گهی که بر منت از مرحمت نظر باشد
طپیدن دل ریشم زیاده تر باشد
بصد نشاط رسم سوی تو چو باز آیم
دلم طپان و لبم خشک و دیده تر باشد
بحالتی ز لبت دیده ام شکر خندی
که تا قیامتم آن شیوه در نظر باشد
ببوی زلف تو میرم که سازدم هشیار
گهی که بر من بیخود ترا گذر باشد
به مهر اهلی از آن گرم شد دلت آخر
که آه سوخته را عاقبت اثر باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عاشقانه و تاثر و شور و شوق عاشق است. شاعر از یکی از لحظات محبت و نگاه معشوق سخن میگوید که دلش را به تپش میاندازد و احساساتش را شدت میبخشد. او به زیبایی لب معشوق اشاره میکند که لبخندش در ذهنش حک شده و تا همیشه یادش خواهد ماند. همچنین، شاعر به بوی زلف معشوق اشاره میکند که او را به حالت بیخودی میکشاند و در نهایت به اثرات عاطفی عمیق عشق اشاره میکند که حتی اگر رویدادها سخت باشند، عشق همیشه در دل باقی میماند.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات وقتی که بر محبت و لطف تو نظر میافکنم، دل رنجیدهام بیش از پیش میتپد.
هوش مصنوعی: با تمام شوق و اشتیاق به سوی تو میروم، اما وقتی برمیگردم، دلم پر از هیجان است، لبهایم خشکاند و چشمانم اشکبار.
هوش مصنوعی: من از لبهای تو لبخندی شیرین دیدهام که تا آخر عمرم آن تصویر در ذهنم باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: بوی زلف تو من را به جنون میکشاند، به گونهای که گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه تحت تاثیر تو قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: دل تو بالاخره در محبت اهلی احساس گرما و آرامش میکند، زیرا که ناله و درد سوخته حتماً اثر و نشانهای خواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برون ز گوشه بهشت برین سقر باشد
فزون ز توشه شکر معده بار خر باشد
هر آنکه توشهٔ روزی و گوشهای دارد
به راستی ملک ملک بحر و بر باشد
زیادت از سرت ار یک کُلَه به دست آری
[...]
کسی به حمد و ثنای برادران عزیز
ز عیب خویش نباید که بیخبر باشد
ز دشمنان شنو ای دوست تا چه میگویند
که عیب در نظر دوستان هنر باشد
اگر به جایِ تو ما را کسی دگر باشد
به جز خیال نه ممکن بود اگر باشد
سری که در قدمت می رود به حکمِ قضا
دریغ نیست به دستِ من این قدر باشد
چو بالِ نسر بسوزد ز پرتوِ خورشید
[...]
اگر ز حال من آن شوخ را خبر باشد
بسوزد ار دلش از سنگ سخت تر باشد
حکایت من و او عشق نیست می دانم
که عشق دیگر و دیوانگی دگر باشد
رو، ای نسیم صبا و از آن دو چشم سیاه
[...]
کسی بمدح و ثنای برادران عزیز
ز عیب خویش نباید که بیخبر باشد
ز دشمنان شنو ایدوست تا چه میگویند
که عیب در نظر دوستان هنر باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.