گنجور

 
عارف قزوینی

به مرگ دوست مرا میل زندگانی نیست؟

ز عمر سیر شدم مرگ ناگهانی نیست؟

بقای خویش نخواهم از آنکه می‌دانم

که اعتماد بر این روزگار فانی نیست

خوشم که هیچکس از من دگر نشان ندهد

به کوی عشق نشان به ز بی‌نشانی نیست

سیاه روی نداری شود که گر بروم

به بزم دوست به جز خجلت ارمغانی نیست

خزم به خرقهٔ پشمینِ خود که این گرمی

به خرقهٔ خز و در جامهٔ یمانی نیست

رهین منّت چشمم نه چشمهٔ حیوان

بگو به خضر که این وضع زندگانی نیست

سراغ وادی دیوانگان ز مجنون گیر

جنون عشق بود این شترچرانی نیست

به پرسش دل من آیی آن زمان که مرا

برای گفتن درد درون زبانی نیست

به زیر خرقه ز من مشتی استخوان مانده است

به جان دوست که در زیر جامه جانی نیست

تو شاهبازی و خواهی کنی سرافرازم

منم خجل که در این باغم آشیانی نیست

وحید عصر خودی عارفا بدان امروز

که از برای تو در زیر چرخ ثانی نیست

 
 
 
کمال‌الدین اسماعیل

مرا که هیچ نصیبی ز شادمانی نیست

بسی تفاوتم از مرگ و زندگانی نیست

بروزگار جوانی اگر ترا رنگیست

مرا بجز سیبی رنگی از جوانی نیست

ز من فلک عوض عشوه عمر می خواهد

[...]

سعدی

خوش است عمر دریغا که جاودانی نیست

پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست

درخت قد صنوبر خرام انسان را

مدام رونق نوباوهٔ جوانی نیست

گلیست خرم و خندان و تازه و خوشبوی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
جهان ملک خاتون

اگرچه یار مرا هیچ مهربانی نیست

ورا چو من به جهان هیچ بنده جانی نیست

فدای جان عزیزش هزار جان و جهان

مرا مودّت و عشق رخش نهانی نیست

یقین که در دل تو نیست مهربانی نیز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
حسین خوارزمی

بقای عمر در این خاکدان فانی نیست

جهان پر از غم و امید شادمانی نیست

گل مراد از این آب و گل چه میجوئی

که در ریاض جهان بوی کامرانی نیست

برای صحبت یاران مهربان کریم

[...]

اهلی شیرازی

کدام زخم که بر من ز دلستانی نیست

کدام خاک کش از خون ما نشانی نیست

بخوشدلی نه که خاموشم از تو چون صورت

هزار غم ز تو دارم مرا زبانی نیست

مراست جانی و خواهم به پات افشاندن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه