ایشه خوبان که ملک حسنت ارزانی بود
ناز پنهان تو با من خیر پنهانی بود
دل از آن سیب ذقن پر قطره خون چون انار
به که درج لعل پر یاقوت رمانی بود
من که روی از هر دو عالم در تو بت آورده ام
گر تو روی از من بتابی نامسلمانی بود
مردم چشمم بخون غرقند از موج سرشک
وای بر مردم چو موج بحر طوفانی بود
پاکدامانی چو شمع و نور بارد از رخت
پاکدامانی دلیلش روی نورانی بود
بلبل این باغم و یک نکته گویم از هزار
کز هزاران در یکی فهم سخندانی بود
تا غزلگو شد چو مجنون اهلی از آن نوغزال
هر کجا بینی غزالی در غزلخوانی بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از حافظ به توصیف زیباییها و خصوصیات خاصی اشاره دارد. او به معشوقی زیبا اشاره میکند که ناز و عیبی پنهان دارد. شاعری او را با دل سیاه و زخمهایی چون انار توصیف میکند و میگوید که هرچند از دنیا روی برگردانده، اما محبتش به معشوق همچنان پابرجاست. او به شدت احساساتی است و دیدهاش غرق در اشک از عشق است. همچنین پاکدامانی و نورانی بودن معشوق را ستایش میکند. حافظ در نهایت خود را به بلبل باغ تشبیه میکند که از عشق معشوقش سخن میگوید و اشاره دارد که حتی در غزلهایش روح و مفهوم خاصی از عشق و زیبایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت کسانی است که دارای حسن و زیبایی خدادادی هستند. در اینجا به ناز و دلربایی پنهان فردی اشاره شده است که در عین حال خیر و خوبیهایی نیز در وجود او نهفته است. به عبارتی، ظرافت و جمال او در کنار راز و رمزهایش، باعث میشود که جذابیت خاصی داشته باشد. این شعر به زیبایی و دلربایی و همچنین ابعاد پنهان شخصیت انسانها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دل من از آن سیب که بر روی ذقن است پر از قطرههای خون مانند دانههای انار است، بهتر از این است که در جایی با لعل پر از یاقوت ربانی باشم.
هوش مصنوعی: من برای تو از هر دو جهان بت ساختهام و اگر تو از من روی برگردانی، این کار بر من نامسلمانی خواهد بود.
هوش مصنوعی: مردم در چشمانم غرق در اشک و اندوهند، همانطور که موجهای طوفانی در دریاست. وای بر مردمی که چنین حالتی دارند.
هوش مصنوعی: پاکدامنی همچون شمع است که از وجودش نور میتابد. این پاکدامنی به خاطر چهره نورانیاش نمایان است.
هوش مصنوعی: من بلبل این باغ هستم و میخواهم یکی از هزار نکتهای را بگویم که در میان هزاران، تنها یک نفر سخن را بهخوبی درک میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که شاعر مثل مجنون شیدا میشود، از آن عشق عمیق هر جا که نگاه کنی، نشانی از زیبایی و لطافت در اشعارش وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خوشا دل کاندر او از عشق تو جانی بود
شادمان جانی که او را چون تو جانانی بود
خرم آن خانه که باشد چون تو مهمانی در او
مقبل آن کشور که او را چون تو سلطانی بود
زنده چون باشد دلی کز عشق تو بویی نیافت؟
[...]
جان شیرین گر قبول چون تو جانانی بود
کی به جانی باز ماند، هر که را جانی بود؟
آب چشم و جان شیرین را کجا دارد دریغ
هر که او را چون خیال دوست مهمانی بود؟
از خیال غمزه غماز کافر کیش او
[...]
در ازل هر کو به فیضِ دولت ارزانی بُوَد
تا ابد جامِ مرادش همدمِ جانی بُوَد
من همان ساعت که از مِی خواستم شد توبه کار
گفتم این شاخ ار دهد باری، پشیمانی بُوَد
خود گرفتم کَافکَنَم سجاده چون سوسن به دوش
[...]
هر که را دل مبتلای چون تو جانانی بود
هم فدا سازد گرش هر مو بتن جانی بود
چون خیال آرم کشیدن آن تن نازک ببر
منکه هر سو کرده سر از سینه پیکانی بود
ای مسلمانان چه خوانیدم به مسجد چون به دیر
[...]
چند دستم شانه زلف پریشانی بود؟
آرزو در سینه من چند زندانی بود؟
می شود ز اشک ندامت دانه امید سبز
سرخ رویی لاله باغ پشیمانی بود
کو جنون تا سر به صحرایم دهد چون گردباد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.