کی بود عاشق کسی کز سوختن غمگین بود
عاشق آن باشد که چون پروانه در آتش رود
کور کن ایگریه بی یارم که چون یعقوب چشم
کور بهتر زانکه بی یوسف بعالم بنگرد
بهر کام دل اگر بر جان نشانی نخل عشق
غیر بار دل عجب گر میوه یی بارش بود
عاشقی تلخ است و مارا تلخ تر کان نوش لب
می خورد با غیر و از غیرت دل ما خون خورد
کار اگر با غیرت مرد آزما افتد ز عشق
زن به از فرهاد اگر از جان شیرین نگذرد
نیست در دستم سر مویی ولیکن همتم
یکسر مویت بملک هر دو عالم میخرد
هرکه چون اهلی هلاک لعل جانبخش تو شد
کافرم گر منت از عیسی مریم می برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرکه او را میل خاطر سوی ارزانی بود
او برنج و خواری ارزانی و ارزانی بود
من بچشم یار از آن خوارم که ارزان یافتست
چون ببینی خواری هرچیز ز ارزانی بود
بر جفای صد شبش ناید پشیمانی شبی
[...]
خسروا می خور که خرم جشن افریدون رسید
باغ پیروزی شکفت و صبح بهروزی دمید
در چنین صد جشن فرخ شادباش و شاه باش
کایزد از بهر تو این شاهی و شادی آفرید
ملک گیتی دولت عالی تورا دادست و بس
[...]
از برای بخشش آموزی چو اقبال و خرد
آفتاب از اوج خود شاگرد این درگاه باد
هر که را نور تجلّی بر دلش آید پدید
بس عجب نه گر چو موسی که برو ریحان شود
عیش من تلخ است بی تو ور بخواهد یک زمان
دو لب شیرین تو تلخ مرا شیرین کنند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.