مست می و ساقیم تا نفسی باقی است
با می و ساقی مرا کار بسی باقی است
گر دلم از دست رفت بهر نثار رهت
شکر که بر جان هنوز دست رسی باقی است
خیز و گل عشق چین کز چمن زندگی
تا مژه بر هم زنی خار و خسی باقی است
پیر شدیم از جهان دست زجان شسته ایم
نیست بجز دیدنت گر هوسی باقی است
مرغ نشاطم پرید جز تن زارم نماند
هرکه بپرسد ز من گو نفسی باقی است
نام تو اهلی ز عشق زنده بود تا ابد
بی صفت عشق کی نام کسی باقی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.