گویند که با غیری وین گرچه یقین باشد
میدانم و میگویم شاید نه چنین باشد
در پای تو از بختم امید بود مردن
این غایت امید است گر بخت برین باشد
در کوی غم از مجنون پیشیم و تو پس دانی
این پیش و پسی ظاهر در روز پسین باشد
عشق تو نمی گنجد در جان و دل خرم
هر کس که ترا خواهد باید که حزین باشد
چون غمزه چشم تو شد گوشه نشین اکنون
هر فتنه که برخیزد از گوشه نشین باشد
لعلت که به کوثر زد از خاتم خط مهری
گنج دو جهان او را در زیر نگین باشد
شد نکته غم اهلی سر دفتر عشق اول
یک نکته ازین دفتر گفتیم و همین باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و غم سخن میگوید و به نوعی بینش و احساساتش نسبت به معشوق را بیان میکند. او به عدم قطعیت زندگی و عشق اشاره کرده و میگوید که شاید آنچه به نظر میرسد، درست نباشد. امید به مرگ در پای معشوق، نشانهای از شدت عشق و امید به اوست. شاعر خود را در وضعیت غم و اندوه میبیند و عشق معشوق را فراتر از حد تصور میداند، به طوری که کسی که او را میخواهد، باید به نوعی غمگین باشد. همچنین، اشاره به زیبایی و طلا (لعل) نشان از ارزش و اهمیت معشوق در زندگیاش دارد. در پایان، شاعر به اینکه این غم و عشق، تنها یک نکته از دفتر عشق است، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: میگویند که تو با دیگران هستی، و اگرچه من این را میدانم، اما باز هم میگویم که شاید اینطور نباشد.
هوش مصنوعی: در پای تو، جایی که تو قرار داری، از سرنوشت خود امید داشتم و اگر قرار باشد به این نقطه برسم، این نهایت آرزو است.
هوش مصنوعی: ما در کوی غم پیش میرویم و تو باید بدانی که این حالتهای ظاهر و پنهان در روز قیامت روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: عشق تو در دل و جان کسی نمیگنجد و برای کسی که خواهان توست، باید مانند حزین، غمگین باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهی دلربا از تو برمیخیزد و دلها را به خود مشغول میکند، هر مشکل یا وقفهای که پیش بیاید، ناشی از همان جذابیت و زیبایی است که از نگاه تو سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به زیبایی و ارزشمندی لعل (جواهر) دارد که به خاطر خاصیت خود، از مهر خاتم و کمالی که در آن نهفته است، توانسته به الناس (یا دو جهان) برتری یابد و در زیر نگین قرار گرفته است. این به نوعی نمادین از مقام و منزلت ویژه است که فراموش نشدنی و ماندگار خواهد بود.
هوش مصنوعی: غم و اندوه اهلی، موضوع اصلی عشق را روشن کرد. در ابتدای این دفتر یک نکته بیان کردیم و همین برای ما کافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش وقتِ کسی کو را محبوب قرین باشد
ما را بکشد باری گر هجر چنین باشد
مسکین چه کند عاشق جز دردِ دل و زاری
از دوست جدا افتد ناچار حزین باشد
ای دوست بیا بنگر تا چون منِ دل خسته
[...]
گرمه به زمین باشد آن زهره جبین باشد
دوری طلبد از ماه نیز چنین باشد
نتوان طلب بوسی کرد از لب خندانش
حلوا نتوان خوردن هرگه نمکین باشد
بی ذکر دی نبود از باد دهانش دل
[...]
کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعلِ تو گر یابم انگشتریِ زنهار
صد مُلکِ سلیمانم در زیرِ نگین باشد
غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل
[...]
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد
بخشد کهن آنکش نوپوشی ثمین باشد
یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد
گرانکله چون خاتم آرم بسر انگشت
[...]
از بیم خط آن لب شد باریک وچنین باشد
آن را که چنین زهری در زیر نگین باشد
در خانه زین هر کس شمشاد ترا بیند
داند که رعونت را معراج همین باشد
آن خال معنبر نیست محتاج به کنج لب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.