱٫۹۶
۱۳ ۴۴ ۲ ۱٫۹۶
۱۴ ۲۱ ۲ ۱٫۹۶
۱۵ ۱۰۶ ۲ ۱٫۹۶
۱۶ ۱۲۳ ۲ ۱٫۹۶
۱۷ ۲۲ ۲ ۱٫۹۶
۱۸ ۳۷ ۲ ۱٫۹۶
۱۹ ۱۵۴ ۲ ۱٫۹۶
۲۰ ۸۹ ۱ ۰٫۹۸
۲۱ ۸۲ ۱ ۰٫۹۸
۲۲ ۳۸۷ ۱ ۰٫۹۸
۲۳ ۳۸۲ ۱ ۰٫۹۸
۲۴ ۹۳ ۱ ۰٫۹۸
۲۵ ۲۸ ۱ ۰٫۹۸
۲۶ ۵۱۱ ۱ ۰٫۹۸
۲۷ ۳۷۸ ۱ ۰٫۹۸
۲۸ ۳۷۷ ۱ ۰٫۹۸
۲۹ ۱۹۵ ۱ ۰٫۹۸
۳۰ ۶۲ ۱ ۰٫۹۸
۳۱ ۱۵۱ ۱ ۰٫۹۸
۳۲ ۱۴۸ ۱ ۰٫۹۸
۳۳ ۷۳ ۱ ۰٫۹۸
۳۴ ۱۵۰ ۱ ۰٫۹۸
۳۵ ۱۹۹ ۱ ۰٫۹۸
۳۶ ۴۷ ۱ ۰٫۹۸
۳۷ ۶۰ ۱ ۰٫۹۸
۳۸ ۴۵ ۱ ۰٫۹۸
۳۹ ۴۱۴ ۱ ۰٫۹۸
۴۰ ۱۰۸ ۱ ۰٫۹۸
۴۱ ۱۷۴ ۱ ۰٫۹۸
۴۲ ۴۶۹ ۱ ۰٫۹۸
۴۳ ۴۱ ۱ ۰٫۹۸
۴۴ ۵۵ ۱ ۰٫۹۸
۴۵ ۱۵ ۱ ۰٫۹۸
۴۶ ۳۳ ۱ ۰٫۹۸
۴۷ ۱۸۷ ۱ ۰٫۹۸
۴۸ ۲۰۷ ۱ ۰٫۹۸
۴۹ ۱۰ ۱ ۰٫۹۸
۵۰ ۲۰۰ ۱ ۰٫۹۸
۵۱ ۲۴۵ ۱ ۰٫۹۸
۵۲ ۴۸ ۱ ۰٫۹۸
۵۳ ۲۰ ۱ ۰٫۹۸
۵۴ ۴۵۴ ۱ ۰٫۹۸
۵۵ ۱۶۹ ۱ ۰٫۹۸
۵۶ ۱۷۱ ۱ ۰٫۹۸
۵۷ ۸۸ ۱ ۰٫۹۸
۵۸ ۷۲ ۱ ۰٫۹۸
۵۹ ۲۶ ۱ ۰٫۹۸
۶۰ ۷۰ ۱ ۰٫۹۸
۶۱ ۱۰۹ ۱ ۰٫۹۸
۶۲ ۷۹ ۱ ۰٫۹۸
۶۳ ۲۰۵ ۱ ۰٫۹۸
۶۴ ۳۰۰ ۱ ۰٫۹۸
۶۵ ۵۳۴ ۱ ۰٫۹۸
۶۶ ۳۰ ۱ ۰٫۹۸
۶۷ ۹۷ ۱ ۰٫۹۸
۶۸ ۱۶۸ ۱ ۰٫۹۸
۶۹ ۶۱ ۱ ۰٫۹۸
۷۰ ۸۱ ۱ ۰٫۹۸
۷۱ ۱۶ ۱ ۰٫۹۸
۷۲ ۸۷ ۱ ۰٫۹۸
۷۳ ۹۸ ۱ ۰٫۹۸
۷۴ ۳۱ ۱ ۰٫۹۸
۷۵ ۸۰ ۱ ۰٫۹۸
۷۶ ۱۱۵ ۱ ۰٫۹۸
۷۷ ۶۸ ۱ ۰٫۹۸
۷۸ ۱۴۳ ۱ ۰٫۹۸
۷۹ ۲۹۷ ۱ ۰٫۹۸
۸۰ ۱۰۵ ۱ ۰٫۹۸