سرو من تا چو مه از خانه زین گشت بلند
آفتابی دگر از روی زمین گشت بلند
برحذر باش دلازان بت خونخواره که باز
رنگش افروخت می و چین جبین گشت بلند
عاشق آنست که پروا نکند بد نامی
در جهان نام زلیخا بهمین گشت بلند
منم آن صید که تا چشم فکندم به بتان
هر طرف دست و کمانی ز کمین گشت بلند
اهلی از دار فنا سرنکشی چون منصور
که مقام همه در عشق ازین گشت بلند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.