چون لاله جهانی بغمت غرقه بخونند
یکبار نگه کن که اسیران تو چونند
عشاق ترا در خط فرمان نکشد عقل
کاینطایفه از دایره عقل برونند
چون سلسله عشق سراسر همه قیدست
آزاده دل آن قوم که در قید جنونند
بر خاک شهیدان گذر ای سرو بعزت
کز خاک رهت کمتر و از عرش فزونند
ثابت قدمانرا منگر در ره خود سهل
کاین طایفه در خیمه افلاک ستونند
ای من سگ آن قوم که از آهوی چشمت
چون نافه دهان دوخته باداغ جنونند
بی صبری اهلی نبود عیب ز شوقت
مستان محبت همه بی صبر و سکونند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن دسته که سرگشته سودای جنونند
پا تا به سر از دایره عقل برونند
دانی که بود رهرو آزادی گیتی
آنانکه در این بادیه آغشته بخونند
در محفل ما صحبتی از شاه و گدا نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.