سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان
بیک کرشمه شیرین مرا ز من بستان
بیک حکایت شیرین هلاک کن خسرو
تو شاه حسنی ازو داد کوهکن بستان
مده بدست اجل کز ستم کشد زارم
چو دادنیست مرا جان ز خویشتن بستان
بخنده یی ببر از یوسف و زلیخا دل
بیک کرشمه دل از دست مرد و زن بستان
بجان اگر دهد آنشوخ بوسه یی اهلی
هزار جان ده و یکبوسه زان دهن بستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.