گنجور

 
اهلی شیرازی

گویند که با غیری وین گرچه یقین باشد

میدانم و میگویم شاید نه چنین باشد

در پای تو از بختم امید بود مردن

این غایت امید است گر بخت برین باشد

در کوی غم از مجنون پیشیم و تو پس دانی

این پیش و پسی ظاهر در روز پسین باشد

عشق تو نمی گنجد در جان و دل خرم

هر کس که ترا خواهد باید که حزین باشد

چون غمزه چشم تو شد گوشه نشین اکنون

هر فتنه که برخیزد از گوشه نشین باشد

لعلت که به کوثر زد از خاتم خط مهری

گنج دو جهان او را در زیر نگین باشد

شد نکته غم اهلی سر دفتر عشق اول

یک نکته ازین دفتر گفتیم و همین باشد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حکیم نزاری

خوش وقتِ کسی کو را محبوب قرین باشد

ما را بکشد باری گر هجر چنین باشد

مسکین چه کند عاشق جز دردِ دل و زاری

از دوست جدا افتد ناچار حزین باشد

ای دوست بیا بنگر تا چون منِ دل خسته

[...]

کمال خجندی

گرمه به زمین باشد آن زهره جبین باشد

دوری طلبد از ماه نیز چنین باشد

نتوان طلب بوسی کرد از لب خندانش

حلوا نتوان خوردن هرگه نمکین باشد

بی ذکر دی نبود از باد دهانش دل

[...]

حافظ

کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعلِ تو گر یابم انگشتریِ زنهار

صد مُلکِ سلیمانم در زیرِ نگین باشد

غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل

[...]

نظام قاری

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد

بخشد کهن آنکش نوپوشی ثمین باشد

یک نکته درین دفتر گفتیم و همین باشد

گرانکله چون خاتم آرم بسر انگشت

[...]

صائب تبریزی

از بیم خط آن لب شد باریک وچنین باشد

آن را که چنین زهری در زیر نگین باشد

در خانه زین هر کس شمشاد ترا بیند

داند که رعونت را معراج همین باشد

آن خال معنبر نیست محتاج به کنج لب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه